به فروشگاه عطران خوش آمدید
فروشگاه عطران
فروشگاه عطران
مرور دسته بندی ها
  • علمی
    • کتاب
      • کتب خارجی
      • تاریخ
      • رمان و داستان
      • زبان خارجه
      • شعر
      • فنی مهندسی
        • مهندسی عمران
          • مهندسی آب
          • محیط زیست
        • مهندسی مکانیک
      • کتب صوتی
      • کودک و نوجوان
      • مدیریت و اقتصاد
      • عکاسی
      • مد و طراحی دوخت
      • روانشناسی
      • هنر و نقاشی
    • دوره های مجازی
    • مجله
      • مجله همزیستی با حیات
      • ژورنال تخصصی زیستبان
  • محصولات ارگانیک
    • عسل
ورود / ثبت نام

ورودایجاد حساب کاربری

رمزعبورتان را فراموش کرده‌اید؟
لیست علاقه مندی ها
0 موارد / 0 تومان
منو
0 موارد / 0 تومان
اگر-عشق-نبود-چطور-زندگی-میکردم-نویسنده-سودا-صیامی
برای بزرگنمایی کلیک کنید
خانهعلمیکتابرمان و داستان کتاب اگر عشق نبود چطور زندگی می کردم
محصول قبلی
او-کمی-فبل-ا-واقعه نویسنده مهسا ذوالفقاری
کتاب او کمی قبل از واقعه 50,000 تومان
بازگشت به محصولات
محصول بعدی
افسانه-ها-تسلیم-نمیشوند-(شهر-گمشده-آتلانتیس-افسانه-یا-واقعیت-)نویسنده-سایه-مهری
کتاب افسانه ها تسلیم نمی شوند (شهر گمشده آتلانتیس؛ افسانه یا واقعیت) 50,000 تومان

کتاب اگر عشق نبود چطور زندگی می کردم

50,000 تومان

فقط 3 عدد در انبار موجود است

مقایسه
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
  • توضیحات
  • پیشنهادات بیشتر
توضیحات

عنوان کتاب: اگر عشق نبود چطور زندگی می کردم

نویسنده: سودا صیامی

کتاب اگر عشق نبود چطور زندگی می‌کردم نوشته سودا صیامی اوجور است. این کتاب شرح می‌دهد عشق چیست، عشق باور و احساسی عمیق و لطیف است که با حس صلح‌ دوستی و انسانیت در تطابق است‎. خواندن این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به یک زندگی عاشقانه پیشنهاد می‌کنیم.

خلاصه ای از کتاب:

حس وابستگی

اگر قرار باشد رابطه ‌ای ادامه یابد، وابستگی، حسی است که بعد از جذب شدن به یک نفر ایجاد می‌ شود و در صورتی که مرحله جذب شدن هم چنان ادامه یابد، منجر به تولید مثل شود.

در این مرحله دو هورمون توسط دستگاه عصبی ترشح می ‌شود که در بروز حس وابستگی اجتماعی نقش دارد:

وازوپرسین: ماده شیمیایی ای که در مرحله تعهد طولانی مدت نقش دارد.  آزمایش ‌هایی که روی موش ‌های آفریقایی انجام شده، نشان می ‌دهد که کاهش وازوپرسین در مردان به سرعت سبب بدتر شدن رابطه بین شریک‌ های زندگی و کاهش وفاداری می ‌شود.

اکسی‌توسین: این ماده به هنگام زایمان از غده هیپوتالاموس ترشح می‌ شود و به خروج شیر از پستان کمک می‌ کند. از جمله کارکرد های دیگر این هورمون کمک به ایجاد پیوندی قوی بین مادر و فرزند است.

عاشق شدن، دوست داشتن نيست

بسياري مردم با كشش و جذب به همديگر مواجه شدند اما از آن به بعد شادتر زندگي نمي كنند چرا؟ چون بيشتر آن ها كشش را با معني عشق اشتباه گرفتند.

وقتي كسي را دوست داريد ارزش زيادي براي آن شخص قائليد چون انتخابي  كرده ايد و براي افزايش اين علاقه و عشق راه هايي را پيشنهاد مي كنيد. هم چنين آسايش و پيشرفت را در بالاترين الويت انتخاب دوست و عشقتان قرار مي دهيد. بله اين يك انتخاب است و نياز به جمع آوري اطلاعاتي داريد كه نياز به صرف زمان دارد. پس دلايل و چيزهاي زيادي بعنوان اولين نشانه عشق وجود ندارد. اكثر مردم «عشق ورزيدن» را به همراه «كمك از تجارب ديگران» بيان مي كنند. اما روانشناسان آشنا با رفتار هاي انساني، فهميدند كه «عشق ورزيدن» معناي ديگري دارد. زماني كه عشق  مي ورزيد زندگي و شادي را بالقوه تجربه مي كنيد.

از اين رو كساني كه عشق به ديگران مي ورزند، با ارزش ترين هديه اي كه مي بايستي ارائه دهند: شادي، فهم و عشق شان براي زندگي است. براي ديگران اين چيزها با ارزش تر از پول است، و هنوز آن ها مايل به عشق ورزيدن بطور رايگان و آزاد هستند. پس اتفاق عجيبي مي افتد. با عشق ورزيدن، زندگي ديگران را با شادي، سرزندگي و فهم يا درك كه بخشي از وجود آن هاست، پر مي كنند. زماني كه همه اين چيزهاي خوب زندگي شخص را ارتقا داد، شخص آن احساسات را بروز مي دهد، شادي تولدي نو مي بخشد كه مي تواند بين هر دو آن ها تقسيم شود. بنابراين با عشق ورزيدن، مردم به طور غيرارادي عشق را دريافت مي كنند، ولو اين كه آن ها با اين قصد و غرض عشق نورزيده باشند.

چرا ما به عشق نياز داريم؟

بزرگترين چيزي كه تا كنون ياد گرفته ايم عاشق بودن و عشق ورزيدن است.ذ نات كينگ، ميلز ديويس. از لحظه اي كه متولد شده ايم و حتي قبل از آن، طبيعت براي ما زمينه عشق ورزي مادر را فراهم آورده است. بدون آن عشق، زنده ماندن ما غير ممكن بنظر مي رسد. عشق مادر مترادف مراقبت، حمايت و پرورش كودك است. ارتباط ما با «مادر» اولين درك ما از عشق است. همان طور كه در جريان زندگي پيشرفت مي كنيم ياد مي گيريم كه عشق به معني حفظ و مراقبت از آسايش خودمان است.

عشق خالص مادر نشانه اي از عشق زيستن است، عشقي كه هدفي جز زنده ماندن ندارد. بعضي مردم مي خواهند كه از اين نوع عشق در روابط و مراحل ديگر زندگي خود مثل سنين بلوغ نيز داشته باشند. يكي از دوستان من بيان مي كرد كه مادرش به او گفته هر وقت زني را پيدا كردي كه مثل مادر به تو عشق بورزد، هم چون مادري كه وجود و زندگي اش را نثار فرزندش مي كند، فوراً با آن زن ازدواج كن. دوستم نزديك به 50 سال دارد و هنوز ازدواج نكرده است.

عشق مادر ذاتاً يك طرفه است، گذشته از دريافت هاي جانبي كه دارد، ولي عشق بخشيدن او يك طرفه است. اما در تصور متعارف از عشق، طرفين متقابل، بخشيدن و دريافت عشق را تقسيم مي كنند. همه مي دانيم در روابط بهره برداري، هر دو شريك به همديگر نياز دارند، «بهره بردار» نياز به كسي دارد كه از او بهره برداري كند و «وابسته» نياز به بهره برداري دارد. در چنين روابطي وابستگي متقابل تا وقتي كه طرفين وجود داشته باشند، ادامه مي يابد. برخلاف روابط مادر و بچه كه اين روابط نابرابر است.

اگر عشق نبود

به کدامین بهانه ای می خندیدیم و می گریستیم؟

کدام لحظه های ناب را اندیشه می کردیم؟

چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می آوردیم؟

آری…
بی گمان پیشتر از این ها مرده بودیم اگر عشق نبود!

انتقاد از همسر

انتقاد و سرزنش مداوم، بزرگ ترین آسیب رو به رابطه می زنه و خیلی زود عشق رو نابود می کنه. نابودی عشق بر خلاف تصور خیلی ها كه فكر می کنن عشق یك باره پیدا می شه و همیشه می مونه و یا حتی به مرور بیشتر می شه؛ واقعیت اینه كه عشق ممكنه یك لحظه به وجود بیاد، اما نبودن عشق در زندگی دقیقاً مثل یک بذرِ و در صورتی باقی می مونه و رشد می کنه كه توی یک زمین مناسب و خاک خوب کاشته بشه، و چیزهایی که برای رشد نیاز داره به اون برسونیم؛  بهش نور بدیم، آبیاریش کنیم، آفت کشیش کنیم و مرتب بهش رسیدگی کنیم تا رشد کنه و سبز بشه!

طبیعتاً برخی موارد برای شروع رابطه لازم هست اما قطعاً باعث دوام رابطه نخواهد شد، وقتی یک رابطه بر اساس ظاهر و هیجان شروع بشه احتمالاً بعد از مدت کوتاهی که شناخت ایجاد میشه رو به زوال میره و چه بسا اون همه هیجان بعد از مدتی تبدیل به نفرت هم بشه. شاید سوال شما هم این باشه که چه چیزی باعث نبودن عشق در زندگی می شه؟

علائم نابودی عشق در همسران

گاهی اوقات عشق در افراد مختلف بدون اینکه حتی دلیلش رو بدونن از بین میره. توی چنین موقعیت هایی فرد تصمیم به جدایی از طرف مقابلش می گیره  و در نتیجه این تصمیم احساس گناه و عذاب وجدان هم ممکنه به سراغش بره، اما از بین رفتن عشق دلایل مختلفی داره که احتمالاً این فرد نسبت به اون ها آگاهی نداره. این معیار ها ثابت نیستن و معمولاً با توجه به اتفاقات مختلف اون ها هم عوض میشن.

فردی که برای صداقت در رابطه ارزشی قائل نیست رو در نظر بگیرید، اگر این فرد بخاطر دروغگویی طرف مقابلش ضربه روحی و آسیب شدیدی ببینه، معیارهای ناخودآگاهش به احتمال زیاد تغییر می کنه و صداقت به اون ها اضافه می شه! و در نتیجه به دلیل عدم تطابق معیارهاش، علاقه ش به اون فرد از بین خواهد رفت. برای فراموش کردن کسی که ذهن شما رو درگیر کرده باید اول بررسی کنید ببینید چرا عاشق اون فرد شدین!

چرا وارد رابطه می شویم؟

حالا تصور کنید اگه همون فرد صداقت در رابطه به شدت براش با ارزش بود و اهمیت زیادی داشت، و به طور اتفاقی می فهمید که طرف مقابلش بهش دروغ گفته؛ چی می شد؟ به احتمال زیاد ممکن بود اتفاق خاصی براش نیوفته اما قطعاً احتمال این که علاقه اش نسبت به طرف مقابل کم بشه یا از بین بره زیاد بود. البته لازم به یادآوریِ که کم شدن شور و اشتیاق با از بین رفتن عشق با هم متفاوته و لازمه که در این زمینه آگاهی خودتون رو افزایش بدین تا به اشتباه با کم شدن اشتیاق فکر نکنید عشق و علاقه در رابطه شما از بین رفته!

خیلی از افراد فقط بخاطر برطرف کردن نیازهاشون وارد رابطه میشن، برای مثال ممکنه یک نفر فقط برای دست آوردن اعتماد به نفس خوش سعی کنه دل کسی رو بدست بیاره، هرچند احتمالاً خود فرد نمی دونه که بخاطر اعتماد به نفس وارد رابطه شده، در نهایت چنین رابطه ای بدون این که خودِ فرد متوجه بشه از بین خواهد رفت.

نشانه های نبودن عشق در زندگی

هرچه تقاضا بیشتر باشه فرد جذاب تر به نظر می رسه و بر عکس، هر چقدر یک فرد طوری رفتار کنه که انگار به شما بیشتر نیاز داره احتمالاً از دید شما ارزش پایین تری نسبت به شما داره و به اصطلاح ممکنه فکر کنید چقد آدم آویزونیه! و به این ترتیب دیگه جذابیتی هم براتون نداره که همین مساله به مرور باعث سرد شدن رابطه می شه.

اگه شما هم نگران از بین رفتن علاقه بین خودتون و شریک عاطفیتون هستین به نشانه های کلی کم شدن عشق که در ادامه به شما می گم توجه کنید:

فانتزی زندگی بدون شریک عاطفی خودتون رو در ذهن دارید!

در تب ‌و تاب ابتدای دوران عاشقی، بیشتر زوج ها درباره‌ ی  آینده و برنامه ‌های خودشان با هم حرف می ‌زنند. فرقی نمی‌ کند که این صحبت‌ ها از نوع صحبت‌ های سنتی، مثل حرف ‌زدن درباره‌ ی بچه‌ آوردن و خرید خانه و …، باشد یا درباره‌ ی برنامه‌ ریزی برای سفر با دوچرخه به آن طرف دنیا! نبودن عشق در زندگی به دلیل نبودن شریک عاطفی در زندگی هست.

نکته این است که در این خیال‌ پردازی‌ ها هر دو نفرتان کنار هم هستید. اما وقتی ذهن‌ تان شروع کرد به ساختن تصویر  ‌هایی از آینده بدون این که شریک زندگی ‌تان در آن حضور داشته باشد، باید آن را نشانه‌ ی محو شدن عشق در نظر بگیرید.
مک‌کنس می ‌گوید: اگر وابستگی نباشد، عشقی هم نیست.

بیرون رفتن های تنهایی شما بیشتر می شود!

ماسینی می گوید: «اگر تغییری در میزان علاقه‌ ی خود به همراهی با همسرتان پیدا کرده ‌اید، بدانید که این نیز نشانه ‌ای از این است که رابطه‌ ی شما رو به اضمحلال   (از بین رفتن) است.» به ‌خصوص این اتفاق وقتی مهم می ‌شود که آخر هفته‌ ها یا غروب‌ هایی که به ‌طور عادی انتظار می‌ رود با همدیگر بیرون شام بخورید، خودتان به تنهایی بیرون بروید. پیغامی که این رفتار می ‌دهد این است که شما ترجیح می ‌دهید با کس دیگری اوقات ‌تان را بگذرانید نه با همسرتان.

احساس تنهایی می کنید!

حتی اگر دیگر شریک زندگی ‌تان را دوست نداشته باشید، علاقه ‌تان به عشق و پیوند داشتن از بین نرفته است. و چون عشق و پیوند را در زندگی خود احساس نمی ‌کنید، تنهایی سراغتان می ‌آید. مک‌ کنس می ‌گوید: ممکن است متوجه شوید که به دیگر افراد علائق جسمانی پیدا کرده ‌اید و شاید خودتان هم از این اتفاق تعجب کنید. این نشانه ‌ای هشداردهنده است که اعلام می ‌کند چیزی در رابطه ‌ی فعلی ‌تان از دست رفته است.

بدون این که حتی خودتان متوجه شوید از جای دیگری نیازتان به عشق را تامین می کنید.

این علامت بیشتر درونی است و باید خودتان را تحلیل کنید تا متوجهش شوید. مک ‌کنس می‌ گوید: من با زوج ‌های زیادی کار کردم که حتی متوجه نشده بودند که دیگر عاشق هم نیستند، چون بچه ‌های کوچکی داشتند و عشق زیادی به آن‌ ها می ‌ورزیدند. این خلاء با بچه‌ ها پر شده بود. برای همین است که بسیاری از ازدواج‌ ها، بعد از مستقل ‌شدن بچه‌ ها، از هم می‌ پاشد.

تعریف عاشقی

تعریف از عاشق منحصربه فرد است: هر کسی قبل ازدواج با توجه به محیط خانوادگی خود (روابط پدر و مادر یا اطرافیان مهم زندگی)، تعریفی از عشق را مد نظر قرار  می‌ دهد، که این تعریف از فردی به فرد دیگر متفاوت است.

لذا برداشت از عشق و انجام رفتارهای عاشقانه بین فرد با همسرش فرق دارد و اکثر آن ها از زندگی خانوادگی و دیدن تجربیات مختلف نشات می‌ گیرد.

در بحث «عشق» هر دو جنسی زن یا مرد می‌ توانند برداشت های اشتباه را وارد رابطه خود کنند و با توجه به این که هر دوی آن ها به یکسری از افسانه‌ ها در این باره اعتقاد دارند، تشخیص این که کدام جنسی برداشت های اشتباه بیشتری دارد خیلی سخت به نظر می‌ رسد.

یک ازدواج بدون عشق و علامت ‌های هشدار دهنده

حفظ روابط عاشقانه و داشتن یک زندگی مشترک موفق همراه با عشق مستلزم تلاش و توجه است. عاشق شدن خیلی آسان است، اما برای این که یک رابطه سالم و موفق داشته باشید و با همسرتان خوشبخت و خوشحالی زندگی کنید باید تلاش کنید. اگر شما هم از آن دسته افرادی هستید که گاهی از خودتان می ‌پرسید، «آن همه عشق و علاقه کجا رفته است؟» باید بدانید که تنها نیستید، دانستن نشانه‌ های یک رابطه بدون عشق به شما کمک می ‌کند بهتر برای آینده زندگی مشترکتان تصمیم بگیرید. حالا به علامتها توجه کنید.

شما و همسرتان بیشتر وقتتان را دور از هم سپری می‌ کنید؟  

هر کدام از زوجین باید مدتی را به تنهایی سپری کنند. رابطه سالم، رابطه‌ای است که در آن هر یک از دو نفر بتوانند هویت و استقلالی شخصی خود را حفظ کنند اما اگر این تنهایی و استقلال بیش از حد باشد دو نفر به خاطر این که دلشان نمی‌ خواهد یکدیگر را ببینند تنهایی را انتخاب می ‌کنند، این نشانه بسیار بدی است و نشان دهنده از بین رفتن عشق در رابطه است. در یک رابطه بی عشق معمولاً دو طرف رابطه، ترجیح می ‌دهند کارهایی که قبلاً به صورت مشترک انجام می ‌دادند را به تنهایی انجام دهند و از این که همراه همسرشان در کارها و مراسم های اجتماعی شرکت کنند وحشت دارند.

صحبت‌ ها و مکالمات شما معمولاً به درگیری و دعوا ختم می ‌شود؟  

وقتی دو نفر عاشق یکدیگر هستند، از مصاحبت و همنشینی با یکدیگر لذت می ‌برند و دوست دارند با یکدیگر صحبت کنند، اما زوج‌ هایی که عشق در رابطه آن ها از بین رفته است کمتر با هم صحبت می ‌کنند و وقتی هم صحبت می‌ کنند معمولاً این صحبت ها به دلخوری و درگیری ختم می ‌شود. وقتی اکثر صحبت ها به دعوا منتهی می ‌شود، مسلماً بعد از مدتی شما ترجیح می ‌دهید با همسرتان کمتر صحبت کنید و وقتی نتوانید درباره مشکلات خود صحبت کنید، این مشکلات هر روز بیشتر می‌ شود. این یکی از نشانه های «از بین رفتن عشق» در رابطه است.

آیا هر دوی شما خود خواه تر شده ‌اید؟  

در یک رابطه سالم، هر یک از طرفین دوست دارند برای طرف مقابلشان کاری انجام دهند که او را خوشحالی کند، اما در رابطه «بدون عشق»، هر کسی بیشتر به خودش فکر می ‌کند و کمتر به دیگری توجه می‌ کند. در نهایت ممکن است هر یک از آن ها خود خواه تر شوند و وقتی هر کسی فقط به خودش فکر کند، احترام از بین می‌ رود و رابطه از هم می ‌پاشد.

مهم‌ ترین علائم ترک یک رابطه، «کاری به » کار هم ندارید؟   

این ساده‌ ترین راهی است که به شما از تمام شدن رابطه ‌تان خبر می ‌دهد. اگر مدت هاست که با یکدیگر ارتباط برقرار نمی‌ کنید، باید بدانید که زندگی مشترک شما به سراشیبی افتاده است. اگر شما احساسات تان را با هم در میان نمی ‌گذارید و در مورد اتفاقاتی که روزانه برایتان می افتد با هم صحبت نمی‌ کنید و یک عالمه حرف برای مخفی کردن از یکدیگر دارید یا این که وقت گذاشتن با هر کسی را «به بودن با یکدیگر» ترجیح می ‌دهید، پس باید بدانید که کار رابطه‌ تان تمام است.

به همسرتان اعتماد نمی ‌کنید؟  

هنوز هم به هم اعتماد دارید؟ اگر برای جواب دادن به این سوالی تردید دارید، نجات زندگی ‌تان کمی دشوارتر می‌ شود، اما اگر شما واقعاً دیگر نمی ‌توانید به او اعتماد کنید و همسرتان هم توان اعتماد کردن به شما را از دست داده، باید بدانید که خیلی چیزها را از دست داده ‌اید. در صورتی که فکر می‌ کنید رابطه شما و زندگی مشترکتان یک رابطه سالم نیست، بعید است که بتوانید مدت طولانی به این زندگی ادامه دهید.

خواست او برایتان اهمیتی ندارد؟

ببینید که می‌ توانید از اشتباهات گذشته‌تان درسی بگیرید یا نه؟ اگر در خودتان چنین توانایی را نمی ‌بینید و شریک زندگی‌ تان هم مدام همان اشتباهات گذشته ‌اش را تکرار می‌ کند، باید در مورد ادامه این زندگی کمی احساس خطر کنید. این که شما و او مدام این چرخه را تکرار کنید و اشتباهی که دیگری را آزار می ‌دهد را انجام دهید و در واکنش به انتقاد او با صدای بلند، خود را توجیه کنید یا این که نسبت به انتظار او بی تفاوت باشید، می ‌تواند یکی از نقاط اوج در رابطه شما باشد. اگر مدت هاست چنین رابطه ‌ای را تجربه می‌ کنید، مشکلات شما در حالی رشد است و شرایط رابطه شما در حال وخیم تر شدن است.

روزهای خوب را به یاد نمی‌ آورید؟

اگر واکنشی شما به رفتارهای یکدیگر همیشه خشم است، اگر مدام شما را با رفتارهایش نامید می‌کند و اگر رابطه‌تان آن قدر آزاردهنده شده که دیگر نمی ­توانید روزهای خوب، شاد و عاشقانه زندگی ‌تان را به یاد بیاورید. زندگی مشترک شما مدت­ هاست که از هم پاشیده و خبر ندارید.

 با جسم هم بیگانه ­اید؟

آیا ارتباط جسمی و زناشویی شما مدت­ هاست که فراموش شده است؟ دیگر حتی نشستن شما در کنار یکدیگر برایتان زیبایی ندارد و خبری هم از رابطه زناشویی در زندگی شما نیست؟ این موضع را به هیچ وجه بی اهمیت تلقی نکنید. این ماجرا از کجا شروع شده؟ از یک ناراحتی ساده که همین طور ادامه پیدا کرده و اوج گفته یا از یک مشکل ساده پزشکی که آن را جدی نگرفته ‌اید. وجود این رابطه، طبیعت زندگی مشترک است و طبیعی است که از میان رفتنش هم جرقه‌ ای برای از بین رفتن احساس شما به یکدیگر است.

همسرتان فراموشتان کرده؟

تاریخ تولد و سالگرد ازدواج تان را فراموش می ‌کند و برخلاف سال‌ های قبل، هیچ علاقه ‌ای به خریدن هدیه برایتان ندارد؟ این موضوعات نشان دهنده این است که او   آن قدر مشغله­ های مهم‌تر در ذهنش دارد که جایی برای شما در آن نمی‌ ماند. البته بهتر است زود قضاوت نکنید. اگر این فراموش کاری‌ ها 2 یا 3 بار اتفاق افتاده است   می ‌تواند طبیعی باشد، اما اگر این موضوع به شیوه زندگی همسرتان تبدیل شده و دیگر به خاطر از دست دادن این اتفاقات، ناراحت هم نمی ‌شود، پس ارتباط شما می ‌تواند از نظر عاطفی قطع شده باشد.

از شما سوء استفاده می ‌کند؟

اطمینان پیدا کنید که شریک زندگی ‌تان از شما سوء استفاده نمی‌ کند. این سوء استفاده می ‌تواند جنبه ‌های مختلفی داشته باشد. اگر او به پول و درآمد شما چشم دارد و سعی می‌ کند با چرب زبانی آن را از شما بگیرد، اگر می‌ خواهد از شما یک آدم تک بعدی بسازد و روابط اجتماعی‌ تان را از بین برده و مانع پیشرفتتان شود، اگر از حس و عشق شما سوء استفاده کرده و برای رسیدن به مقاصدش شما را تحت تأثیر قرار می‌ دهد، باید بدانید که رابطه‌تان در معرض نابودی است.

عشق چیست؟

عشق حسی است که به معنای دوست داشتن فرد یا چیزی است.

هم چنین احساسی عمیق، علاقه ‌ای لطیف یا جاذبه ‌ای شدید است که محدودیتی در موجودات و مفاهیم ندارد، اما محدودیت در فکر و عملکرد دارد و می ‌تواند در حوزه‌ هایی غیرقابل تصور ظهور کند.

گاهی عشق بیش از اندازه می ‌تواند شکلی تند و سخت و غیر عادی به خود بگیرد که گاه زیان‌ آور و خطرناک است و گاه موجب احساس شادی و خوشبختی می‌ شود.

عشق نوعی احساس عمیق و عاطفه در مورد دیگران یا جذابیت بی‌ انتها برای دیگران است.

در واقع عشق را می‌ توان یک احساس ژرف و غیرقابل توصیف انسانی دانست که فرد آن را در یک رابطه دو طرفه با دیگری تقسیم می‌ کند، در واقع عشق نمای خارجی ندارد، بلکه یک احساس عمیق دوستی است.

رابطه‌ بدون عشق رابطه ‌ای تمام و کمال نیست

ممکن است که از نظر جنسی به‌ شدت جذب شریک زندگی ‌تان شده باشید، اما شیفتگی شما به این معنا نیست که عاشق او هستید. اگر میان شما و شریک زندگی ‌تان احساسات عاشقانه ‌ای شکل نگرفته باشد، وقتی آتش جاذبه‌ های جنسی خاموش شود، از او خسته می ‌شوید.

عشق برای کامل شدن به زمان نیاز دارد

رابطه‌ عاشقانه یک ‌روزه ایجاد نمی‌ شود. رشته‌ های عشق با گذشت زمان به هم بافته می ‌شوند و پیوندی قوی را شکل می ‌دهند. عشق زمانی ریشه می‌گیرد که شما و شریک زندگی‌ تان افکار، ترس‌ها، رؤیا‌ها و امید ‌های مشترکی داشته باشید.

پس به این فرآیند اعتماد کنید و برای رسیدن به عشق عجله نکنید. عاشق شدن زمان‌ بندی خودش را دارد و شما باید به آن احترام بگذارید و عجول نباشید.

آیا فقط یک عشق واقعی وجود دارد؟

گاهی درباره‌ «تنها عشق زندگی» صحبت می‌ کنیم، اما ما انسان ‌ها طوری آفریده شده ‌ایم که می ‌توانیم بار‌ها عاشق شویم. اگر این ویژگی را نداشتیم هرگز نمی ‌توانستیم پس از شکست عشقی دوران دبیرستان یا از دست دادن شریک زندگی ‌مان پس از جدایی یا مرگ، دوباره خود را بازیابیم.

عشق سخاوتمند است

در رابطه‌ عاشقانه‌ واقعی، بدون هیچ چشم‌ داشتی به طرف مقابل خوبی می‌ کنیم و هرگز حساب این را که چه کسی چه کاری برای دیگری انجام داده، نگه نمی ‌داریم. شاد کردن شریک زندگی ‌مان موجب می ‌شود که خودمان نیز شاد شویم.

همان احساس شریک زندگی ‌مان را داریم

وقتی می ‌بینیم شریک زندگی ‌مان شاد است، ما نیز احساس شادی می‌ کنیم. وقتی می ‌بینیم او ناراحت یا افسرده است، ما هم حس خوبی نداریم و ناراحت هستیم. عشق موجب می ‌شود که با حالت روحی و احساسی طرف مقابل، حس همدلی داشته باشیم.

 عشق به‌ معنی سازش است

وقتی عاشق کسی هستیم، مشتاقانه سازش می ‌کنیم تا نیاز‌ها یا خواسته‌ های او را برآورده کنیم؛ اما برای این کار نیاز‌ها و خواسته ‌های خودمان را قربانی نمی ‌کنیم و طرف مقابل نیز نباید از ما انتظار داشته باشد که برای منفعت شخصی او، احساسات و نیاز‌ های خودمان را قربانی کنیم، زیرا چنین رابطه ‌ای عشق نیست، بلکه کنترل و سوءِاستفاده است.

با احترام و مهربانی رفتار می‌ کنیم

وقتی عاشق هستیم با یکدیگر با احترام و مهربانی رفتار می‌ کنیم. هرگز به ‌طور عمدی شریک زندگی خود را نمی ‌رنجانیم یا به او بی ‌احترامی نمی‌ کنیم. وقتی در غیاب او درموردش صحبت می‌ کنیم، طوری با گرمی از او می‌ گوییم که شنوندگان می ‌توانند عشق را در واژه ‌های ما حس کنند. هرگز پشت سر شریک زندگی ‌مان از او انتقاد نمی‌ کنیم.

به اصول اخلاقی و وجدانی پایبندیم

عشق ما به فرد دیگر موجب می ‌شود که هم نسبت ‌به او و هم در جامعه به اصول اخلاقی و وجدانی پایبند باشیم.

حضور او در زندگی ما موجب می ‌شود که سعی کنیم فرد بهتری باشیم تا او هم چنان ما را تحسین کند.

نگهبان تنهایی و خلوت یکدیگر هستیم

اگر عاشق باشیم، هرگز احساس تنهایی نمی‌ کنیم، حتی وقتی که تنها هستیم. فکر کردن به فرد دیگر موجب می‌ شود حس کنیم فرشته‌ نگهبانی داریم که همیشه همراه ماست.

پیروزی‌ های او موجب خوشحالی ما می ‌شود، نه حسادت

وقتی شریک زندگی ما پس از تلاش فراوان در کاری موفق می‌ شود، سرشار از حس شادی می‌ شویم، طوری که گویی خودمان هم پیروز شده ‌ایم.

هیچ حس حسادت یا رقابتی وجود ندارد و فقط شادی و لذت خالصی است که با موفقیت شریک زندگی ‌مان به ما دست داده است.

 او همیشه در ذهن ماست

حتی وقتی برای کار، سفر یا مسائل دیگر برای مدتی از او جدا می‌ شویم، فکرمان ناخواسته به سمت او منحرف می ‌شود و با خود فکر می‌ کنیم که او الان چه کاری انجام می ‌دهد.

احساس امنیت می ‌کنیم

حضور عشق در رابطه موجب می ‌شود که احساس امنیت داشته باشیم، طوری که انگار فرد مقابل پناهگاه امنی است که نزد او بر می ‌گردیم و وقتی با او هستیم، احساس امنیت و ثبات می‌ کنیم.

حس می‌ کنیم که دیده و شنیده می‌ شویم

شریک زندگی ما، ما را آن ‌طور که هستیم می‌ بیند و هم چنان عاشق ماست. ما می ‌توانیم تمام جنبه ‌های خود (چه مثبت و چه منفی) را به او نشان بدهیم و عشق بی‌قید ‌و شرط او را دریافت کنیم و معنی عشق را لمس کنیم.

او ما را به‌ خوبی می‌ شناسد و می‌ داند که ذاتاً چگونه انسانی هستیم. عشق به ما اجازه می‌ دهد که خود واقعی ‌مان را به طرف مقابل نشان بدهیم و در مقابل احساس آرامش دریافت کنیم.

عشق به ما امکان می‌ دهد که بدون ترس با یکدیگر دعوا کنیم

می ‌دانیم که می ‌توانیم با یکدیگر بحث و جدل کنیم و این بحث ‌ها موجب جدایی ما نمی ‌شود. گاهی با یکدیگر مخالفت می ‌کنیم، اما حس ناراحتی و رنجش را برای مدتی طولانی حفظ نمی ‌کنیم، چون نمی‌ خواهیم نسبت ‌به شریک زندگی ‌مان حس بدی داشته باشیم.

وابستگی چیست؟

زیگموند فروید می گوید ریشه تمام مشکلات انسان را باید در ضمیر ناخود آگاه جست و جو کرد و شروع این مشکلات از دوران کودکی است. نیازهای برآورده نشده دوران کودکی در قسمت ناخود آگاه بایگانی می شوند.

وابستگی تنها درگیری ذهنی نیست بلکه احساسی از اعماق وجود ماست برای به دست آوردن، حفظ کردن و نگه داشتن و مکانیزیمی طبیعی است تا زمانی که برای رسیدن به استقلال فردی و روانی نیاز باشد.

وابستگی به تنهایی بد نیست اما وابستگی بدون حد و مرز به شدت مضر و مخرب است. مزاحم ترین و بدترین افکار ما وابستگی هایمان هستند که معمولاً به ندرت متوجه آن ها می شویم زیرا باور های ساده ای هستند که به اشتباه آن ها را حقیقت می پنداریم.

ریشه وابستگی در چیست؟

اکثر ناراحتی های ما از امید های واهی و وابستگی های خود ما سرچشمه می گیرند. واقعیت این است که پس از ترک وابستگی ها بدون شک آزادی و شادی های فراوان به سوی ما سرازیر می شوند. می توانیم به چیزی نیاز داشته باشیم اما وابسته آن نباشیم.

زمانی که احساس دلتنگی می کنیم سراغ فرد مورد علاقه مان می رویم تا به آرامش رسیده و مجدداً به شرایط روحی مناسبی برسیم. اما اگر در آن زمان او گرفتار بود یا خسته یا به هر دلیل دیگر نمی توانست ما را ببیند چه می شود؟

از رفتار او چه برداشتی می کنیم؟ آیا ما می خواهیم او را ببینیم صرفاً برای خود او و برای دیدنش یا می خواهیم او را ببینیم تا به این وسیله خلایی که در وجودمان ایجاد شده را پر کنیم؟

شکست های ما یکی از مهم ترین علل وابستگی هستند. بزرگی معتقد است «همه ما در ناخود آگاه مان از این که به تنهایی کافی و کامل نیستیم در عذابیم.» تمام درد و رنج های ما از درون خودمان نشات می گیرند. مساله ای که باید با آن کنار بیاییم وابستگی های درونی خود ماست، رها شدن از آن ها یعنی آزادی، یعنی زندگی شاد و سالم.

وابستگی چند نوع است؟

وابستگی سالم: در وابستگی سالم، فرد در زمان مناسب و در صورتی نیاز، مستقیماً درخواست کمک می کند. در روابط با دیگران احساس امنیت، اعتماد و علاقه به میزان کافی وجود دارد. روابط سالم و در حد اعتدال بوده و هریک از طرفین در رابطه برای دیگری ارزش و اهمیت قایل هستند. طرفین در عین حال که به نیازهای خود توجه دارند، حس محبت و همدلی را نیز از طرف مقابل خود دریغ نمی کنند.

وابستگی ناسالم: در وابستگی ناسالم فرد سعی دارد طرف مقابل را تحت کنترل و نفوذ خود قرار دهد و به دلیل ترس از طرد شدن مانند یک قربانی چنین روابطی را تحمل می کند.

چرا وابسته می شویم؟

هستند افرادی که از زمان کودکی می آموزند کسی موظف به انجام امور مربوط به ما نیست اما گاهی شرایطی پیش می آید که به کمک فرد دیگری نیاز پیدا می کنیم.

در چنین شرایطی در عین باور توانایی های شخصی خود و حفظ اعتماد به نفس می توانیم از فرد مناسبی درخواست کمک کنیم.

گروهی دیگر از زمان کودکی می آموزند به تنهایی امور مربوط به خود را به انجام برسانند و تنها بر توانایی های خود تکیه کنند.

این افراد در بزرگسالی نیز معمولاً در برقراری روابط با دیگران دچار مشکل هستند، کمتر روابط صمیمانه برقرار می کنند و ترجیح می دهند همواره با دیگران فاصله داشته باشند. درواقع این افراد با دوری گزیدن از دیگران احساس آرامش و امنیت می کنند.

اما گاهی فرد در دروان کودکی به این نتیجه می رسد که به تنهایی قادر به انجام کاری نیست و همواره به دیگران نیازمند است. چنین فردی در بزرگسالی نیز به این باور می رسد که برای بقا و ادامه زندگی وابسته به دیگران است و همواره به کمک دیگران نیازمند است.

چنین باوری معمولاً در نتیجه حمایت های بیش از حد والدین در دوران کودکی ایجاد می شود و سرچشمه شکل گیری شخصیت وابسته است. این افراد خود را بسیار آسیب پذیر می دانند که مانند یک کودک همواره محتاج کمک و توجه دیگران هستند، اکثر این افراد بسیار حساس و زود رنج اند.

اختلال وابستگی در کودکان چیست؟

کودکانی که به اختلال وابستگی گرفتارند در خلوت خود بسیار به مساله بقا و زندگی خود می اندیشند. این دسته از کودکان تنها روزها را سپری می کنند و هرگز به احساساتشان توجهی ندارند.

اکثر کودکان مبتلا به اختلالات وابستگی، با احساسات خود بیگانه اند و معمولاً رفتار های برآمده از احساسات به خصوص خشم در آن ها به ندرت دیده می شود.

کودکی که با احساسات خود آشنا نباشد، حتی متوجه بیماری هایش نمی شود، اگر در هوای سرد زمستان بیرون از منزل نگه داشته شود عکس العملی از خود نشان نمی دهد طوری که گویی اصلاً متوجه سرما نشده، به خاطر داشته باشید کودکی که با احساساتش ناآشناست به کمک نیاز دارد.

مدت زمان زیادی وقت نیاز است، با چنین کودکی باید بسیار صحبت کرد و بارها و بارها با ید ابراز احساسات را عملاً به او نشان داد تا کودک راه ابراز احساسات خودش را بیاموزد.

وابستگی بیمارگونه چه علامت هایی دارد؟

تنهایی برایشان غیر قابل تحمل و ناامید کننده است.

اغلب این افراد در زندگیشان مسوولیت های اصلی را به دیگران می سپارند.

این افراد به تصمیم ها و اعمال خود اعتماد ندارند و نیازمندند دایماً در طول زندگی و کار درستی اعمالشان از سوی دیگران تایید شود.

برای حفظ کردن افراد در کنار خود از هیچ کاری دریغ نمی کنند حتی به اعمالی تحقیرآمیز و ناخوشایند دست می زنند.

این افراد به محض جدایی از کسی که آن ها را حمایت کرده و تکیه گاه آن ها بوده است یا دچار افسردگی شده یا فوراً خود را وارد رابطه دیگری می کنند تا حمایت های لازم را از طریق او کسب کنند و در چنین شرایطی احتمال ارتکاب اشتباه بسیار بالاست.

هنگام صحبت و بحث با دیگران حتی اگر با نظر طرف مقابل مخالف باشند او را تایید می کنند تا مبادا با ابراز مخالفت موجب ناراحتی و از دست دادن طرف مقابل شوند.به شدت احساس نیاز به مراقبت دارند و از تحت سلطه قرارگرفتن هراسی ندارند.

چگونه وابستگی را ترک کنیم؟

بعضی از ما چنان به شرایط زندگی و موقعیت فعلی خود وابسته شده ایم که دیگر خود واقعی مان را فراموش کرده ایم، من یک معلم، مهندس، پزشک، … هستم. گویی من یعنی مهندس بودن من، نه انسان بودن من.

واقعیت این است ما چنان با این افکار خو گرفته ایم که دیگر جزیی از وجود ما شده اند، این افکار به باور ما مبدل شده اند.

حتی اگر از خود بپرسیم من بدون اتومبیلم، کارم، پول، همسرم، خانواده ام، خانه ام، دوستانم چه کسی هستم، پاسخی نداریم.

از درون ناخود آگاه به دنبال کسی یا چیزی هستیم تا به ما معنی بدهد و با چنین طرز تفکری وابستگی مساله عجیبی نیست.

بزرگی می گفت که شب ها پیش از رفتن به رختخواب در محضر خداوند زانو زده و از خدای خود به خاطر تمام نعماتی که در تمام طول زندگی به من بخشیده است تشکر می کنم و سپس همه را به دست خدا می سپارم.

کارخانه، منزل، دانش آموزانم، دوستانم و حتی همسر و فرزندانم را به خداوند باز می گردانم و در ذهنم آن ها را می بینم که از من دور شده و به رختخواب رفته و می خوابم در حالی که یک مرد کاملاً فقیر و بی چیز شده ام.

هنگامی که صبح از خواب بیدار می شوم به اطرافم نگاه می کنم و به روز جدید خوش آمد می گویم و می بینم هنوز زنده ام و این عین معجزه است. در مقابل خداوند زانو می زنم و سپاسگزاری می کنم. من فقط نگهبان آن چیزی هستم که خدوند به من امانت داده است، هیچ یک از این نعمات از ابتدا برای من نبوده و آن ها فقط امانت هستند، در دنیا همه چیز امانت است.

با چنین نگرشی به زندگی روابط ما تغییر می کنند، متوجه می شویم که ما هرگز برای همیشه مالک چیزی نبوده ایم. هر آن چه در زندگی داریم هدیه و امانتی از جانب خداست که باید قدر آن را بدانیم و از خداوند برای این که آن را در اختیار ما گذاشته است، سپاسگزار باشیم.

ناپدید شدن بدون هیچ حرفی

یکی از سخت ترین ضربه های روحی که می تواند در یک رابطه به افراد وارد شود زمانی است که یکی از طرفین رابطه بدون هیچ حرفی ناپدید می شود. یک روز صبح که با او تماس می گیرید متوجه می شوید که تلفن همراهش خاموش شده و هرچه پیام می دهید برایش ارسال نمی شود. روزها و هفته ها می گذرد و شما هم چنان منتظرید که از او خبری شود. اما حقیقت تلخ این است که او متاسفانه به تنهایی برای این رابطه تصمیم گرفته و خودش را کنار کشیده.

بهانه تراشی

گاهی نیز متوجه می شوید عشقتان چند روزی است که مدام به بهانه های مختلف جواب تماس ها و پیام های شما را یکی در میان می دهد و دیگر مثل سابق برای شما وقت نمی گذارد. با وجود این که شما بسیار به او ابراز علاقه می کنید ولی او خیلی واکنش مثبتی نشان نمی دهد و احساس می کنید نسبت به شما سرد شده است. بعد از گذشت چند وقت با آوردن بهانه ای مثل اوضاع بهم ریخته خانوادگی اش از شما می خواهد که چند روزی با هم کمتر در تماس باشید ولی در حقیقت این کار مقدمه است برای سردتر شدن و پایان ارتباط شما. در این نوع از شکست عشقی شما هنوز در شوک این هستید که چطور کسی که تا دیروز عاشق شما بود این گونه شما را رها کرده است و احتمالاً مدت ها تحت تاثیر این شوک بزرگ زندگی خود را کاملاً تعطیل می کنید.

شکست عشقی بدلیل حضور یک شخص جدید

چند روزی است که به عشقتان مشکوک شده اید و حس می کنید که او در حال خیانت کردن به شما است. بعد از این که مطمئن شدید از او سوال می کنید که علت کارش چه بوده و او تنها چیزی که در جواب به شما می گوید این است که دیگر شما را دوست ندارد و می ‌خواهد ارتباطش را با شما قطع کند. و اکنون شما با روحیه ای آسیب دیده بدون این که علت خیانتش را بدانید مجبور به ترک رابطه می شوید. این هم نوع دیگری از شکست عشقی است که افراد تجربه می کنند.

جدایی همراه با دعوا و مشاجره

یکی دیگر از انواع شکست عشقی زمانی است که شما ارتباط چند ماهه یا چندساله خود را با دعوا و درگیری به اتمام می رسانید. که اهداف شما می تواند از این کار متفاوت باشد. برخی فقط برای تست کردن میزان وفاداری و عشق طرف مقابلشان بحثی را راه می اندازند و می خواهند ببیند که عشقشان برای ماندن آن ها در رابطه چقدر تلاش می کند. بعضی دیگر نیز بدنبال بهانه برای تمام کردن رابطه یا گرفتن انتقام از طرف مقابل هستند و تصمیم می گیرند با دعوا و مشاجره به هدف خود برسند. به همین دلیل اغلب اوقات یک طرف رابطه قربانی تصمیم خود خواهانه طرف دیگر می شود.

جدایی با احترام و صداقت

در این نوع از شکست و ضربه عشقی طرفین رابطه کمترین میزان از استرس و ناراحتی را نسبت به انواع قبل تجربه می کنند. البته این نوع از شکست عشقی هم به دو دسته تقسیم می شود. زمانی که دو نفر خودشان به این نتیجه می رسند که ادامه دادن رابطه به نفع هیچ کدام شان نیست و زمانی که یکی از طرفین رابطه با صداقت و احترام از طرف مقابل خود می خواهد که رابطه را خاتمه دهند که البته دلیل خود را برای این کارش هم بیان می کند.

علائم روحی و جسمی بعد از شکست عشقی

افراد بعد از تجربه ضربه عشقی علائم روحی نسبتاً شدیدی را تجربه می کنند که البته این علائم با توجه به مدت زمان ارتباط و دوام رابطه می تواند متفاوت باشد. مسلماً شخصی که بعد از چند سال رابطه از عشقش جدا می‌ شود بیشتر از کسی که فقط چند هفته با طرف مقابلش ارتباط داشته، آسیب می بیند. علائم روحی بعد از شکست عشقی بسیار شبیه آن چیزی است که افراد در اختلالات افسردگی و اضطرابی تجربه می‌ کنند؛ البته با درجات مختلف. در کنار این علائم روحی علائم جسمانی نیز در این افراد دیده می شود.

فقدان علاقه و لذت نسبت به کارهایی که قبلاً برای فرد لذت بخش بوده است.

بی انگیزگی.

افزایش یا کاهش وزن چشم گیر بدون این که فرد رژیم غذایی خاصی گرفته باشد.

بی خوابی یا پرخوابی افراطی.

نداشتن انرژی کافی برای انجام دادن مسئولیت های کاری و تحصیلی.

سرد شدن روابط فرد با اعضای خانواده و دوستان به صورتی که فرد بیشتر تمایل به تنهایی پیدا می کند.

گوش بزنگی و انتظار برای وقوع یک اتفاق ناگوار.

بی اعتمادی نسبت به اطرافیان و یا به طور کلی بی اعتمادی به دنیا.

سرزنش خود برای ناتوانی در نگه داشتن رابطه.

برچسب بی کفایتی و دوست نداشتی بودن به خود زدن.

پایین آمدن سطح اعتماد بنفس و عزت نفس

کابوس های شبانه.

فلش بک و مرور خاطرات گذشته.

احساس سوزش در معده، حالت تهوع و استفراغ، ضربان قلب و تنگی نفس .

تغییر سطح هورمون ها (برای مثال نا منظم شدن عادت ماهیانه در دختران) و بالا رفتن سطح هورمون کورتیزول یا همان هورمون استرس.

اعتیاد عشقی چیست؟

هر آن چه که شما را به یاد عشق سابق‌تان می ‌اندازد، مانند عکس، پاتوق ‌های همیشگی‌ تان، افکار نامنظم و … باعث شروع فعالیت در نورون‌ های “پاداش” قرار گرفته داخل هسته‌ی دمی و ناحیه تگمنتوم شکمی مغز می‌ شود. دانشمندان از تعدادی از افرادی که در رنج و درد شکست عشقی فرو رفته بودند و به هیچ چیزی به جز عشق جدیدشان نمی ‌توانستند، فکر کنند، خواستند که به عکس‌ های عشق از دست رفته‌ شان نگاه کنند و در این بین مغز آن ها را با استفاده از دستگاه fMRI بررسی کردند؛ مشخص شد که دو ناحیه‌ی هسته‌ی دمی و ناحیه تگمنتوم شکمی در زمان نگاه کردن به عکس‌ ها فعال می‌ شود.

به علاوه این دو ناحیه از مغز به کوکائین و نیکوتین نیز واکنش نشان می ‌دهند. برانگیختن نورون‌ های پاداش موجب آزاد شدن مکرر مقادیر زیادی از انتقال دهنده‌ی عصبی دوپامین می ‌شود. به علاوه دوپامین با فعال کردن مدار های داخل مغز، موجب افزایش ولع و ایجاد میلی غیرقابل مقاومت می‌ شود. این احساس انگیزه به وجود می‌ آورد و شما را ترغیب می ‌کند تا به امید دریافت مقدار بیشتری از آن چه به آن نیاز دارید، مرتکب رفتار های دیگر بشوید.

بهتر است بدانید که بعد از شکست عشقی (عاطفی)، شما مراحلی همانند مراحل سوگ (مرگ فردی عزیز در زندگی) را تجربه خواهید کرد. مدت زمان این مراحل بسته به ویژگی ‌‏های شخصیتی، حمایت‏‌ های خانوادگی، مدت و عمق رابطه و … ، فرق می‏‌ کند. به علاوه، گاهی اوقات برخی ان قدر از یک مرحله سریع عبور می‏‌ کنند که خیلی برایشان قابل شناسایی نیست و یا گاهی هم بیش از حد در یک مرحله باقی می‏‌ مانند.

خشم

بعد از مدتی فرد می‏‌ فهمد که بازگشتی در رابطه وجود ندارد، به همین دلیل سعی می‏‌کند برای این رابطه تمام شده مقصر پیدا کند و مقصر اصلی، معمولاً فرد مقابل است. شاید این جملات برای شما آشنا باشد: «ازش متنفرم» یا دیگه حتی نمی‏ خوام ببینمش.

چانه ‏‌زنی

در این مرحله، فرد خاطراتش را مرور می‌‏ کند و خودش را به خاطر تمام کارهایش ملامت می‏‌کند. مثلاً: اگه فلان کار را انجام نمی‏‌ دادم، رابطمون تموم نمی ‏‌شد. در این مرحله سعی کنید از کمک یک دوست یا یک روان ‏‌شناس متخصص استفاده کنید چون ممکن است دلتان بخواهد که به رابطه بر گردید و این بدترین زمان برای اجرای این تصمیم است.

پیشنهادات بیشتر
پیشنهادات بیشتر در دسترس نیست
گزارش سوءاستفاده

گزارش سوء استفاده برای محصولکتاب اگر عشق نبود چطور زندگی می کردم

دسته: رمان و داستان برچسب: آیا هر دوی شما خود خواه تر شده ‌اید؟, ارسال رایگان کتاب, اگر عشق نبود چطور زندگی می‌کردم, انتقاد از همسر, به همسرتان اعتماد نمی ‌کنید؟, تعریف عاشقی, چاپ کتاب ارزان, چرا ما به عشق نياز داريم؟, چرا وارد رابطه می شویم؟, حس وابستگی, زندگی عاشقانه, سودا صیامی, شما و همسرتان بیشتر وقتتان را دور از هم سپری می‌ کنید؟, صحبت‌ ها و مکالمات شما معمولاً به درگیری و دعوا ختم می ‌شود؟, عاشق شدن, علائم نابودی عشق در همسران, کتاب اگر عشق نبود چطور زندگی می‌کردم, کمک هزینه چاپ کتاب, مهم‌ ترین علائم ترک یک رابطه، «کاری به » کار هم ندارید؟, نشر ملی عطران, هزینه ی چاپ یک کتاب
اشتراک گذاری
فیس بوک Twitter پینترست لینکدین تلگرام

محصولات مرتبط

‏عنوان-و-نام-پديدآور‏‫شهنواز‮‮‬‏‫-نویسنده-حمید-قوام‌آبادی‮‬‬‬‬‬‬
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

‏‫کتاب شهنواز

50,000 تومان
مهدخت-(مجموعه-آثار-منتخبین-سومین-فستیوال-شعر-و-داستان-فاخته)-مجموعه-نویسندگان--گردآوری-سایه-مهری‌چمبلی--‏‫ویراستار-آیگین-امیدی.‬‬‬
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب مهدخت (مجموعه آثار منتخبین سومین فستیوال شعر و داستان فاخته)

100,000 تومان
پاییز-را-خزان-نکن-ایده-مفرح
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب پاییز را خزان نکن

60,000 تومان
تو-معلم-،-من-شاگرد-عاشق-نویسنده-ندا-سلطانی
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب تو معلم، من شاگرد عاشق

60,000 تومان
رها-تر-از-فرياد-مجموعه-آثار-منتخب-سومین-جشنواره-ی-بزرگ-داستان-کوتاه
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب رها تر از فریاد (مجموعه آثار منتخب سومین جشنواره ی بزرگ داستان کوتاه)

75,000 تومان
‏‫چکامه-زندگی-(زاهد-ترانه‌خوان-و-جادوگر-پیر)-نویسنده-حسن-دوستی‏‫؛-ویراستار-بهناز-ترابی.‮‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

‏‫کتاب چکامه زندگی (زاهد ترانه‌خوان و جادوگر پیر)‮‬‏‫

80,000 تومان
سوز-باران-نویسنده-فرانگیز-عزتی؛‌-ویراستار-سایه-مهری‌چمبلی
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب سوز باران

50,000 تومان
سوری-بانو-مجموعه-آثار-منتخب-پنجمین-جشنواره-ی-ملی-داستان
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب سوری بانو (مجموعه آثار منتخب پنجمین جشنواره ی ملی داستان کوتاه)

70,000 تومان
مسافر-فرنگینویسنده-لیلا-گرگانی-؛-ویراستار-آیگین-امیدی
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب مسافر فرنگی

70,000 تومان
دچار-بايد-بود-نويسنده-مهسا-ذوالفقاری.
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب دچار بايد بود

60,000 تومان
مسافر-صبا-گردآوری-علی-صالحی-؛-‏‫ویراستار-سمیه-حبیبی.‬‬
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب مسافر صبا

150,000 تومان
دختري-که-خان-هاش-روي-ابر-بود-نویسنده-فاطمه-سعید-.
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب دختري که خانه اش روي ابر بود

40,000 تومان
اسپرسوی-زهرماری-نویسنده-ابراهیم-نیرومند.
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب اسپرسوی زهرماری

50,000 تومان
غريبه-های-قريب--نويسنده-حوری-سیدابوالقاسم-.
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب غريبه های قريب

50,000 تومان
دخترک-عاشق-نویسندگان-سایه-مهری‌چمبلی،-بهناز-ترابی‌مره‌جین،-عادل-علاف‌صالحی؛-ویراستار-عباس-علاف‌صالحی.
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب دخترک عاشق

50,000 تومان
برایم-از-عشق-بگو-نویسنده-پریسا-سلطانی-؛-ویراستار-سایه-مهری.
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب برایم از عشق بگو

50,000 تومان
استاد-ساده-گذشت‏‫-نویسنده-کبری-چاشتی
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب استاد ساده گذشت

50,000 تومان
مثل-کشمش-مجید-محمدی-فر
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب مثل کشمش

50,000 تومان
فروشگاه
لیست علاقه مندی ها
0 موارد سبد خرید
حساب کاربری من

سبد خرید

خروج
  • منو
  • دسته بندی
  • علمی
    • کتاب
      • کتب خارجی
      • تاریخ
      • رمان و داستان
      • زبان خارجه
      • شعر
      • فنی مهندسی
        • مهندسی عمران
          • مهندسی آب
          • محیط زیست
        • مهندسی مکانیک
      • کتب صوتی
      • کودک و نوجوان
      • مدیریت و اقتصاد
      • عکاسی
      • مد و طراحی دوخت
      • روانشناسی
      • هنر و نقاشی
    • دوره های مجازی
    • مجله
      • مجله همزیستی با حیات
      • ژورنال تخصصی زیستبان
  • محصولات ارگانیک
    • عسل
  • علمی
    • کتاب
      • کتب خارجی
      • تاریخ
      • رمان و داستان
      • زبان خارجه
      • شعر
      • فنی مهندسی
        • مهندسی عمران
          • مهندسی آب
          • محیط زیست
        • مهندسی مکانیک
      • کتب صوتی
      • کودک و نوجوان
      • مدیریت و اقتصاد
      • عکاسی
      • مد و طراحی دوخت
      • روانشناسی
      • هنر و نقاشی
    • دوره های مجازی
    • مجله
      • مجله همزیستی با حیات
      • ژورنال تخصصی زیستبان
  • محصولات ارگانیک
    • عسل
  • لیست علاقه مندی ها
  • ورود / ثبت نام
کلید اسکرول خودکار به بالا