عنوان کتاب: بازار یابی هوشمند با رویکرد هوش مصنوعی
نویسنده: پارسا شریف
کتاب بازاریابی هوشمند با رویکرد هوش مصنوعی نوشته پارسا شریف میباشد. بسیاری از مردم در تعریف بازاریابی آنرا پیشبرد فروش و تبلیغات تلقـی مـیکننـد. آنها استدلال میکنند که شرکتهـا همـواره بـه دنبـال فـروش چیـزی بـه مشـتریان هسـتند.
آنهـا هنگامی که میشنوند فروش تنها بخش کوچکی از وظایف بازاریـابی را تشـکیل مـیدهـد، تعجب میکنند. اما، در واقع، حتی اگرهدف نهایی فروش باشد، وظایف دیگری نیزوجـود دارند که موجب تحقق وتوسعه فروش میشوند. این وظائف دیگررا مـیتـوان بـه صـورت تشخیص نیازهای مشتریان، تولید کالاهای مرغوب، و قیمت گذاری عنوان نمود.
قسمتی از کتاب:
بازاریابی چیست؟
بسياري از مردم در تعريف بازاريابي آنرا پيشبرد فروش و تبليغات تلقـي مـي كننـد. آنهااستدلال ميكنند كه شركتهـا همـواره بـه دنبـال فـروش چيـزي بـه مشـتريان هسـتند. آنهـا هنگامي كه ميشنوند فروش تنها بخش كوچكي از وظايف بازاريـابي را تشـكيل مـيدهـد، تعجب ميكنند.
اما، در واقع، حتي اگرهدف نهايي فروش باشد، وظايف ديگري نيزوجـود دارند كه موجب تحقق وتوسعة فروش ميشوند. اين وظائف ديگررا مـيتـوان بـه صـورت تشخيص نيازهاي مشتريان، توليد كالاهاي مرغوب، و قيمتگذاري عنوان نمود.
پيتر دراكرپدر مديريت نوين درمورد بازاريابي مي گويـد كـه هـدف بازاريـابي افـزايش فروش با تكيه برآگاهي و شناخت مشتري است تا كـالا يـا خـدمت ارائـه شـد ه بـا نيازهـاي مشتري همخواني داشته باشد.
البته اين بدان معنا نيست كه فروش و تلاشهاي پيشبردي فاقد اهميت و اعتبار است، بلكه مقصود اين است كه اين دو بخش، وظايف بازاريابي را تشكيل ميدهند. بازاريابي به عنوان يك فرآيند مديريتي ـ اجتماعي تعريف ميشود كه افراد و گروههاي اجتماعي از طريق توليد و مبادله كالا به تأمين نيازها و خــواسته هاي خود اقـدام مـينمايند. براي روشن شدن تعريف بازاريابي لازم است.
مفاهيم اساسي آن مانند نياز، خواسته، تقاضا، كالا، مبادله، معامله و بازار مشخص گردد. در واقع، يك زنجيره مفهومي ما را از نياز به بازار و از آنجا به بازاريابي و بازاريابي اجتماعي پيوند ميدهد. تصور عموم از بازاريابي تلاش بـراي يـافتن مشـتري بيشـتر اسـت. هـر سـازمان مشـتريان مشخصي براي كالاهاي توليدي خود دارد. يك شركت ممكن اسـت در يـك برهـه زمـاني خاص با كمبود تقاضـا، تقاضـاي ناكـافي يـا ت قاضـاي بـيش از حـد بـراي محصـولات خـود روبه رو گردد.
وظيفه مديريت بازاريابي اين است كه راهكارهاي مناسـبي بـراي برخـورد بـا اين شرايط پيشنهاد نمايد. مديريت بازاريابي نه تنها جستجو براي تقاضاي بيشتربلكه تغييـرو حتي درمواردي كاهش تقاضا را نيز شامل مي شود. مـديريت بازاريـابي مـيكوشـد، ميـزان، زمان و ماهيت تقاضا را با توجه به مقتضـيات محيطـي تغييـردهـد. بـه بيـان ديگـر، مـديريت بازاريابي، مهار تقاضاست.
نـابراين، مـديريت بازاريـابي عبـارت از تجزيـه وتحليـل، برنامـه ريـزي، اجـرا ومهـاربرنامه هايي است كه براي نيل به اهـداف سـازماني تهيـه وتـدوين مـيگردنـد. هـدف از ايـن برنامهها ايجاد و حفظ مبادلات است. به اين ترتيب، مديران بازاريابي شامل مديران فـروش، فروشـندگان، مـديران تبليغـات، محققـين بازاريـابي، مـديران محصـولات و مـديران امـورقيمت گذاري ميباشند. (داوود فیض و شعبانی، 2019)
فلسفههای بازاریابی:
همانطور كه بيان شد مديريت بازا ريابي تلاش هدفمندي است كه هـدف از آن دسـتيابيبه مبادلات مطلوب با بازارهاي معين است. حـال سـوال ايـن اسـت كـه چـه فلسـفه اي بايـد راهنماي اين تلاشهاي بازاريابي باشد؟ مطالعه مفاهيمي كه زمينه ساز اين تلاشها محسـوب ميشوند، بسيار حائز اهميت است.
با مطالعه اين مفاهيم ميتوانيم اهميـت و جايگـاه ارزشـي عواملي نظير مشتري، سازمان و جامعه را در آنها مشخص نمائيم. درك و شناخت مفـاهيم و مباني فكري كه زيربنا و چارچوب اصلي را تشكيل مي دهند يكي از وظايف اساسي مديران بازاريابي به شمار ميآيد. پنج مفهوم و مبناي فكري در بازاريابي وجـود د ارد كـه بازاريابـان ناگزيرند در اجراي فعاليتهاي خود بدانها توجه نمايند. اين مفاهيم را ميتوان از نظـررونـد تكاملي به صورت زير بيان نمود:
١ ـ مفهوم توليد؛
٢ـ مفهوم محصول؛
٣ـ مفهوم فروش؛
٤ـ مفهوم بازاريابي؛
٥ـ مفهوم بازاريابي اجتماعي.
براي اينكه ذهنيت روشـن و دقيقـي از مبـاني، مفروضـات، مفـاهيم بنيـادي و روش هـاي مطرح شده دراين مفاهيم داشته باشيم، مجبوريم مباني فكري و منطـق پشـتيبان هـر كـدام از آنها را شناسايي كرده و مورد تجزيه وتحليل قرار دهـيم (امام وردی و همکاران، 2017)
هدف از بازاریابی چیست؟
هدف تمامی مدیران و صاحبان کسب و کار از بازاریابی یک چیز است و آن قوی کردن برند خود! یک برند معروف و قابل اعتماد هم باعث فروش بیشتر میشود و هم میتواند هر روزه مخاطبان بیشتری را به سمت خود جذب کند.
این نکته قابل تامل است که همیشه فروش در سایه بازاریابی حاصل میشود. بازاریابی معمولا شامل تحقیقات اولیه در بازار، شناسایی نیازهای مخاطبان، کشیدن طرح استراتژی برای برطرف سازی نیازها و اجرای آن است. ما در اینجا هستیم تا با بررسی انواع روشهای بازاریابی به این مسئله برسیم که با بازاریابی درست میتوانیم تحولی شگرف را در کسب و کار خود ایجاد کنیم.
همیشه رضایت مشتریان خود را داشته باشیم. البته کسب رضایت مشتریان در مرحله پس از خرید یا استفاده از خدمات صورت میگیرید که خود نیز بخشی از بازاریابی است که به اصطلاح در بازار به آن خدمات پس از فروش میگویند. (محمد ولایتی و همکاران، 2018)
انواع بازایابی
بازاریابی حسی (تجربی)
اهمیت بازاریابی حسی
به این دلیل است که حواس انسان بر تصمیم گیری خرید تاثیر میگذارد. بازاریابی حسی، تاثیر محرکهایی که بر انتخاب مشتری تاثیر میگذارند را بررسی میکند. از طریق حواس بینایی، چشایی، لامسه، شنوایی و بویایی میتوان بسیاری از احساسها مانند لذت و اعتماد را در مشتری ایجاد کرد.
تبلیغات سنتی که تنها از طریق حواس بینایی و شنوایی ارتباط برقرار میکنند تاثیرگذاری گذشته را ندارند. به همین دلیل استفاده از راهکارهای نوین بازاریابی مانند بازاریابی حسی به میان آمده است. هدف بازاریابی حسی ایجاد درگیری حسی و برقراری ارتباط بلندمدت با مشتری است.
بازاریابی حسی به این سوال پاسخ میدهد: چه تجربهای برای مشتری ایجاد میکنید و چگونه او را ترغیب به تجربه کردن میکنید. مدیریت تجربه مشتری وظیفه اصلی بازاریابی حسی است. بازایابی حسی سعی در جلب حواس مشتریان دارد تا بتواند بر تصمیم آنها تاثیر بگذارد. (عبدالمجید مصلح و همکاران، 2017)
بازاریابی دهان به دهان
مردم تجربیات خود از خرید محصولات را با دیگران به اشتراک میگذارند. این روش از موثرترین روشهای بازاریابی است زیرا دیگران به آنچه توسط اطرافیانشان گفته میشود بیشتر از تبلیغات اطمینان دارند. یک کسب و کار میتواند با ارائه تجربه خوب، مشتری را داوطلبانه، به یک تبلیغ کننده محصول و خدمات خود تبدیل کند.
کیفیت، در این مدل ملاک است تا محصول، خود تبلیغ کننده خود باشد. تبلیغات دهان به دهان بیش از هر زمان دیگری آسانتر شده است زیرا دیگر به افرادی که با یکدیگر گفتگوی رو در رو داشته باشند نیازی نیست. پیشنهاد محصولات و خدمات موردعلاقه در شبکههای اجتماعی یا در یک پست وبلاگ، نوعی تبلیغات دهان به دهان به حساب میآیند.
در واقع در حال حاضر بازاریابی دهان به دهان، به صورت سنتی و یا دیجیتال قابل اجرا است. وظیفه شما در بازاریابی دهان به دهان این است که یک تجربه خوب به مشتری بدهید و باقی کار را به مشتریان بسپارید. اگر مشتریان از شما راضی باشند بدون شک درباره شما با دیگران صحبت میکنند و بدون دریافت هیچ هزینهای به برندسازی و کسب اعتبار برای شما کمک میکنند. (محمد رضا پارسا نژاد و همکاران؛ 2019)
بازاریابی ویروسی
بازاریابی ویروسی به معنای گسترش پیامی مشخص تا بالاترین حد ممکن است. برای موفقیت این روش باید دلیل خوبی به افراد بدهید تا تشویق شوند تبلیغ یا محتوای مورد نظر را به دیگران ارسال کنند. بازاریابی ویروسی قطعا یک مزیت در عصر بازاریابی اینترنتی است.
ابزارهای بازاریابی ویروسی در فضای اینترنت مانند شبکههای اجتماعی، موتورهای جستجو، ایمیل، خبرنامه و کتابهای الکترونیکی بسیار وسیع هستند و پیام را در سریعترین زمان ممکن گسترش میدهند. بازاریابی ویروسی میتواند هزینههای تبلیغات را تا چندین برابر کاهش دهد.
ارائه هدیه یا محصولی رایگان و ارزشمند همان چیزی است که موفقیت بازاریابی ویروسی را تضمین میکند و بعد از آن میتوانید کار را به مشتریان خود بسپارید. در بازاریابی ویروسی، پیامی که شما منتشر میکنید همانند ویروس توسط مخاطبان تا حد ممکن منتشر میشود و آگاهی از برند افزایش یابد. (سپهری و بابایی، 2017)
بازاریابی درونگرا (بازاریابی جاذبهای / ربایشی)
بازاریابی درونگرا به عنوان روشی در نظر گرفته میشود که میتوانید بدون صرف هزینه زیاد ارتباط خوبی با مشتریان خود برقرار کنید. بازاریابی درونگرا به هر فعالیت بازاریابی اشاره میکند که باعث جذب مشتریان بیشتر همانند یک آهنربا میشود. از روشهای بازایابی درونگرا کار با لیست ایمیل مشتریان، تولید محتواهای مفید و رایگان، حضور فعال در شبکههای اجتماعی و کسب اجازه بازاریابی است.
تمرکز بازاریابی درونگرا بر محتوای ارزشمند است تا دیگران از طریق وبلاگ، شبکههای اجتماعی و موتورهای جستجو شما را پیدا کنند. وقتی علاقمندان ببینند اطلاعات مفید و ارزشمندی که به دنبالش بودهاند را در اختیارشان قرار دادهاید، احساس وفاداری بیشتری میکنند. در اینجا یک بازی برد برد داریم، شما مشتری و دغدغههای او را در الویت قرار دادهاید و او هم شما را در الویت انتخاب خود قرار میدهد.
در بازایابی درونگرا اجباری در کار نیست و شما مخاطب را به میل خودش به سمت کسب و کارتان جذب میکنید. در این مدل بازاریابی به این فکر میکنید که چه چیزی روبروی مخاطب قرار دهید تا او را علاقمند کند و چگونه به تصمیمگیری او در خرید کمک کنید. این برخلاف بازاریابی برونگرا است که تنها به فروش فکر میکند. (علی عباس زاده و ناصریزدانی، 2019).
بازاریابی برونگرا
بازاریابی برونگرا قدیمی ترین نوع بازاریابی است. این شیوه برای قرنها به شیوههای مختلف انجام شده و در طول سالها پیچیدهتر گردیده است. در حالی که بازاریابی درونگرا مزایای بسیاری دارد، شرکتها هنوز هم از بازاریابی برونگرا برای موفقیتهای بیشتر استفاده میکنند.
نسبت به دیگر روشهای بازاریابی این روش سرمایه بیشتری داشته و تاثیرگذاری گذشته را نیز ندارد. اما در صورت هدفمند بودن میتواند بازدهی قابل توجهی، در مقابل هزینه انجام شده داشته باشد. تبلیغات به ازای کلیک، تبلیغات در گوگل، تبلیغات تلویزیونی و رادیویی، بیلبوردها و تبلیغات چاپی از انواع بازاریابی برونگرا هستند. قبل از اینکه به هرگونه تبلیغاتی بپردازید، اهداف مشخص و قابل اندازه گیری برای هر عملکرد خود تعیین کنید.
در بازاریابی برونگرا برخلاف بازاریابی درونگرا شما باید به سمت مشتری بروید و ارتباط را شروع کنید. اگرچه این روش نیز بسته به نوع کسب و کار و میزان بودجهای که برای بازاریابی در نظر گرفته شده است میتواند و باید انجام شود، اما هزینه بازایابی برونگرا به مراتب بیشتر از بازاریابی درونگراست و بررسی میزان اثرگذاری آن نیز مشکلتر است. (برادران، 2019).
بازاریابی رابطه مند (رابطهمحور)
وجود بازاریابی رابطهمند به دلیل اهمیتی است که امروزه برای اصل رضایت مشتری قائل شدهایم. حفظ مشتریان موجود بسیار راحتتر و کم هزینهتر از جذب مشتریان جدید است بازاریابی رابطهمند بر ارائه خدمات بهتر و جلب اعتماد بیشتر مشتری تمرکز دارد. از آنجا که در این نوع بازاریابی تاکید بر حفظ ارتباط مطلوب و ادامهدار با مشتری است، برای نتایج بهتر میتواند با انواع دیگر بازاریابی ترکیب شود. هدف بازاریابی رابطهمند اجرای فعالیتهایی است که باعث افزایش ارتباط طولانی مدت با مشتریان و به موازات آن کاهش هزینه بازاریابی و افزایش فروش شود. (ناصح و همکاران، 2019)
بازاریابی سببی (علت محور)
مردم عاشق این هستند که بدانند خرید آنها به هدفی بزرگ که مورد علاقه آنها هم است کمک میکند. بنابراین همکاری با یک سازمان NGO استراتژی بازاریابی قابل رشدی است. بازاریابی سببی نیازمند راهکارهای مشارکتی است که هر دو طرف سود ببرند. بازاریابی سببی باعث افزایش ارزش برند میشود و تصویر ذهنی که مشتریان از برند دارند را بهبود میدهد.
مردم دوست دارند که همیشه با مسائل ارتباط احساسی برقرار کنند و خود را جزئی از هدفی بزرگتر ببینند. آنها میدانند که شما تنها به دنبال سودآوری نیستید و هزینه که آنها برای شما میکنند، بخشی از آن صرف هدفی میشود که مشتریان دوست دارند در آن شریک باشند. (مصلح و همکاران، 2017)
بازاریابی ب$الاتر از خط
بازاریابی بالاتر از خط چیست؟ در این نوع بازاریابی از همه رسانههای جمعی استفاده میشود تا گسترهی عظیمی از مخاطبان مورد هدف قرار گیرند. بازاریابی بالاتر از خط، مخالف بازاریابی زیر خط (مورد 12) است. بازاریابی زیر خط بازاریابی خاص و هدفمندتری است.
نکته مثبت بازاریابی بالاتر از خط این است که شما مخاطبان بالقوهای را بدست خواهید آورد و نکته منفی آن این است که برای اغلب افراد موضوع فعالیت شما شاید اهمیت نداشته باشد. مثال؟ مشخص ترین مثال این نوع بازاریابی میتواند تبلیغات تلویزیونی باشد. فکر کنید یک شرکت تولید داروی خاص در تلویزیون با هزینه بسیار بالا تبلیغ کند. احتمالا مشتریان بالقوهای بدست میآورد، اما بسیاری از افرادی که اصلا این محصول برایشان اهمیتی ندارد نیز تبلیغ شما را دیدهاند و هزینهای بر شما وارد شده است.
و اینجاست که باید به فکر نرخ بازگشت سرمایه نیز باشید. اگر آنها میخواستند محصولی را به مشتریانشان بفروشند، منطقی است پیام خود را متناسب با مشتریای که دارند و متناسب با نسخه مورد نظر ارائه دهند. به عنوان مثال قیمت و نوع پیامی آنها برای هر دسته از مشتریان متفاوت است. برای دانشجویان، برای استارت آپها و برای کسب و کارها. (جبار باباشاهی و همکاران، 2020)
بازاریابی اکتسابی
تعریف؟ یک نوع بازاریابی یک تاکتینک بازاریابی است که تنها هدفش آوردن مشتری یا مشتریان جدید برای کسب و کار است. هدف نهایی این است که یک استراتژی بازاریابی اکتسابی ایجاد کنیم که به صورت خودکار اجرا شود. مثال؟ سئو! سئو مثالی از بازاریابی اکتسابی است. سئو بازاریابی است که در پس زمینه کسب و کار شما فعال است. (بدیعی و همکاران، 2017)
بازاریابی وابسته
تعریف: بازاریابی وابسته فعالیت بازاریابی برای برند، سایت، خدمت یا محصول فرد دیگری در ازای پرداخت هزینه است. هزینه بر اساس عملکرد پرداخت میگردد. هرچه بازاریابی وابسته بهتر کار کند درآمد بیشتر نصیب شخص بازاریاب خواهد داشت.
مثال: سایت ترب. شما محصولی را جستجو میکنید و انواع قیمتها را در سایتهای دیگر به شما نشان میدهد. اگر بر روی لینک کلیک کنید به سایت دیگری منتقل میشوید و اگر خریدی در سایت انجام دهید پورسانتی برای ترب درنظر گرفته میشود. به این میگویند بازاریابی وابسته.
بازاریابی وابستگی
به عنوان بازاریابی مشارکتی (شماره 109) نیز شناخته میشود. این نوع بازاریابی تمایل به ایجاد مشارکت استراتژیک و سودمند دو طرفه است. مثال: کسب و کارها با یکدیگر شریک میشوند تا بتوانند از مخاطبان مختلفی بهرمند شوند و آگاهی از برند خود را افزایش دهند. مثلا شما احتمالا اگر به فروشگاههای Asda سر زده باشید نشانههایی از رستورانهای مک دونالد لیدهاید. (یوسف محمدی فر و همکاران، 2017)
بازاریابی چابک
تعریف: بازاریابی چابک به معنی باز بودن، پذیرش و پاسخگو بودن به تغییرات استراتژیک بازاریابی است. همانطور که از نام آن پیداست در مورد انعطاف پذیری و عدم پایبندی به یک برنامه سفت و سخت میباشد. شاید بگویید بازاریابی چابک بیشتر یک نگرش باشد تا یک استراتژی بازاریابی. این اصطلاح از دنیای فنی توسعه چابک ناشی میشود.
مثالی از بازاریابی چابک: طرفداران فوتبال شاید بخاطر داشته باشند که در سال 2013، ادن هازارد که بازیکن وقت چلسی بود، و با تصور اینکه پسرک توپ جمع کن میخواهد وقت بازی را تلف میکرد اون را با لگد زد. شرکت specsavers که در ارسال آگهیهای جذاب بسیار چابک است. (صفایی و عاطف یکتا 2017)
بازاریابی اتحاد
همانند بازاریابی وابستگی یا مشارکت، بازاریابی اتحاد در مورد دو کسب و کار است که با هم همکاری میکنند. تفاوت بازاریابی اتحاد با آنها در این است که این همکاری عمیق تر شکل میگیرد. شرکتهایی که در حال همکاری با هم هستند.
زیرا میتواند بیشتر از یکی باشد منابع خود را برای تبلیغ و فروش یک محصول یا خدمات جمع میکنند. مثال: تاکنون یک کارواش را در پارکینگ یا در یک گاراژ دیدهاید؟ اگر دیدهاید شما شاهد یک بازاریابی اتحاد بین دو کسب و کار بودهاید. (هادی تقوی و همکاران، 2019)
بازاریابی کمین:
کسب و کارهایی که از بازاریابی کمین استفاده میکنند، سعی خواهند کرد محصولات یا خدمات خود را با رویدادی که قبلا حامی مالی رسمی داشته باشد، مرتبط کنند. همانطور که از نام آن پیداست، شرکتها از این تاکتیک کم هزینه برای کمین کردن در رویدادها و رقابت برای درمعرض دید قرارگرفتن با رقبا استفاده میکنند. مثال: طرفداران تنیس ممکن است به یاد داشته باشند که برند Heineken اسپانسر رسمی نوشیدنی در مسابقات تنبس open 2011 در امریکا بود.
با این حال در طول مسابقات، رقیب استلا نزدیک ترین ایستگاه قطار را به مرکز تنیس ملی قرار داد و آن را با تبلیغات زیادی تزیین کرد. همه این تبلیغات دارای مضامین مربوط به تنیس و شعارهایی بودند، بنابراین به نظر میرسید که استلا حامی این رویداد است. (جهان دیده و همکاران، 2013)
بازاریابی مقالهای
تعریف: بازاریابی مقالهای نوعی تبلیغات است که در آن کسب و کارها مطالبی را مینویسند و به صورت استراتژیک در اینترنت قرار میدهند. موضوع مقالهها باید مناسب با کسب و کار شما باشد و ارتباط معنایی داشته باشد. پس از نوشتن، میتوانید آنها را رسانههای خبری، بانکهای مقاله، انجمن هاف سایتها و… منتشر کنید.
به معنای دیگر بازاریابی مقالهای شبیه بازاریابی محتواست، اما مقالات در وبسایت شخصی شرکت وجود ندارد. به همین ترتیب، ارزش بازاریابی مقالهای مورد سوال است. مثال: شما میتوانید در سایتها خبری مقالههای اسپانسر یا رپورتاژ آگهی را ببینید. (عامری و فیصل، 2020)
بازاریابی افزوده
بازاریابی افزوده، ایدهی اضافه کردن ارزش به یک پیشنهاد از طریق یک پیشنهاد اضافی و خلاقانه است. کلمه “Augmented” به معنای بزرگ شدن در اندازه یا ارزش است. بنابراین با ایجاد مزایای اضافی، بازاریابی افزوده شانس فروش را افزایش میدهد. مثال: بعضی فست فودها به شما در ازای خرید تعدادی پیتزا یک پیتزای رایگان هدیه میدهند. یا در صنعتهای دیگر هم همینطور است. به این کار بازاریابی افزوده گفته میشود. (رشیدی کمیجانی و خمسه 2012)
بازاریابی رفتاری
تعریف: بازاریابی رفتاری نوعی از بازاریابی است که برای مشتریانی که به صورت خودکار انجام میشوند اما با این وجود بر اساس رفتار آنها صورت میپذیرد. این یک استراتژی بازایابی آنلاین (شماره 104) است. به طور معمول، رفتارهایی که باعث ایجاد پیام خاص در بازاریابی میشوند وقتی فردی: روی یک لینک کلیک میکند یک صفحه وب خاص را بازدید میکند یک فایل پی دی اف دانلود میکند.
چیزی را میخرد پستی در رسانههای اجتماعی را به اشتراک میگذارد یا لایک میکند. مثال: شما یک بطری سس گوجه فرنگی میخرید و روی آن کد QR را مشاهده میکنید. وقتی شما آن را اسکن میکنید یک پیام بازاریابی را خاص ایجاد کردهاید. در این حالت شرکت سازنده رفتار را شما در این مورد خواهد دید. و نشان میدهد شما آماده هستید تا با محصول و برند آنها تعامل داشته باشید. (محسن نبردی و همکاران، 2020)
بازاریابی زیر خط
در بازاریابی زیر خط، یک نوع بازاریابی هدفمند صورت میگیرد که از رسانههای جمعی استفاده نمیشود (بنابراین از امثال رادیو، تلویزیون، رسانههای اجتماعی و مواردد مشابه که به طور گسترده استفاده میشود خبری نیست) این نوع بازاریابی بر خلاف بازاریابی بالای خط (مورد 1) میباشد. بازاریابی زیر خط بیشتر یک بازاریابی شخصی است و در نتیجه اغلب موفق تر از بازاریابی بالای خط است.
مثال: بازاریابان شبکهای یا نتورک بازها اغلب از این نوع بازاریابی استفاده میکنند. آنها به صورت فردی با هر شخصی صحبت میکنند و محصول را در دست فرد قرار میدهند و این کار را بسیار پرقدرمند یافته اندبازاریابی کلاه سیاه یا Black hat marketing بازاریابی کلاه سیاه یک اصطلاح برای تاکتیکهای سئوی غیر اخلاقی است. گوگل قبل از تصمیم گیری در خصوص رتبه بندی سایت شما، بر اساس معیارهای خاص تجزیه و تحلیل میکند.
روشهایی برای تقلب در این سیستم وجود دارد، اما انجام آنها نوعی قمار در کسب و کار به حساب میآید. ارزشش را ندارد. هر چیزی بدست آورید کوتاه مدت خواهد بود. اگر گوگل متوجه این موضوع شود انتظار داشته باشید که مجازات سختی در انتظارتان باشد و پنالتی شوید. مثال هم احتمالا دیدهاید که سایتهای مختلفی به دلیل بازاریابی کلاه سیاه در سئو پنالتی شده باشند. (بافنده زاده و همکاران، 2017)
بازاریابی برند
بازاریابی برند مفهوم بازاریابی یک هویت است (نه یک محصول یا خدمت). بیشتر کسب و کارها میدانند که باید یک موقعیتی مکانی برای برند خود پیدا کنند (منظور در ذهن مخاطبان است). آنها باید بدانند برای چه چیزی تلاش میکنند، usp یا پیشنهاد ویژه خریدشان چیست؟ و برداشتشان از شرکت چه چیزی است؟
بازاریابی آجر و ملات
به سادگی به معنی وجود هر نوع بازاریابی که در یک فروشگاه خرده فروشی وجود دارد است. مثال هم اکثر فروشگاهها تقریبا در هر قفسه تبلیغات ویزه یک محصول را به بازار ارائه میکنند.
گاهی اوقات، مخصوصا برای طولانی مدت، برای جهت فعالیتهای این موضوع خرج زیادی کرد زیرا این امر مشتریان را تشویق میکند تا هم تعامل بیشتری داشته باشند و هم وفادارتر شوند. مثال: شرکت sky نکته را برای بازاریابی مداوم ارائه داده و وعد میدهد یک سرویس تلویزیونی استثنایی را ارائه دهد. (سید سعید زاهد و کاوه، 2020(