عنوان کتاب: باورهای عامیانه و عقاید خرافی در شعر گروهی از شاعران
نویسنده: الهه شارقی
قسمتی از کتاب باورهای عامیانه و عقاید خرافی در شعر گروهی از شاعران را باهم میخوانیم:
عقاید خرافی افلاطون خم نشین
براساس عقاید خرافی پیشینیان و بنا به گفتۀ نظامی در اقبالنامه «افلاطون از خلق گوشه گرفت و در خم نشست و در پی تحقیق اوضاع افلاک و ستارگان برآمد. چون در سکوت و خاموشی مطلق بود، آواز حرکات افلاک در خُم پیچید و از انعکاس آن در خُم آوازهایی خوش پدید آمد. افلاطون از آن آوازها و اصوات نموداری در این جهان پدید آورد و علم موسیقی را بنیاد نهاد.
افیون و می
ظاهراً در عقاید خرافی جهت تشدید خاصیت می، در آن افیون می ریخته اند. این امر در گذشته های دور جنبۀ آیینی داشته و شکل تغییر یافته ای از آمیختن گیاه «هوم» که در ایران باستان مقدس شمرده می شد، با می بوده است.
جرعه فشانی
در فرهنگ اساطیر آمده است: اقوام مختلف از روزگار باستان، پیش از رسم قربانی به افتخار خدایان و اموات، شراب یا روغن یا آب و عسل و یا شیر و مشروبات، بر روی مجسمه ها یا مقابر می ریختند. گویا این عقاید خرافی ریختن آب خنک روی قبرها، امروز در ایران، یادگار همین رسم است (یاحقی، 1378: 162)
این رسم شکل دگرگون شده اسطورۀ قربانی انسان ها برای جلب رضایت یا رحمت خداوند بوده که در گذشته های دور اجرا می شده است. براساس اساطیر ایرانی، رسم قربانی انسان را جمشید به قربانی گاو تبدیل کرده است و پس از آن برای رعایت حال مردمی که توان مالی نداشتند، به شکستن خم هایی که به شکل گاو ساخته می شده و شراب در حکم خون آن بوده، مبّدل ساخته است. این رسم بعدها به شکل ریختن جرعۀ نخست خم بر روی زمین، پس از آنکه در آن را می گشودند، درآمده است.
شادی [روی] کسی خوردن
براساس باورهایی که در فرهنگ عامه آمده است، ارواح آدمیان پیش از خلقت جسمانی باهم بوده اند. برخی از این ارواح با یکدیگر دوستی و پیوند داشته اند، اما پس از آمدن به دنیای مادی یکدیگر را فراموش کرده اند.
این باورحقیقی بعدها به فراموشی سپرده شده و در آن تغییری به وجود آمده است؛ به این معنا که آدمیان تصور کرده اند به هنگام انجام دادن عملی یا به هنگام شادی و اندوه، اگر از کسی که دوست داریم، یاد کنیم، شادی و اندوه و یا تأثیر کار ما به وی نیز می رسد. از این رو، آنان که در مجالس بزم می نشسته اند، برای آنکه یاران خود را در شادی خویش شریک سازند، باده را به شادی روی وی می خورده اند.
باورها مربوط به چشم زخم
اعتقاد به چشم زخم چنانکه پیش از این نیز گفته شد، ریشه ای عمیق در میان ملّت ها دارد. در قرآن کریم نیز بر درستی آن صحه گذاشته شده است. بسیاری از مفسران، آیۀ شریفۀ «وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ » (قلم/52-51) را به چشم زخم و دفع آن مربوط دانسته اند.
چشم زخم عبارت از آسیبی که تصور می شود از نگاه حسود یا بدخواه یا حتی ستایشگر به کسی یا چیزی می رسد. پیامبر(ص) فرموده است «العین حق» (چشم زخم حقیقت دارد) (خرمشاهی، 1377: 873)غالباً انسان هایی را که چشم هایی با رنگ استثنایی و یا نزدیک به هم دارند دارای قدرت چشم زخم می دانستند. برای چشم زخم، تأثیرات متفاوتی قائل بودند و جهت رفع آن به کارهای گوناگون اقدام می کردند از جمله:
جای قـدم های کسی که دارای قـدرت چشم زخم بوده، با کارد می بریدند یا بـر روی آن با کـارد خـط می کشیدند. یا آنکه انگشت به خاک ته کفش تعریف کننده زده، روی ناف خود می مالیدند. یا اسپند دود می کردند و سیاهی آن را به پیشانی کسی که تصور می کردند چشم خورده است، می مالیدند. (هدایت، 1378: 86)
این باور بارها در غزلیات حافظ انعکاس یافته است؛ از جمله:
خوش خرامان می روی چشم بد از روی تو دور | دارم اندر سـر خیال آنکه درپـا مـیرمـت
(دیوان حافظ: 142) |
|
یـا رب این نـوگل خـندان که سپـردی به منـش | می سـپارم به تو از چشم حسود چـمنش
(همان: 242) |
|
مـی کـشـیـم از قـدح بـاده شـرابـی مـوهـوم | چشم بد دور که بی مطرب ومی مدهوشیم
(همان: 298) |
|
از چشـم بخت خویش مبادت گزند از آنک | در دلـبـری بـه غایـت خوبـی رسیـده ای
(دیوان حافظ: 326) |
هنجارشکنی و دخل و تصرف در باور عامیانه
برخی از شاعران معاصر بویژه شاعران نوگرا در حوزه اشاره به باورهای عامه با نگاهی متفاوت و هنرمندانه، هنجار گریزی و آشنایی زدایی به کار برده اند. آنها غالباً با شک و تردید و با دیدی ناباورانه و گاه طنز آمیز به این باورها نگریسته اند و در هیئت یک روشنفکر، به صراحت و گاه به صورت ضمنی به ردّ و تمسخر برخی باورهای عامه پرداخته اند و با دخل و تصرف در آنها، زبان شعر خود را برجسته کرده اند. بدون شک یکی از دلایل مهمِ بی اعتباری باورهای عامه و نفیِ خرافات در نزد برخی شاعران معاصر، مدرنیسم و پیشرفت علم و فن آوری در عصر حاضر و آشکار شدن پایه های خرافی و کارکردهای منفی بسیاری از این اعتقادات است.
دلیل عمدۀ دیگر این مسأله، شرایط اجتماعی- سیاسی روزگار، تأثیر مکاتبی چون مدرنیسم، اومانیسم و اگزیستانسیالیسم و تأکید بر عقل و تفکر در عصر روشنگری است. «روشنگری با ستایش از خرد آدمی و نشستن خرد به جای نیروهای اسطوره ای، آیینی و دینی پدید آمد.»تحلیل هایی را که برخی منتقدان در خصوص ارزش زدایی از اسطوره ها در شعر معاصر آورده اند می توان دربارۀ عقاید خرافی و باورهای عامه نیز صادق دانست. با پیدایش دورۀ مدرن و پذیرش و گسترش اندیشه های خردگرایانه و تحلیل منطقی جهان و تکیه بیش از پیش بر خرد انسانی، عصر حاضر، عصر ارزش زدایی از اسطوره ها و پایان روایت های اساطیری است.