عنوان کتاب: جملات کمیاب مشاهیر جهان
نویسنده: افشین علاف صالحی
اسراری در این سوی زندگی وجود دارند و اسراری در آن سو. همه جا پُر از اسرار است، بهتر آنكه اسرار را پذیرا باشیم و چیزی نپرسیم.
رازها روی نوك زبان ما مانند فلفل قرمزند، دیر یا زود، زبان مان را آتش می زنند.
اگر نتوانید پیشبینی كنید كه در آنچه پایان می پذیرد، چیز دیگری آغاز می شود، چه بسا نگران كننده خواهد بود.
اگر آدم، دیر گاهی به چیزی بنگرد، تبدیل به همان چیز می شود.
سخنان پند آموز ارنستو چه گوآرا
من علاقه مند به جامعه خشکِ اقتصادی نیستم. ما علیه نکبت و از خود بیگانگی مبارزه می کنیم.
انقلاب سیبی نیست که پس از رسیدن از درخت بیفتد. باید وادار به افتادنش کنی.
گرفتاری این دنیا از این است كه نادان از كار خود اطمینان دارد و دانا از كار خود مطمئن نیست.
راز شادمانی در این است: بگذارید دلبستگی های شما تا حد امكان گسترده باشند. بگذارید واكنش هایتان نسبت به چیزها و اشخاصی كه به آن ها دلبستگی دارید، به جای دشمنانه بودن، تا حد امكان دوستانه باشد.
پاییز بهار دوم است، هنگامیکه تمامی برگ ها تبدیل به گل می شوند.
براي من تاسف نخوريد
چون لياقت زندگي کردن را دارم و راضي ام
ناراحت آدم هايي باشيد که به خودشان مي پيچند و
از همه چيز شاکي اند.
آن ها که روش زندگي شان را مثل مبلمان خانه
دائم عوض مي کنند.
همينطور دوستان و رفتارشان را
پريشاني شان دائمي است.
و به همه کس سرايتش مي دهند.
از آن ها دوري کنيد.
يکي از کلمات کليدي آن ها عشق است
از آنان که ادعا دارند.
هر آن چه مي کنند دستور خداست هم بپرهيزيد.
چرا که نتوانسته اند آن طور که مي خواهند زندگي کنند.
براي من تاسف نخوريد.
چون تنهايم.
وقتی پا در رکاب اسب می نهی بر بال تاریخ سوار شده ای شمشیر و عمل تو ماندگار می شود چون هزاران فرزند به دنیا نیامده این سرزمین آزادی اشان را از بازوان و اندیشه ما می خواهند. پس با عمل خود می آموزانیم که پدرانشان نسبت به آینده آنان بی تفاوت نبوده اند. و آنان خواهند آموخت آزادی اشان را به هیچ قیمت و بهایی نفروشند.