عنوان کتاب: حکمرانی و مدل های آن با نقش مدیریت دولتی و قانون
نویسنده: کریم رضائی زاده
کتاب حکمرانی و مدل های آن با نقش مدیریت دولتی و قانون نوشته کریم رضائی زاده است. این کتاب به بررسی مدلهای مختلفی میپردازد که در حوزه مدیریت دولتی و قانونی تاثیرگذار است. کریم رضائی در این کتاب به سراغ حکمرانی اسلامی رفته است و بعد از بررسی و ارائه تعریفی از آن، به مرور شاخصههای آن پرداخته است. او همچنین نقشی را که جوانان در شکلگیری حکمرانی متعالی میتوانند ایفا کنند بررسی کرده است.
قسمتی از کتاب را با هم میخوانیم:
حکمرانی اسلامی
شیوهی حکومتی که در آن روابط بین حکومت و مردم، تعامل اجزای تشکیلدهنده حکومت و رابطهی آن با سایر حکومتها، در اهداف و سیاستها، قوانین و خطمشیها، برنامهریزی و اجرا و نظارت و ارزیابی براساس مبانی، اصول و روشهای اسلامی تنظیم میگردد (رضایی، دهقانی و کیانپور، 1398).
منظور از «حکمرانی اسلامی» شیوه حکومتی است که در آن ابعاد روابط بین حکومت و مردم، تعامل اجزای تشکیل دهنده حکومت و رابطه آن با سایر حکومت ها، در اهداف و سیاست ها، قوانین و خط مشی ها، برنامه ریزی و اجرا و نظارت و ارزیابی بر اساس مبانی، اصول و روش های اسلامی تنظیم میگردد. در این چارچوب، تشکیلات اداری که با نرم افزار حکمرانی اسلامی به ساماندهی امور عمومی مردم میپردازد، «دولت معیار» نامیده میشود.بر اساس تعریف فوق، هدف حکمرانی اسلامی را میتوان زمینه سازی برای توسعه و تعمیق عقلانیت تهذیب یافته، اخلاق و معنویت گرایی دینی و رشد، تعالی و سعادت انسان و همچنین گسترش برخورداری از زندگی با نشاط، ایمن، سالم، عادلانه، آزاد و کریمانه دانست. بر این مبنا، از آنجا که مفاهیم و آموزه های اسلامی با فطرت انسانی هماهنگی دارد، این الگو میتواند برای ادیان و مذاهب دیگر نیز کارآیی داشته باشد. بنابراین، الگوی حکمرانی اسلامی
بیشتر بخوانیم : کتاب حکمرانی و مدل های آن با نقش مدیریت دولتی و قانون
به عنوان بدیل برتر مدل حکمرانی خوب میباشد. این الگو از همه تجارب بشری برای بهینه سازی نظام خود بهره میگیرد و تکنولوژی و روش های مصنوع انسانی را با معیار عقل و وحی سنجیده، سره را از ناسره تشخیص داده و در دستگاه و سیستم و اساس تقوا محور جدید جایابی نموده و کارکرد ویژه آن را باز تعریف مینماید.
مولفه ها و اصول حکمرانی اسلامی
اهداف، اصول و شاخص های حکمرانی اسلامی را میتوان در سه مولفه اصلی «روابط حکومت و مردم»، «روابط حکومت با عرصه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی» و «نظام اداری و روابط اجزای حکومت» تبیین نمود.
مولفه اول: روابط حکومت و مردم
- اهداف حکمرانی اسلامی در مولفه روابط حکومت و مردم، حداکثر سازی مشارکت مردم و استفاده از نظرات و آرا و مشاوره های مردم، نهادهای مردمی و نخبگان در حوزه تصمیم سازی و تصمیم گیری و ایجاد شرایط امر به معروف و نهی از منکر مردم و نهادهای مردمی در حوزه نظارت و کنترل فعالیت ها و عملکرد حکومت به منظور ارتقای سطح عملکردی حکومت و کاهش فساد و افزایش اعتماد مردمی و مشروعیت نظام میباشد. اصول حاکم بر روابط حکومت و مردم در حکمرانی اسلامی عبارتند از:
- حاکمیت رابطه رحمانی و خیرخواهی و مهرورزی حکومت نسبت به مردم
- رعایت منافع عمومی
- رعایت افکار و رضایت عمومی
- مشارکت عمومی
- اصلاح و نظارت همگانی؛ امر به معروف و نهی از منکر
- وفاداری و رابطه مسئولانه مردم نسبت به حکومت
- شفافیت، اطلاع رسانی و پاسخ گویی
بیشتر بخوانیم : کتاب حکمرانی و مدل های آن با نقش مدیریت دولتی و قانون
- مولفه دوم: روابط حکومت با عرصههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی
- اهداف حکمرانی اسلامی در این مولفه، تنظیم روابط حوزه های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی با یکدیگر، حفظ کلیت و انسجام درونی و توسعه و هم افزایی بخش های مختلف نظام است. اصول حاکم بر روابط حکومت با عرصه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در حکمرانی اسلامی عبارتند از:
- اصل جهانشمول در همه حوزه ها: اصل وحدت، هماهنگی و هم افزایی؛
- اصول حوزه سیاست: اصل امنیت ملی، اصل وفای به عهد و پیمان، اصل هم زیستی مسالمت آمیز و مقابله عادلانه با تجاوز، اصل رسالت جهانی و حمایت از حقطلبی، اصل نفی سلطه؛
- اصول حوزه اقتصاد: اصل فقرزدایی و توجه به محرومین، اصل تولیدگرایی و اصل توسعه گرایی؛
- اصل حوزه فرهنگ: اصل مسئولیت تربیتی و علمی.
- مولفه سوم: نظام اداری و روابط اجزای حکومت
- اهداف حکمرانی اسلامی در مولفه نظام اداری و روابط اجزای حکومت، افزایش بهره وریِ (کارایی و اثربخشی) عقلانیت محورِ نظامِ اداری-مدیریتی از طریق شایسته سالاری و جابه جایی نخبگان است؛ که این مهم بر اساس اخلاق و عقلانیت، مشارکت، مشورت و تخصص محوری و در حوزه های سیاست گذاری کلان و بخشی، نظارت، اصلاح و پالایش درونی و مبارزه با فساد و مشتری مداری و پاسخ گویی نظام اداری صورت میپذیرد. اصول حاکم بر نظام اداری و روابط اجزای حکومت در حکمرانی اسلامی عبارتنداز:
- سیاست گذاری و قانون گذاری: اصل شورا و مشورت؛
- روابط قوا: اصل وحدت، هماهنگی و هم افزایی، اصل تعدیل قدرت؛
- تفکیک وظایف قوا و ارکان نظام و نظارت آنها بر یکدیگر؛
- نیروی انسانی: اصل رهبری ولی فقیه دین شناس، اصل شایسته سالاری، اصل ذکر؛ رشد و به سازی و اصل مسئولیت پذیری و خدمت گزاری؛ حوزه نظارت و کنترل: اصل نظارت آشکار و پنهان، اصل نظارت مردمی، اصل برخورد و واکنش مناسب؛
- حوزه فرهنگ سازمانی: اصل فرهنگ قانون مداری، اصل فرهنگ جهاد و شهادت طلبی؛
- منابع مالی: اصل بهره وری و سلامت مالی؛
- فساد زدایی: اصل مبارزه همه جانبه با فساد، در دو بعد نظری و عملی و در ساحت های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و اصل سلامت، قاطعیت و استقلال نظام قضائی.
- در این مطالعه برای هر یک از مولفه های فوق، شاخص های گوناگونی نیز طراحی و معرفی شدهاست که ذکر همه آنها در حوصله این نوشتار نیست.
بیشتر بخوانیم : کتاب حکمرانی و مدل های آن با نقش مدیریت دولتی و قانون
- حکمرانی خدامحور
- ویژگی اصلی حکومت اسلامی، خدامحوری است. شعار اولیهی اسلام که توسط پیامبر عظیمالشأن مطرح شد عبارت است از: «قولو لا اله الا الله تفلحوا»: (بگویید نیست خدایی جز خدای یگانه تا رستگار شوید). وقتی انسان یادآور مالکیت حقیقی خدا نسبت به همه چیز شود، هیچ مالکیتی برای او نمیماند و همه مربوط به خداست و عملش سمت و سوی خدایی مییابد (بمانیان، 1386، ش5، ص44).
بیشتر بخوانیم : کتاب حکمرانی و مدل های آن با نقش مدیریت دولتی و قانون
- حکمرانی امام علی (ع)
- یکی از مسائل مهم جهان امروز، تغییرات سریع دولت و فرآیندهای حکمرانی و مدیریت است. نارساییهای حکمرانی خوب سبب شد که مفهوم حکمرانی جامع و مدل حکمرانی متعالی مبتنی بر سیرهی حکومتی امام علی (ع) تدوین شود (خاشعی و هرندی، 1393، ش2، ص85). در اندیشهی سیاسی و سلوک حکومتی امام علی (ع) نقش اصلی و کلیدی در حکومت از آن مردم است؛ بدین معنی که حکومت بدون مردم و بدون خواست آنان تحقق نمییابد و بدون اقبال و رأی مردم مشروعیت سیاسی پیدا نمیکند و بدون حضور و مشارکت همهجانبهی مردم به درستی اداره نمیشود و فارق از محور قرار دادن مردم، حکومت سلامت نخواهد داشت. بنابراین، مردم نقشی ایجادی، ابقایی و اصلاحی دارند و تحقق حکومت و صلاح و سامان و پابرجایی و سیر به سوی اهداف آن به مردم بسته است (دلشاد تهرانی، 1379).
بیشتر بخوانیم : کتاب حکمرانی و مدل های آن با نقش مدیریت دولتی و قانون
- مؤلفههای حکمرانی در اندیشه امام خمینی (ره)
- مفهوم حکمرانی و عناصر تشکیلدهندهی آن را در حوزهی نظریهپردازی حقوقی و اندیشهورزی سیاسی، شاید بتوان از مهمترین موضوعات دانست. بنابراین برای تشریح و تبیین حکمرانی از دید امام خمینی (ره)، لازم است مؤلفههای حکمرانی از دید ایشان بیان شود. تبیین این مؤلفهها نباید بهگونهای باشد که تنها اندیشهی امام (ره) را در این زمینه تشریح کند، بلکه تمایز اندیشهی ایشان با دیگران نیز مشخص گردد. قانونگرایی با تأکید بر محوریت قانون الهی بهعنوان یکی از مؤلفههای حکمرانی بهگونهای است که تا بالاترین سطح از حکومت نیز در آن چارچوب قرار میگیرد و باید پاسخگو باشند که این قانونها در احکام الهی ریشه دارد. امام (ره)، آزادی را یکی از اهداف مهم و مبانی حکومت اسلامی و نظام سیاسی اسلام بر میشمرند و آن را یکی از شعارهای اصلی انقلاب میدانند. امام (ره) نقش مستقلی برای حوزهی حقوق اساسی مردم قائل هستند؛ یکی از اموری که ایشان از جمله وظایف و اهداف حکومت اسلامی میدانند، تعلیم و تربیت و تزکیهی جامعه و فراهم کردن زمینهی رشد و تعالی معنوی افراد جامعه است و اعتقاد داشتند که هدف حکومت اسلامی تأمین سعادت بشر است. عدالت نیز یکی از عناصر محوری و اهداف مهم حکومت اسلامی از نظر امام (ره) است. ایشان همواره بر عدالت اجتماعی که ضامن سعادت و رستگاری مادی و معنوی جوامع و حکومتهای اسلامی است، تأکید دارند. حضرت امام (ره) در نوشتهها و سخنرانیهای خود تأکید فراوانی بر دو امر «استقلال» و «خودکفایی» دارند و خودکفایی را مقدمهی استقلال میدانند. اصل نظارت و کنترل عمومی که از ناحیهی مردم در قالب امر به معروف و نهی از منکر اعمال میشود، عامل بسیار قوی و مهمی برای کنترل تمام افراد حاکمیت و حرکت بهسوی کارآمدی است. امام خمینی (ره) دولت اسلامی را دولت خدمت معرفی میکند که کارآمدی آن در خدمت کردن به مردم ظهور پیدا میکند. ایشان وحدت و انسجام داخلی و بینالمللی جامعه اسلامی را یکی دیگر از مؤلفههای حکمرانی اسلامی قلمداد میکند (علیخانزاده و نجاری، 1397، ش86).
بیشتر بخوانیم : حکمرانی و مدل های آن با نقش مدیریت دولتی و قانون
- الگوی حکمرانی مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی)
- الگوی حکمرانی ولایت فقیه متأثر از الگو و تفکر اسلامی و در امتداد جهانبینی اسلامی است. در اندیشهی سیاسی اسلام، مسئلهی رهبری رکن اصلی ادارهی حکومت و حکمرانی و در رأس هرم قدرت و سیاست قرار دارد (علیزاده، مقدس و میرزاخانی سیاهکلرودی، 1399، ش1). الگوی حکمرانی رهبری با این نگاه فرآیندی متأثر از جهانبینی اسلامی با سیاستگذاری و تدبیر کلان، مفهومسازی و گفتمانسازی جامعه اسلامی را هدایت و مدیریت کردهاند (شفیعی، برزگر و مرادزاده، 1395، ش30).
بیشتر بخوانیم : کتاب حکمرانی و مدل های آن با نقش مدیریت دولتی و قانون
- الگوی حکمرانی شهید سلیمانی
- ادبیات الگوی حکمرانی سردار سلیمانی به جهاد و مجاهدت نزدیک است، چرا که توصیفات ارائه شده از ایشان و نیز نقش و جایگاهی که داشتند عمدتاً در رسانهها و اذهان عمومی جامعه، دفاعی و جهادی بوده و از این رو، الگوهایی که در این مرحله از معرفی شخص و شخصیت سردار سلیمانی خود را نشان میدهد به صورت طبیعی و بدیهی با آن بافت و زمینه همخوانی پیدا میکند. الگوی یاد شده در دو بُعد فردی و اجتماعی که ما بهالامتیاز الگوهای حکمرانی اسلامی است از شاخصهای متفاوتی برخوردار است. این تفاوتها میتواند اختصاصی سردار سلیمانی بوده و به همین جهت به جز الزام بافت و زمینه، بایستی متناسب با این خصوصیات و امتیازات هم عنوانی جدا برای آن انتخاب نمود. در بُعد فردی، مبناگرایی، تقدم جهاد اکبر، مجاهدت و در بُعد اجتماعی، شبکهسازی ایمانی و اثربخشی برکتگرا از جمله الگوی جهادی- اسلامی ایشان میباشد (مزینانی، 1399، ش1).
- الغوئیل و دیگران1 (2017) در مقالهای تحت عنوان «حاکمیت شرکتی، حکمرانی اسلامی و مدیریت درآمد در عمان: بینش تجربی جدیدی از یک چارچوب نظری رفتاری» با استفاده از مدل قوی اقتصادسنجی و از دادههای کشور متشکل از 116 شرکت منحصر به فرد عمانی از سال 2001 تا 2011 دریافتند که بهطور متوسط شرکتهای دارای حکومت بهتر نسبت به همتایان خود با ضعف اداره میشوند، بهطور قابل توجهی کمتر در مدیریت درآمد فعالیت میکنند. شواهد آنان نشان داد که شرکتهایی که تعهد بیشتری نسبت به ادغام اعتقادات و ارزشهای دینی اسلامی در عملیات خود از طریق تأسیس کمیته حکمرانی اسلامی دارند، بهطور قابل توجهی کمتر از همتایان خود بدون چنین کمیتهای درگیر مدیریت درآمد هستند.
بیشتر بخوانیم : کتاب حکمرانی و مدل های آن با نقش مدیریت دولتی و قانون
- الامر، اِنتیم و عبدو2 (2020) در مقالهای تحت عنوان «حکمرانی اسلامی، حاکمیت ملی و مدیریت و افشای ریسک بانکی در کشورهای MENA» با بررسی روابط بین حاکمیت دینی، بهویژه کیفیت حاکمیت اسلامی (IGO)، کیفیت حکمرانی ملی (NGO) و شیوههای مدیریت و افشای ریسک (RDPS) و با استفاده از یکی از بزرگترین مجموعه دادههای مربوط به بانکهای اسلامی از 10 کشور خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) از سال 2006 تا 2013 دریافتند که شیوههای اجرای مدیریت و افشای ریسک در بانکهایی با کیفیت حاکمیت اسلامی بالا، بالاتر است؛ شیوههای اجرای مدیریت و افشای ریسک در بانکهای کشورهایی که کیفیت حکمرانی ملی بالایی دارند، بیشتر است و دریافتند که کیفیت حکمرانی ملی بالا یک اثر تعدیلکننده در رابطهی شیوههای اجرای مدیریت و افشای ریسک و کیفیت حکمرانی اسلامی دارد.
- عبدالرحمان و دیگران3 (2021) در مقالهای تحت عنوان «پیامدهای حکمرانی اسلامی بر عوامل استرسزای روان اجتماعی و بهرهوری کار» با استفاده از تحلیل رگرسیون چندمتغیره، جهت بررسی رابطهی حکمرانی اسلامی بر عوامل فشارزای روانشناختی اجتماعی و بهرهوری کار در محیطهای مراقبتهای بهداشتی، دریافتند که مؤلفههای حکمرانی اسلامی که از نظر فرهنگی جذب میشوند، بهطور قابل توجهی با جنبههای مثبت عوامل فشارزای روانشناختی و افزایش بهرهوری مرتبط بودند و همچنین اذعان داشتند که اهدافی بالاتر از مقاصد سازمانی در نوع حکمرانی اسلامی ملاک است که از جمله آنها میتوان به کاهش تعارضات کار و خانواده، ارتقای سلامت عمومی، افزایش رضایت شغلی و بهبود تعهد در کار اشاره کرد.
بیشتر بخوانیم : کتاب حکمرانی و مدل های آن با نقش مدیریت دولتی و قانون
- بهجت (1395) در مقالهای تحت عنوان «نظریه پایه الگوی حکمرانی اسلامی در ایران» به مفاهیمی از نظر نویسنده که حکم پایه و اساس در حکومت اسلامی را دارند و در وضع موجود به خوبی تکامل نیافتهاند، پرداخته است. این مفاهیم شامل وظایف ذاتی حکومت، اقتصاد، نظام مالی، آموزش، مجلس و حوزههای اجرایی و عملکردی است. در انتها، تصویری از آنچه در حوزههای عملیاتی، جهت کارایی بیشتر حکمرانی اسلامی مورد انتظار است، در قالب جدول ارائه کرد.
- میرزاپور ارمکی (1398) در مقالهای تحت عنوان «ارائه الگوی اسلامی- ایرانی دولتسازی با تأکید بر تجربه حکمرانی اسلامی» با هدف بررسی دیدگاههای مطرح در حوزهی دولتسازی اسلامی به روش مفهومی و ارائهی الگوی بومی و بهینه دریافتند که الگوی دولتسازی بر محور توحید در مقایسه با الگوی دولتسازی غرب، در بسیاری از مؤلفهها در مقابل هم تعریف میشوند. دولتسازی اسلامی را میتوان در دو سطح عالی و عام دستهبندی نمود. در سطح عالی، دولت اسلامی با محوریت معصوم تشکیل و در ذیل تدبیر معصوم تکامل مییابد؛ اما در سطح عام، دولت اسلامی با محوریت فقیه عادل و اعلم محقق میشود و ذیل اندیشهی فقها تکامل مییابد. نقطهی اشتراک این دو سطح دولتسازی را میتوان در وجود پایهها و بنیادهای ثابت و مشترک دانست. این پایه و بنیادها در واقع عقل توحیدی و اصول فقهی هستند.
بیشتر بخوانیم : کتاب حکمرانی و مدل های آن با نقش مدیریت دولتی و قانون
- رضایی، دهقانی و کیانپور (1398) در طرحی پژوهشی با عنوان «طراحی و تبیین مؤلفهها و شاخصهای اساسی حکمرانی اسلامی دولت معیار» براساس مبانی اسلامی مبتنی بر قرآن کریم، روایات معتبر و عقلانیت دینی، نظریهی حکمرانی اسلامی با توجه به آموزههای اسلام، یافتههای اندیشمندان، سیر و سلوک رهبر فقیه انقلاب (ره) و مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) و یافتههای علمی و تجارب عملی برای پاسخگویی به مسائل و موضوعات این عرصه، تدوین شد و براساس آن، معیارها و شاخصهای آن استخراج و تبیین گردید.
- پيش نياز هاي حكمراني اسلامي
- با اینکه ذهنیت چندان مثبتی از واژه «حکمرانی» در افکار عمومی وجود ندارد و حتی پسوند «اسلامی» نمیتواند التیامبخش زخمهایی باشد که حُکام جابر و ظالم در طول تاریخ بر پیکر این مفهوم وارد کردهاند، اما ظاهراً این کلمه جامعترین و مانعترین مفهوم از اداره حکومت را در بر دارد و به نظر اهل فن، استفاده از آن اجتناب ناپذیر است.
- در تعریف اجمالی حکمرانی میگویند؛ «حکمرانی فرآیند تصمیمگیری و رابطه بین حکومت با مردم و نیز حکومت با سایر حکومتها در ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی را تعیین و تعریف میکند» و آنچه از آن بهعنوان حکمرانی خوب، حکمرانی شایسته و امثال آن نام برده میشود در واقع همان معادلهای حکمرانی اسلامی است که مبتنی بر اصول و ارزشهای اسلامی طراحی شده باشد.
- اگرچه به نظر میرسد، به علل مختلف موجه و غیرموجه، اقدام در این زمینه کمی دیر شده، اما خوشبختانه طی چند سال اخیر این موضوع به یکی از دغدغههای اصلی مسئولین و صاحبنظران دلسوز انقلاب تبدیل شده است، با اینحال چنانچه هماکنون نیز جوانب و بهخصوص پیشنیازهای کار اعم از راهبردی یا اجرایی و عملیاتی مورد غفلت قرار گیرد، نتیجه لازم برای تحقق حکمرانی اسلامی محقق نخواهد شد. به بیان دیگر بدون توجه به مسائل زیرساختی و اساسی، هر اقدامی در این زمینه (بهخصوص اقدامات اجرایی پراکنده) میتواند کاری عبث، بیهوده و نهایتاً موقتی و ناپایدار باشد و به بروز و ظهور مجدد آن مشکل شاید در قد و قامتی متفاوت منتهی شود، مگر اینکه تمام جوانب کار به درستی مورد توجه قرار گیرد و اجزای کار کاملاً هماهنگ و هدفمند و همچون حلقههای یک زنجیر در ارتباط با یکدیگر قرار گیرند.
بیشتر بخوانیم : کتاب حکمرانی و مدل های آن با نقش مدیریت دولتی و قانون
- اما پیشنیازهای کار کدامند؟
- پیشنیازهای مورد نظر در دو بخش قابل بحث و بررسی است، بخش اول شامل اقدامات اساسی و بنیادین و البته عمدتاً زمانبری میشود که تحقق حکمرانی اسلامی و دوام و قوام آن مشروط به اجرای آنهاست و بخش دوم دربرگیرنده اقدامات ضروری و کوتاهمدتی است که باید همگام و همزمان با اقدامات اساسی و بنیادی به آنها نیز پرداخته شود. اقدامات بخش دوم میتواند بسترهای لازم برای جلب حمایت مردم بهمنظور پشتیبانی از الگوی مذکور و زمینه لازم برای اجرای این طرح در شرایط فعلی را فراهم نماید.
- الف – اقدامات اساسی و بنیادین
- اولین و مهمترین پیشنیاز بنیادین، اصلاح نظام تعلیم و تربیت در سطوح و موضوعات مختلف با تأکید ویژه بر مؤلفه تربیتی آن در جهت کادرسازی و تربیت نیروی انسانی تراز انقلاب است، چرا که نیروی متخصص و متعهد، اصلیترین نیاز حکمرانی اسلامی است و بدون وجود و حضور چنین نیرویی نمیشود انتظار داشت که کار به نتیجه مطلوب و نهایی برسد. در واقع یک نیروی متخصص و متعهد، چون هم بر کار مسلط و مشرف است و هم حرکت در این مسیر را وظیفه شرعی خود قلمداد میکند، لذا به خوبی میداند، که اولویتهای کارش کدامند و چگونه و از چه طریقی باید برای دستیابی به آنها اقدام نماید.
- به عبارت دیگر، علت اینکه تا این تاریخ هنوز موضوع حکمرانی اسلامی و باقیمانده فرآیند پنجگانه تحقق اهداف انقلاب اسلامی شامل؛ دولت اسلامی، جامعه یا کشور اسلامی و در نهایت تمدن نوین اسلامی به شکل کامل آن شکل نگرفته، این است که برخی از ما غافلانه فکر میکردیم ظرف پهلوی میتواند به تدریج مظروف انقلاب را به نتیجه دلخواه برساند. یعنی در بسیاری از موارد همان ساختار و سیستم و همان کسانی عهدهدار اجرای حکومت اسلامی شدند که یا درک و فهم لازم از مبانی اسلامی را نداشتند، یا اصولاً اعتقادی به کارایی حکومت اسلامی نداشتند و یا از ابتدا در ردیف مخالفین حکومت اسلامی قرار داشته و عملاً به شکل آشکارا یا پنهانی، سنگاندازی و مانعتراشی میکردند. علاوه براین؛ هجمه سنگین دشمنان داخلی و خارجی انقلاب و اجرای توطئههای مختلف مانند؛ ایجاد آشوب و اغتشاش، جنگ تحمیلی، تحریم و تهدید، ترور و شبیخون فرهنگی نیز سبب شد تا موضوع کادرسازی و تربیت نیروی انسانی برای تحقق آرمانهای انقلاب تا حدودی مورد غفلت واقع شود.
بیشتر بخوانیم : کتاب حکمرانی و مدل های آن با نقش مدیریت دولتی و قانون
- این موضوع از آن جهت حائز اهمیت است که توطئه دشمنان باعث شد تا ضمن صرف منابع مادی کشور برای رفع توطئههای خارجی و داخلی، بیش از ۲۲۰ هزار نفر از مخلصترین، مؤمنترین، متعهدترین و در بسیاری از موارد متتخصصترین کسانی که میتوانستند، مجری آرمانهای والای انقلاب اسلامی باشند را در جنگ تحمیلی و بیش از ۱۷۰۰۰ نفر از آنها را در جریان ترورهای کور منافقین و عوامل مزدور بیگانه از دست بدهیم. البته باید به این افراد، آمار کسانی را هم که نتوانستند در برابر مشکلات پیش آمده طی این سالها تاب بیاورند و خود را با شرایط تحمیلی به کشور تطبیق بدهند و یا بعداً تحت تأثیر هجمه فرهنگی بیگانگان یا غلبه هوای نفس و سایر موارد مشابه در مسیر انحرافی قرار گرفتند و از قطار انقلاب پیاده شدند را نیز افزود.
- در عین حال این مفهوم بدان معنا نیست که بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) برای این موضوع تدبیری نیندیشیده بودند و یا هیچکدام از مسئولین نظام نمیخواستند و یا به این موضوع فکر نکرده بودند و طی این مدت مطلقاً کاری انجام ندادهاند. چرا که مجموعه فرمایشات حضرت امام (ره) و اقداماتی مانند تأسیس دانشگاه امام صادق (ع) و برخی از دیگر مراکز آموزشی که در همین راستا صورت گرفته است، بیانگر عزم و ارده جدی مسئولین نظام برای کسب این هدف بوده است، اما در نهایت این اقدامات به علل مختلف ازجمله؛ سوءمدیریت برخی از مدیران و یا فشارهای خارجی و درگیری مردم و مسئولین نظام با مسائل سیاسی و یا توطئههای دشمنان، از استحکام و انسجام لازم برخوردار نبود و به نتیجه دلخواه و مورد انتظار نرسید.
- دومین اقدام مهم دیگری که تاکنون تقریباً مغفول مانده و باید با جدیت در دستور کار قرار گیرد، طراحی الگوهای اسلامی در بخشها و سطوح مختلف با اولویت به موضوعات اصلی و کلان است. اتفاقاً یکی از دلایل اصلی عدم تحقق کامل اهداف انقلاب اسلامی و تداوم مشکلات کشور را باید در کمتوجهی و بلکه بیتوجهی برخی از مسئولین به طراحی الگوهای کاربردی و بومی مبتنی بر مبانی و اصول و ارزشهای اسلامی مربوط به حوزه کاری آنها و همچنین عدم اجرای اصولی الگوهای موجود جستجو نمود. به عبارت دیگر در بسیاری از موارد، با الگوهای نوشته و نانوشتهای مواجه هستیم که یا اصلاً وجود ندارند و یا ترکیبی هستند از ساختار و سازمان و سیستمهای غربی و شرقی که صرفاً به برخی از مستندات اسلامی مزین و ظاهراً بومیسازی شدهاند، در حالیکه نه مشمول تعریف الگوی اسلامی میشوند و نه دیگر میتوانیم از آنها بهعنوان الگوی غربی و شرقی نام ببریم. در این رابطه رهبر معظم انقلاب اسلامی (دامت برکاته) برای اولین بار در تاریخ ۲۱/۹/۷۹، در جمع مسئولان و کارگزاران نظام در یک تعریف کلی، رسماً مهمترین و اصلیترین این الگوها را تحت عنوان مراحل پنجگانه فرآیند تحقق اهداف انقلاب اسلامی شامل؛ انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه یا کشور اسلامی و تمدن نوین اسلامی مطرح کردند.
بیشتر بخوانیم : کتاب حکمرانی و مدل های آن با نقش مدیریت دولتی و قانون
- بیشک هر یک از این عناوین نیز در سطوح مختلف خود دارای زیرمجموعههای متعددی مثل؛ نظام آموزش و تربیت اسلامی، نظام عدالت اسلامی (نظام قضائی)، الگوی مدیریت اسلامی، الگوی فرهنگ و تبلیغات اسلامی، الگوی اقتصاد اسلامی، الگوی بانکداری اسلامی، نظام تولید و تجارت اسلامی، نظام کسب و کار اسلامی، نظام سیاسی اسلامی، نظام دیپلماسی اسلامی یا حتی زیر نظاماتی مانند؛ نظام معماری اسلامی، نظام بیمه اسلامی و نظام درمانی در حکومت اسلامی هستند و تردیدی وجود ندارد که تحقق کامل و مطلوب اهداف یا مراحل پنجگانه فوق، مستلزم طراحی و اجرای همزمان این الگوها میباشد.
- طبیعتاً در این رابطه همه دستگاهها و نهادها وظیفه دارند که الگوهای اسلامی مربوط به حوزه کاری خود را طراحی و ارائه نمایند، اما بدیهی است که طراحی این الگوها مستلزم بهره گرفتن توأمان از تخصص و نظر کارشناسان مسلط به مسائل دینی و اجرایی (علوم دینی و علوم مدیریتی) است. بنابراین؛ باید از حوزههای علمیه و دانشگاهها بهعنوان اصلیترین، واجدشرایطترین و مهمترین نهادها و دستگاههای متولی این مسئله نام برد، چرا که این دو مجموعه میتوانند در تعامل با یکدیگر و با اتکاء به تخصص خود و استفاده از تجارب دستگاههای ذیربط، اقدامات لازم در این زمینه را بهعمل آورند. این موضوع نیز در بلندمدت نیازمند تربیت نیروی انسانی مناسب و در کوتاهمدت نیازمند شناسایی و استفاده از نیروهای واجد شرایط موجود است.
- سومین اقدام مهم دیگری که باید در این راستا صورت بگیرد، بازنگری، اصلاح، تقویت و بهینهسازی بخش کنترلی و نظارتی و در صورت لزوم توسعه یا بالعکس ادغام برخی از این مراکز است، زیرا اولاً هر قدر هم که برای تربیت نیروی انسانی مؤمن و متخصص تلاش شود، همچنان احتمال انحراف افراد بهویژه متولیان و کارگزاران حکومت توسط شیاطین زمان وجود دارد. ثانیاً با عنایت به عملکرد برخی از دولتهای قبلی و دولت فعلی، در حال حاضر بازسازی، ترمیم و بهبود اعتماد مردم به مسئولین نظام، مستلزم کنترل و نظارت دقیق با اولویت به جلوگیری از بروز جرائم و تخلفات احتمالی و همچنین شناسایی افراد نفوذی، فاسد و ناکارآمد و پاکسازی نظام اداری از لوث وجود این افراد و برخورد جدی و قاطعانه با آنهاست.
بیشتر بخوانیم : کتاب حکمرانی و مدل های آن با نقش مدیریت دولتی و قانون
- ب – اقدامات اجرایی زودبازده
- در این بخش از فراهم نمون شرایط برای مبارزه جدی و قاطعانه با فساد که از ضروریات همراهی مردم با این موضوع به شمار میرود باید به عنوان اولین گام نام برد، چرا که مردم ما ثابت کردهاند هیچگاه حتی در سختترین شرایط از حمایت از نظام اسلامی دست نخواهند کشید، مشروط بر آنکه بدانند، عدالت برای همه بهطور یکسان اجرا و منابع کشور به شکل عادلانه در اختیار همه مردم قرار میگیرد. اتخاذ تدابیر لازم برای ایجاد اشتغال و بهبود وضعیت معیشتی مردم، دومین اقدام بسیار ضروری است که میتواند امنیت و آرامش روحی و روانی جامعه برای همراهی و همکاری در این زمینه را فراهم نماید، که البته خود این موضوع نیازمند اقدامات متعدد است.
- همانطور که که اشاره شد، برای اجرای موارد فوق و پیادهسازی حکمرانی اسلامی، قبل از هرچیز باید در مورد تأمین نیروی انسانی واجدشرایط برای تهیه نقشه راه و طراحی و اجرای الگوها چارهای اندیشید، اما قبلاً یادآوری شد که تربیت نیروی انسانی زمانبر است، بنابراین در این مرحله باید از طریق نخبهیابی، نخبهپروری و نخبهگماری نیروی موردنیاز تأمین شود. طبیعتاً پس از اقدامات فوق میشود وارد مرحله اجرایی شد و بحث را با آسیبشناسی و سپس ارائه راهکار آغاز کرد و در ادامه راهکارها را به طرحها و الگوهای موقت یا دائمی راهبردی یا کاربردی تبدیل نمود. البته بدیهی است که آسیبشناسی و دانستن علت بروز مشکلات مهم است، اما همانگونه که اشاره شد، مهمتر از آن این است که اولاً بیش از حد اسیر معلولها نشویم و مستقیماً به سراغ علتهای اصلی برویم و ثانیاً برای حل مشکل و رفع موانع و سرعت بخشیدن به روند پیشرفت کشور، راهکارهای راهبردی و اجرایی داشته باشیم.
بیشتر بخوانیم : کتاب حکمرانی و مدل های آن با نقش مدیریت دولتی و قانون
- نکته قابل تأمل دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد، ضرورت سطحبندی اقداماتی است که قرار است انجام شود، زیر اجرای بسیای از فعالیتها منوط به آن است که ابتدا راهبردها و الگوهای کلی و کلان تهیه و سپس بر اساس الگوهای اصلی، طرحها و الگوهای زیرمجموعه طراحی شود. این مفهوم بدان معنا است که اگر قرار باشد نتیجه کار پایدار و با ثبات باشد، در اکثر موارد نمیتوانیم بلافاصله مستقیماً وارد مصادیق اجرایی شویم. پیوستگی و هماهنگی بین اجزاء و ارکان هر سیستم و همچنین ایجاد هماهنگی بین دستگاه و ایجاد انگیزه و اراده در آنها برای اجرای این مهم، از دیگر مواردی است که باید به طور جدی مورد توجه قرار گیرد. تعیین موضوعات کاری و اولویتگذاری آنها و نیز جلوگیری از تداخل کاری و انجام کار موازی و هچنین جلوگیری از پراکندگی در انجام اقدامات موردنظر نیز از ضروریات موفقیت در کار است.
- لازم به یادآوری است که بنا بر اظهارات صاحبنظران عرصه اقتصاد، کشور ایران از نظر مؤلفههای تولید ثروت (در ابعاد مختلف مادی و معنوی) در ردیف ثروتمندترین کشورهای بالقوه و بعضاً بالفعل جهان قرار دارد و با عنایت الهی تقریباً از همه مولفههای تولید ثروت و قدرت برای تحقق حکمرانی اسلامی برخوردار است.
- ذکر این نکته نیز ضروری است که به اعتراف دوست و دشمن و به رغم شرایط تحمیلی به کشور، دستاوردهای انقلاب اسلامی طی ۴۰ سال گذشته واقعاً شگفتآور و جهشی بوده، اما با عنایت به توانمندیها و ظرفیتهای مورداشاره، هنوز با حد نصاب واقعی خود فاصله زیادی دارد.
بیشتر بخوانیم : کتاب حکمرانی و مدل های آن با نقش مدیریت دولتی و قانون
- کلام آخر اینکه؛ متأسفانه گاهی به علت کمکاری و سوءمدیریت برخی از مسئولین، دستاوردها عظیم انقلاب اسلامی تحتالشعاع مشکلات و نواقص موجود قرار گرفته است.