عنوان کتاب: دخترک عاشق
نویسندگان: سایه مهریچمبلی، بهناز ترابیمرهجین، عادل علافصالحی
ویراستار: عباس علافصالحی
آنچه در این کتاب می خوانیم
کتاب دخترک عاشق حاصل قلم سه نویسنده است که هریک به سبک قلم خود به بازگو کردن افکار و احساست شخصیتی می پردازد که عواطفش نسبت به اتفاقات پیش آمده را بازگو می کند.
نگاه شخصیت در داستان از دید سه شخص متفاوت که حاصلش گفت و گوهایی کوتاه شده که هربار شخصیت درباره اتفاقاتی که در حال تجربه کردنشان است به زبان می آورد.
پس خوردگی ها، عاشق شدن ها و نگاهی که در پی این اتفاق در او شکل می گیرد.
دخترک عاشق عصیان، سرکشی، تسلیم شدن، بی تفاوتی و تمامی تجربه های احساسی یک دختر عاشق که در این برهه از زندگی در حال تجربه عشق است را بیان می کند.
اینکه درون او چگونه با هجوم این عشق دگرگون شده و او چگونه با آن می جنگد تا دمی آن را آرام و فرنبردار کند اما قدرت عشق بیشتر است.
او می گوید و می گوید تا شاید راهی باشد برای درمان. کتاب پیش رو تجربه یک عاشق است که مخاطب می تواند با آن همذات پنداری کند.
چرا که احساساتی که شخصیت کتاب تجربه می کند از جنس احساساتی است که مخاطب آن را لمس کرده و یا می تواند با خوانش کتاب آن را درک کند.
ورقی از کتاب
گریه نکن
هیچوقت در زندگی،بخاطر شخصی که رهایت کرده است؛گریه نکن…
زیرا آن کس که رفته،لیاقتِ وجودیِ تو را نداشته است.«
هیچوقت در زندگی بخاطر شخصی،خودت را عذاب نده…
زیرا اگر واقعا دوستت میداشت،اجازه نمیداد لحظه ای عذاب بکشی.«
هیچوقت در زندگی به گذشته فکر نکن…»زیرا گذشته به اندازه آینده اهمیت ندارد؛همانندِ شیشه های ماشین…که
شیشه ی جلوی ماشین همانندِ آینده بزرگ و شیشه ی عقب همانندِ
گذشته،کوچک است «
هیچوقت در زندگی بخاطر کارهایی که انجام داده ای،پشیمان و شرمنده
مباش…
زیرا همین شکست ها و اشتباهات هستند که تجربه میشوند و آدمی را میسازند.
این ها را گفتم تا در انتها به این برسم:
زندگی ارزشِ سختی دادن به خودت را ندارد…پس از زندگی لذت ببر…
بگو حاال دنیای که هستی ؟
تا دیروز تو همه ی دنیا و دلخوشی من بودی ودنیای تو،دنیای من بود . دنیای
من،دنیای کیست؟
درخت را اگر چندروز رسیدگی اش نکنی با آن عظمت و بزرگی اش؛خشک و
پژمرده میشود
من که جای خود دارم…
خوانش این کتاب پیشنهاد می شود به
تمامی علاقمندان به ادبیات