عنوان کتاب: دلایل خیانت مردان به زنان و راهکارهای آن
نویسنده: سایه مهری، فاطمه نیک سیرت
کتاب دلایل خیانت مردان به زنان و راهکارهای آن نوشتهی سایه مهری و فاطمه نیک سیرت، به بررسی عواملی که مردان را به داشتن چند همسر و خیانت تشویق میکند، میپردازد و به ارائه توصیههایی به زنان برای جلوگیری از این آسیب خانوادگی پرداخته است.
چرا برخی از مردان به همسران خود بیوفا هستند؟ باورهایی که زنان از خیانت و بیوفایی مردانشان تصور میکنند تا چه اندازه با واقعیتها مطابقت دارد؟ متاسفانه خیانت همیشه بوده و متخصصان زیادی روی آن کار کردهاند و برخی از شبکههای تلویزیونی در مورد این موضوع برنامههای متعددی داشته اما به راستی دلیل خیانت برخی از مردان چیست؟
همهی مردان تا حدی آگاه هستند که خیانت، کار پسندیدهای نمیباشد و از ابتدا اکثر آنها حتی فکر خیانت را هم در سر عبور نمیدهند ولی متاسفانه گاهی دچار این اشتباه و گناه بزرگ میشوند.
خلاصه ای از کتاب:
بی توجهی زن به رابطه زناشویی
بررسی ها بر روی برخی از مردانی که به همسر خود خیانت کرده اند، نشان می دهد که آنها از ضعف زن در برقراری یک رابطه زناشویی جذاب، مثبت و سازنده گله مند بوده اند. متأسفانه برخی از زنان و حتی مردان، با مهارت های لازم برای داشتن رابطه زناشویی مؤثری که می تواند در تحکیم بنیان خانواده مؤثر باشد، آشنا نیستند، بنابراین هرطوری که دلشان بخواهد رفتار می کنند، فقدان این مهارت ها باعث می شود تا زن یا مرد با الگوهای رفتاری اشتباهی که از خود بروز می دهند.
ناخواسته همسر خود را از چنین رابطه ای گریزان کرده و خلائی را ایجاد کنند که او در خارج از خانه به دنبال برطرف کردن آن باشد. لذا بهتر است هر یک از طرفین اطلاعات خود را در این زمینه افزایش داده و حتی در مورد علاقه طرف مقابل برای داشتن رابطه ای دو طرفه و جذاب صحبت کنند تا بتوانند به یک دیدگاه مشترک و مؤثر دست یابند.
رفتار تحکم آمیز زن با شوهر
زمانی که یک زن با صدایی مردانه و حالتی دستوری امر و نهی می کند، این احساس را در شوهر خود به وجود می آورد که زن او یک مدیر است نه همسر، بارها در جلسات مشاوره خیانت همسران از زبان مردان شنیده ام که برخی از زنان به دلایل مختلف در نوع گفتگو و ارتباط با همسرشان مانند یک رئیس و حاکم برخورد می کنند و این احساس را در شوهران ایجاد می کنند که آنها قصد دارند تا اختیار و کنترل زندگی مشترک را در دست بگیرند و لذا مردان نیز در برابر چنین زنانی یا مقاومت می کنند و یا ترجیح می دهند با بی تفاوتی به تدریج از علاقه و احساسات مثبت خود نسبت به همسرانشان کاسته و به دنبال ارتباط عاشقانه دیگری بروند.
تمرکز بیش از حد زن بر روی فرزندان و یا دوستان
هیچ شکی نیست که فرزندان و یا دوستان، افراد بسیار مهمی در زندگی شما هستند، اما قطعاً از همسر شما مهم تر نیستند. اگر همسرتان را از ردیف اول اولویتهای زندگیتان پایین بیاورید، این پیام را به مرد القاء کرده اید که وفاداری کاملی به او ندارید، لذا نباید از او نیز توقع داشته باشید تا به شما وفادار بماند. اولویت نخست زندگی شما باید همسرتان باشد. اینکار نه تنها باعث رشد و شکوفایی زندگیتان میشود و آن را در برابر بی وفایی و خیانت احتمالی شوهرتان بیمه میکند، بلکه محیطی امن و ایمن برای شما و فرزندتان فراهم میکند.
بارها از برخی از مردان نظیر این جملات را شنیده ام که اظهار داشته اند که وقتی با حالتی خسته از سر کار وارد منزل شده اند، همسرشان در حال رسیدگی به فرزند و یا صحبت کردن با دوستان صمیمی اش بوده و هیچ توجهی به حضور شوهر خود نداشته است. برخی از مردان نیز می گویند: «همسرمان در مهمانی ها توجه چندانی به ما ندارد و همه تمرکزش بر روی دوستان و اطرافیان خودش است» بدیهی است مردان در چنین وضعیتی احساس می کنند، زنان زحمات و تلاش آنها را در بیرون از خانه نادیده گرفته و قدردان نیستند، تداوم این وضعیت مرد را از خانواده دور کرده و او را بسوی بی وفایی و خیانت به زن سوق خواهد داد.
سرزنش کردن مرد توسط زن
تحقیر و سرزنش کردن مرد باعث شکسته شدن اقتدار او خواهد شد و از او فردی پرخاشگر و عصبی خواهد ساخت که دیگر همانند سابق، همسرش را دوست نخواهد داشت. مرد دوست دارد برای همسرش بهترین باشد. وقتی شما به عنوان شریک زندگی اش عیب او را بیان می کنید، او اولین احساسی که می کند این است که شما او را بهترین نمی دانید و این بسیار خطرناک است.
پس اگر خواهان یک همسر مهربان و خوب هستید، به جای دیدن بدیهایش، خوبی های او را ببینید و مدام آنها را به زبان بیاورید و اگر انتقادی از او دارید، به جای استفاده از کلمات تنش زا و سرزنش کردن او سعی کنید تا با لحنی ملایم و بهره گیری از مهارت های ارتباطی مناسب با او صحبت کنید.
پیشنهاد می کنم برای کسب این مهارت ها یا از کتاب هایی که در این زمینه نوشته شده و یا از راهکارهای مشاورین با تجربه و آگاه بهره بگیرید. برخی از مردان در جلسات مشاوره می گویند؛ همسرمان کاری کرده است که ما از اشتباه کردن می ترسیم زیرا اگر مرتکب اشتباهی شده و یا در اثر عواملی که حتی خارج از دست ماست، گرفتار بحرانی شویم، همسرمان به جای آنکه به ما انگیزه داده و اعتمادبه نفس لازم برای غلبه بر شرایط موجود به ما بدهد، اقدام به سرزنش و تحقیر کرده و همین امر باعث شده تا ما نیز به محض رهایی از مشکلات، دیگر بر روی همراهی همسر خود حساب باز نکرده و از او فاصله بگیریم.
وقتی زن مانند یک مادر با همسرش رفتار می کند
وقتی مرد احساس کند که زن همانند یک مادر از او مراقب کرده و تمام رفتارهای او را تحت نظر داشته و هر کاری را مدام به او یادآوری می کند، به تدریج از نظر احساسی از او فاصله خواهد گرفت. یکی از معمول ترین و مخرب ترین عادات ارتباطی زن ها با شوهرشان این است که با آنها به گونه ای رفتار میکنند که گویی مردان کودکانی بیش نیستند و نمیتوانند از خودشان مراقبت کنند و نیاز دارند که خانم ها زندگی شان را اداره کنند.
هنگامیکه با یک مرد مانند پسربچه کوچکی رفتار میکنید، او نیز به مانند بچه ای کوچک با شما رفتار خواهد کرد. هنگامیکه انتظار دارید ناتوان، درمانده و ضعیف باشد او نیز ناتوان، درمانده و ضعیف مینماید. در ابتدا مادری کردن برای نامزد یا همسرتان میتواند جوانب مثبتی داشته باشد، اما در درازمدت اثرات بسیار مخربی را بر روی رابطه شما خواهد گذاشت. هنگامیکه در حق همسرتان مادری میکنید؛ ممکن است در ظاهر او از رفتارتان شکایتی نداشته باشد، حتی ممکن است اصرار کند به این کارتان ادامه بدهید، اما یک چیز حتمیاست. او یک روز بر علیه تان شورش خواهد کرد زیرا اغلب پسربچهها دوست دارند روزی از مادرشان جدا شوند و خانه را ترک کنند.
زن ها لازم است توجّه داشته باشند که مادری کردن و با مردها مانند پسربچه های کوچک رفتار کردن، استقلال یک مرد را زیر سوال می برد. زمانی که اقتدار مردان بر اثر مادری کردن بیش از اندازه زنان از بین برود، جذابیتشان را برای همسرشان از دست می دهند. زیرا زنان دوست دارند مرد زندگی شان مقتدر و توانا باشد و از پسربچه هایی که مجبورند مدام دنبالشان باشند خسته و کلافه می شوند در نتیجه همین عامل باعث سردی روابط می شود.
در واقع آنچه باعث بروز مشکل می شود رفتار شماست نه بی توجه بودن شوهرتان به کارهایش، با مادری کردن در حق همسرتان، عشق، حرارت و شور و حال رابطه را خواهید کشت. هر چه با یک مرد رفتاری مادرانه داشته باشید، او نیز با شما رفتاری بچه گانه خواهد داشت. نکته مهم اینجاست که چون هیچ مردی مایل نیست با مادرش همبستر شود. در نتیجه از برقراری رابطه زناشویی با شما که همانند مادرش هستید نیز خودداری می کند و برای پرکردن این خلأ جنسی در جستجوی زنی خواهد بود که برخلاف شما رفتاری مادرانه با او نداشته باشد.
جنبه دیگر این قضیه این است که هرچه مردی در نظر شما ناتوان تر و ضعیف تر جلوه کند، از لحاظ جنسی نسبت به او سرد خواهید شد. زنان باید توجه داشته باشند که با مادری کردن؛ مردها وابسته می شوند و اعتماد به نفسشان پایین می آید وقتی اعتماد به نفسشان پایین بیاید کمتر می توانند خودشان را دوست بدارند، بنابراین چگونه می توانیم از کسی که خودش را دوست ندارد انتظار عشق داشته باشیم؟! احساس عزت نفس یک مرد بستگی به احساس توانمندی او دارد.
هنگامیکه مردی احساس میکند کارها را به درستی انجام نمیدهد، به سختی میتواند با شما و یا خودش مهربان باشد. رفتار با مردها به مانند پسربچهها و به رخ کشیدن ضعفها و ناتواناییهای آنها روی قابلیت عشق ورزی مرد شما تاثیر منفی میگذارد. توانایی و قابلیتهای مرد باعث تحریک زنها میشود. بنابراین هر چه مردی ناتوان تر جلوه کند، از نگاه زنان از جذابیتش کاسته خواهد شد.
وقتی زن بذر شک و تردید را در ابتدای رابطه می کارد
وقتی زوجین همدیگر را دوست دارند، قطعاً به هم عشق ورزیده و به یکدیگر اعتماد دارند اما از لحظهای که شک و تردید در رابطهای شکل می گیرد، ذره ذره عشق بین زوجین رو به زوال گذاشته و از بین می رود. وقتی مردی مورد ظنّ و شک همسر خود قرار گرفته و رفتار کنترل کننده زن را می بیند، روز به روز از او فاصله گرفته و به سوی شکل گیری رابطه عاطفی جدیدی متمایل می شود.
اگر زنی نشانه های بی میلی و سرد شدن شوهرش را نسبت به خود مشاهده کرد، بهتر است به کمک یک مشاور خانواده به واکاوی این مسأله بپردازد و از اتخاذ تصمیم ها و روش های خودسرانه نظیر بحث و جدل های بی نتیجه، سرک کشیدن در تلفن همراه وی و یا تعقیب او خودداری کند. زیرا بارها در جلسات مشاوره به این نتیجه رسیده ام که شک و تردید بی مورد زن یکی از عوامل مهم بروز بی وفایی و خیانت شوهرش بوده است.
زنانی که به کار و مادیات بیشتر اهمیت می دهند
بعضی از زن ها در زندگی زناشویی به دلیل ترس از دست دادن همسر و نگرانی از آینده؛ آنچنان بر روی کار و سرمایه گذاری تمرکز می کنند که یادشان می رود در کنار کار خود وقتی را هم برای زندگی مشترک با همسرشان اختصاص دهند، لذا خواسته یا ناخواسته باعث ایجاد شکاف در رابطه خود با او می شوند.
به این دسته از خانم ها پیشنهاد می کنم تعادلی بین کار و توجه به زندگی مشترک خود برقرار کنند و در طول شبانه روز به روش های مختلف نظیر نوشتن یادداشت های عاشقانه، مکالمه تلفنی، گفتگوی رو در رو در منزل یا مکان های مورد علاقه طرفین با همسر خود در ارتباط بوده و در زمینه روش های هرچه بهتر کردن رابطه عاطفی و عاشقانه خود و یا تصمیماتی که لازم است برای آینده زندگی مشترکشان اتخاذ کنند، با یکدیگر صحبت کنند.
از بین رفتن عشق و علاقه
افسوس كه پس از گذشت زمـان طـولانی با هم بـودن، بـرخی مـردان آن عـشق و علاقه و احساساتی را كه در ابتدا به همسرشان داشتند، از دست می دهند. اما این رابطه به جزئی از وجودشان مبدل شـده. جدایی بسیار دردناك و تاثر برانگیز است. پس به جای جدایی باید چاره ای اندیشید و به زندگی شیرین در كنار هم ادامه داد.
عدم جذابیت همسر
سركردن مدت طولانی با یكدیگر گاهی اوقات باعث تنبلی و سستی زنان میشود. به این معنا كه دیگر به سر و وضع خود نرسیده و جذابـیـتی نـدارد و مانـنـد گـذشته به شیفتن شوهرشان نمیپردازند. مرد نیز دیـگر همـسرش را زیبـا نیـافته و زنـدگی با او هیجان و لذت قدیم را نخواهد داشت.
سهل انگاری زنان
اكثـر زنـان خـیـلی سـریـع و راحت شوهرشان را به خـاطر رفتارهای بی وفـا مـنـشـانـه او میبخشند كه این موضوع شاید به دلیل ترس از تـنـهایی و یا فطرت رقیق القلبی زنان باشد. حتی ممكن است برخی از زنان خود را مقـصر اصلی خیانت شوهرشان پنداشته و قدم هایی را برای بهبود روابطشان بردارند. این واقعیت كه بسیاری از زنان به شوهرشان اجازه گریز از جرم و جنایت را میدهند ممكن است موجبات مضاعف شدن مشكلات آنها را فراهم آورد.