به فروشگاه عطران خوش آمدید
فروشگاه عطران
فروشگاه عطران
مرور دسته بندی ها
  • علمی
    • کتاب
      • کتب خارجی
      • تاریخ
      • رمان و داستان
      • زبان خارجه
      • شعر
      • فنی مهندسی
        • مهندسی عمران
          • مهندسی آب
          • محیط زیست
        • مهندسی مکانیک
      • کتب صوتی
      • کودک و نوجوان
      • مدیریت و اقتصاد
      • عکاسی
      • مد و طراحی دوخت
      • روانشناسی
      • هنر و نقاشی
    • دوره های مجازی
    • مجله
      • مجله همزیستی با حیات
      • ژورنال تخصصی زیستبان
  • محصولات ارگانیک
    • عسل
ورود / ثبت نام

ورودایجاد حساب کاربری

رمزعبورتان را فراموش کرده‌اید؟
لیست علاقه مندی ها
0 موارد / 0 تومان
منو
0 موارد / 0 تومان
شامانیسم-نویسنده-عاطفه-یحیویی
برای بزرگنمایی کلیک کنید
خانهعلمیکتابتاریخ کتاب شامانیسم (از ترک ها تا سرخپوست ها)
محصول قبلی
ترکش-عشق-نویسنده-روح-انگیز-ثبوتی
کتاب ترکش عشق 50,000 تومان
بازگشت به محصولات
محصول بعدی
او-کمی-فبل-ا-واقعه نویسنده مهسا ذوالفقاری
کتاب او کمی قبل از واقعه 50,000 تومان

کتاب شامانیسم (از ترک ها تا سرخپوست ها)

60,000 تومان

فقط 3 عدد در انبار موجود است

مقایسه
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
  • توضیحات
  • پیشنهادات بیشتر
توضیحات

عنوان کتاب: شامانیسم (از ترک ها تا سرخپوست ها)

نویسنده: عاطفه یحیویی

کتاب شامانیسم نوشته عاطفه یحیوی است. شامانیسم (Shamanism) به مجموعه ‌ای از اعتقادات و رویه‌ هایی گفته می‌شود که در جوامع رواج دارند و شامل توانایی تشخیص، درمان و گاهی ایجاد بیماری‌هایی هستند که از ارتباط با ارواح یا تحت سلطه قرار گرفتن توسط آن ها، پدید می‌آیند. ریشه لغت «شمن» از قبایل تانگوس (Tungus) سیبری و معنی تحت ‌اللفظی آن «کسی که می‌داند» است. این کتاب را به علاقه‌مندان به تاریخ باستانی جهان پیشنهاد می‌کنیم.

چکیده ای از کتاب:

تمایز شمن‌ها و دیگر جادوگران

شواهد مربوط به شامانیسم به معنای واقعی آن، توسط اولین مسافران در کشورهای مختلف آسیای مرکزی و شمالی بر اساس اسناد و مدارک گردآوری و توصیف گردیده است. بعدها پدیده‌های جادویی ـ مذهبی مشابهی در آمریکای شمالی،‌ اندونزی، اقیانوسیه و سایر نقاط مورد مطالعه قرار گرفتند؛ و همانطور که به زودی خواهیم دید، این پدیده‌های اخیر کاملا شمنی هستند و به دلایل متعدد می‌توان آنها را در کنار شامانیسم سیبری مورد بررسی قرار داد.

با این وجود در آغاز باید به یک نکته اشاره نمود: وجود مجموعه‌ای از پدیده‌های شمنی در یک منطقه یا مناطق مختلف ضرورتاً به این معنا نیست که زندگی جادویی دینی مردم سایر مناطق، حول محور شامانیسم شکل می‌گیرد. امکان وقوع چنین پدیده‌هایی در مناطق دیگر وجود دارد مثلاً در نقاط خاصی از‌ اندونزی، امّا بسیار نادر و استثنائی است. معمولا شامانیسم با دیگر اشکال جادوگری و دین همزیستی دارد.
در اینجاست که همه مزیت به کارگیری اصطلاح «شامانیسم» را در معنای دقیق و مناسبش می‌بینیم؛ زیرا اگر ما مشکل تمایز‌گذاشتن میان شمن و دیگر جادوگران و حکیم ساحران جوامع ابتدایی را به خود بدهیم، شناسایی مجموعه پدیده‌های شمنی در هر منطقه‌ای، بلافاصله معنا و مفهوم روشنی می‌یابد. جادو و جادوگران کم و بیش در سرتاسر جهان یافت می‌شوند، در حالیکه شامانیسم ویژگی جادویی خاصی را به نمایش می‌گذارد، از جمله «احاطه بر آتش»، «پرواز جادویی» و از این قبیل.

با توجه به این واقعیت، اگرچه شمن، علاوه بر توانایی‌های دیگر، جادوگر است امّا هر جادوگری به معنی دقیق کلمه نمی‌تواند شمن نامیده شود. همین تمایز را باید با توجه به شفابخشی شمنی قائل شویم؛ هر حکیم ساحری شفادهنده است، امّا شمن از روشی استفاده می‌کند که فقط و فقط متعلق به خود اوست؛ و امّا راجع به فنون خلسه شمنی باید بگوییم که این فنون همه انواع تجربه‌های خلسه را که در تاریخ ادیان و قوم‌شناسی دینی نمونه‌های فراوانی از آن ارائه شده است در برنمی گیرند. از اینرو هر شخصی را که دارای تجربه خلسه است نمی‌توان شمن دانست؛ شمن در خلسه‌ای تخصص دارد که باور بر اینست در طی آن روح او بدنش را ترک نموده و به آسمان صعود می‌کند یا به قعر جهان زیرین underworld، جهان زیرین (جهان ارواح یا مردگان) پایین می‌رود.

همچنین تمایزی مشابه برای تعریف رابطه شمن با «ارواح» (spirits) ضروری است. در سراسر دنیای قدیم و عصر جدید افرادی را می‌یابیم که ادعا می‌کنند با «ارواح» ارتباط دارند، خواه توسط ارواح «تسخیر شده باشند»، خواه ارواح تحت کنترل آن ها باشند. چندین کتاب برای مطالعه کافی همه مسائلی که در ارتباط با صرف تصور «ارواح» و ارتباطات احتمالی آنها با انسان‌ها مطرح می‌شود، لازم خواهد بود؛ زیرا «روح»، روح شخص مرده، «روح طبیعت»، (nature spirit) روح حیوانی اسطوره‌ای و مانند آن نیز می‌تواند باشد.

امّا مطالعه شامانیسم نیاز به این ندارد که به بررسی همه این موارد بپردازیم، بلکه تنها لازم است به توضیح ارتباط شمن با ارواح یاریگرش بپردازیم؛ مثلا این ارتباط به سهولت در آنجا که شمن از شخص «تسخیرشده» تفاوت دارد، قابل مشاهده است؛ شمن «ارواح» خود را کنترل می‌کند، به این معنی که او به عنوان یک انسان قادر است با مرده، «شیاطین» و «ارواح طبیعت» ارتباط برقرار کند، بی‌آنکه از این رهگذر آلت دست آن ها شود. مسلماً گاهی شمن‌هایی یافت می‌شوند که به «تسخیر» ارواح درآمده‌اند، امّا این موارد استثناء هستند که توجیه خاصی برای آن ها وجود دارد.

دین مردم آسیای مرکزی و شمالی

با وجود اینکه شامانیسم بر زندگی دینی آسیای مرکزی و شمالی غالب است، با این حال دینِ آن قلمرو وسیع نیست. صرفاً ساده‌انگاری یا سردرگمی این احتمال را برای برخی از محقّقان به وجود آورده است که دین اقوام ترک تاتار و قطب شمال را شامانیسم بدانند. ادیان و مذاهب آسیای مرکزی و شمالی فراتر از شامانیسم در همه جهات گسترش می‌یابد، همچنانکه هر دینی فراتر از تجربه عرفانی مریدان برجسته‌اش بسط و گسترش می‌یابد.

شمن‌ها از برگزیدگان هستند و به این معنا آنان به قلمرو مقدسی که برای دیگر اعضای جامعه دست نیافتنی است، دسترسی دارند. تجربه‌های خلسه ‌آمیزشان بر قشربندی ایدئولوژی دینی، اساطیر و شعائر (ritualism) تاثیر چشمگیری به جا گذاشته و هنوز هم اثرگذار است. امّا ایدئولوژی، اساطیر و شعائر اقوام قطب شمال، سیبری و آسیا مخلوق شمن‌های آنها نیستند.

همه این عناصر کهن‌تر از شامانیسم و یا حداقل همزمان با آن هستند، به این معنا که این عناصر محصول تجربه دینی عمومی هستند و نه تجربه یک طبقه خاص از انسان‌های ممتاز و برجسته یعنی اهل خلسه. برعکس، همانطور که خواهیم دید، ما اغلب تجربه شمنی (خلسه‌ای) را می‌یابیم که در تلاش است تا خود را از طریق نوعی ایدئولوژی که همواره مطلوب و مناسب آن نیست، ابراز کند.

برای اینکه به موضوع فصل‌های بعدی دست‌اندازی نکرده باشیم، در اینجا تنها خاطرنشان می‌کنیم که شمن‌ها اشخاصی هستند که در جوامع خاص خودشان به خاطر ویژگی‌هایی که در جوامع مدرن اروپایی حاکی از نشانه‌های نوعی رسالت و یا حداقل بحران دینی است، مشهور می‌شوند. شمن‌ها بواسطه عمق و شدت تجربه دینی خودشان، از سایر افراد جامعه مجزا و متمایز می‌شوند؛ به عبارت دیگر، صحیح‌تر آن است که شامانیسم را در میان نظام‌های عرفانی طبقه‌بندی کنیم تا با آنچه معمولاً دین نامیده می‌شود.

گستردگی شامانیسم در ادیان

ما شامانیسم را در میان تعداد قابل ملاحظه‌ای از ادیان خواهیم یافت، زیرا شامانیسم همواره نوعی فن خلسه در اختیار شماری از برگزیدگان خاص باقی می‌ماند؛ و به عبارتی معرف عرفان دین خاصی است. بی درنگ شبیه بودن شمن‌ها با راهبان، عرفا و قدیسان کلیساهای مسیحی به ذهن خطور می‌کند، امّا نباید بیش از حد در این شباهت غلو نمود.

در مقایسه با شرایط موجود در مسیحیت حداقل در طی تاریخ متاخرش، اقوامی که ادعا می‌کنند شمنیست هستند اهمیت زیادی برای تجربه‌ های خلسه شمن‌هایشان قائلند؛ این تجربه‌ها به طور خاص و مستقیم به آن ها مربوط می‌شود، زیرا این شمن‌ها هستند که با خلسه‌های خود آن ها را درمان می‌کنند، اموات آن ها را به «قلمرو ارواح» همراهی می‌کنند و بین آنها و خدایانشان، چه الهی و چه اهریمنی، چه بزرگ تر و چه کوچک تر، به عنوان میانجی عمل می‌کنند.

این‌اندک برگزیدگان شهودی نه تنها زندگی دینی جامعه را هدایت می‌کنند بلکه به عبارتی محافظ «روح» افراد آن جامعه نیز می‌باشند. شمن متخصص بزرگ روح و روان انسان است. تنها او روح را می‌بیند چرا که او «صورت» روح و تقدیر آن را می‌شناسد.

و هر جا سرنوشت مستقیم روح موضوع مهمی نیست، هر جا که مساله بیماری (فقدان روح) یا مرگ، یا مصیبت یا مراسم قربانی بزرگ که مستلزم نوعی تجربه خلسه آمیز (سفر عرفانی به آسمان یا جهان زیرین) است، در میان نیست، وجود شمن در آنجا ضروری نیست. بخش اعظم زندگی دینی بدون شمن روی می‌دهد.

مفهوم خدا

مردم قطب شمال، سیبری و آسیای مرکزی عمدتاً متشکل از شکارچیان ـ ماهیگیران یا چوپانان ـ پرورش دهندگان حیوانات هستند. به میزانی کوچ نشینی ویژگی بارز همه آنهاست؛ و علیرغم تفاوت‌های زبانی و قومی، در کل، دینشان یکی است. چوکچی‌ها، قبایل ساکن در شمال شرقی سیبری، تونگوزها، سامویدها، قبایلی که در اروپای شمال شرقی و شمال غربی سیبری ساکنند. یا ترک تاتارها، تنها از مهم‌ترین گروه‌ها نام می‌برم، یک خدای بزرگ آسمانی را می‌شناسند و ستایشش می‌کنند، خالق قادری که به مرور زمان به خدایی غیر مؤثر بیکاره (deus otiosus) تبدیل می‌شود.

گاهی نام خدای بزرگ حتی به معنی «آسمان» یا «ملکوت» است، مثلا نام این خدا در میان سامویدها «نوم»، (Num) در میان تونگوزها «بوگا» و در میان مغول‌ها تنگری (Tengre) است با تنگری (Tengre) بوریات‌ها، تانگره (Tangere) تاتارهای ولگا، تینگیر (Tingir) بلتیرها، سامویدهای ترک شده استان ینی سئیک سیبری، تانگارای (Tangara) یاکوت‌ها و… مقایسه کنید. حتی زمانی که نام عینی «آسمان» وجود نداشت ما برخی از شاخص‌ترین صفات آن «بلندمرتبه»، «متعالی»، «درخشنده» و مانند آن را می‌یابیم.

به همین نحو در میان اوستیاک‌های Ostyak، قبایل ساکن در غرب سیبری ناحیه ایرتیش، Irtysh، رودی در شمال غربی چین، غرب قزاقستان نام خدای آسمانی از سانکه (Sanke) گرفته شده است که معنای اولیه آن «درخشنده»، درخشان و روشن است. یاکوت‌ها او را «پدر اعظم ارباب جهان»، تاتارهای آلتایی «نور سفید» آک آیاس، (Ak Ayas) کوریاک‌ها «خدای بلندمرتبه»، «خدای متعالی» و مانند آن می‌نامند. ترک‌های تاتار که در میان آنها خدای بزرگ آسمانی رواج دینی خود را نسبت به همسایگان آنها در شمال و شمال شرقی بیشتر حفظ کرده است، همچنین او را «بزرگ»، «خداوند»، «ارباب» و اغلب «پدر» می‌نامند.

این خدای آسمانی که در رفیع‌ترین آسمان اقامت دارد چندین «پسر»، یا «پیام آور» دارد که مادون او هستند و در آسمان‌های پایین‌تر زندگی می‌کنند. نام و تعداد آنها از قبیله‌ای به قبیله‌ای دیگر متفاوت است؛ معمولاً نام هفت یا نُه «پسر» یا «دختر» ذکر شده است و شمن ارتباطات خاصی با برخی از آن ها دارد. این پسران، پیام‌آوران یا خدمتگزاران خدای آسمانی، وظیفه مراقبت از انسان‌ها و یاری رساندن به آنها را بر عهده دارند.

گاهی تعداد خدایان، به عنوان مثال، در میان بوریات‌ها، یاکوت‌ها و مغول‌ها بسیار بیشتر است. بوریات‌ها پنجاه و پنج خدای «نیک» و چهل و چهار خدای «شرّ» را ذکر می‌کنند که همواره در ستیز پایان‌ناپذیر رودرروی هم قرار دارند. امّا، دلایل موجهی وجود دارد مبنی بر اینکه این ازدیاد خدایان و خصومت متقابل آنها با هم ممکن است از ابداعات نسبتاً متاخر باشد.

جایگاه الهه‌گان

در میان ترک‌های تاتار، الهه‌گان، نقش نسبتاً کم اهمیت‌تری را ایفا می‌کنند.

خدای زمین به هیچ‌وجه دارای نقش مهم و برجسته‌ای نیست. برای مثال، یاکوتها هیچ تندیسی از الهه زمین ندارند و هیچگونه قربانی به او تقدیم نمی‌کنند.

ترک‌های تاتار و مردم سیبری چندین خدای مؤنث را می‌شناسند، امّا این خدایان به زنان اختصاص دارند و قلمرو فعالیت آنان زایمان و شفای بیماری بچه‌ها است.

نقش اسطوره‌ای زن نیز آشکارا‌ اندک است، گرچه بقایای آن در برخی سنن شمنی باقی مانده است. تنها خدای بزرگ پس از خدای آسمان یا فضا، (ما در آسیای مرکزی نیز تغییر شناخته شده یک خدای آسمانی به خدای جوّ یا توفان را می‌یابیم.) در میان آلتایی‌ها خدای جهان زیرین یعنی اِرلیک (آرلیک) خان می‌باشد که برای شمن نیز شناخته شده است.

پرستش آتش

آیین‌های بسیار مهم پرستش آتش، مراسم شکار و تصور مرگ که دوباره به آن باز خواهیم گشت. این طرح مختصر و کوتاه از زندگی دینی آسیای مرکزی و شمالی را کامل می‌کند. در مجموع از لحاظ ریخت‌شناسی، این دین به دین هند و اروپاییان نزدیک است. اهمیت یکسان خدای بزرگ آسمان یا فضا، فقدان همانند الهه‌گان (که ویژگی بارز سرزمین هند و مدیترانه است)، نسبت دادن خویش‌کاری یکسان به «پسران» یا «پیام آوران» اشوین‌ها، دیوسکوری، اسطوره یونانی، کاستور و پولوکس دوقلوی لدئا و برادران هِلِن و کلوتمِسْترا که توسط زئوس به شکل صورت فلکی جوزا یا دو پیکر (سومین صورت منطقه البروج) تبدیل شدند. ضبط این نام در زبان یونانی Dioskouroi است و غیر آن ها و ستایش یکسان آتش در هر دو دین وجود دارد.

در سطوح اجتماعی و اقتصادی شباهت‌ها بین هند و اروپاییان نخستین و ترک‌های تاتار باستان، حتی به طور چشمگیرتری نمایان است: هر دو جامعه به لحاظ ساختار پدرسالار بودند و سرپرست خانواده از اعتبار زیادی برخوردار بود و در کل اقتصاد آن ها اقتصاد شکارچیان و چوپانان پرورش‌دهندگان حیوانات بود.

اهمیت دینی اسب در میان ترک تاتارها و هند و اروپائیان بسیار برجسته بوده است و کهن‌ترین قربانی‌های یونان، در کوه المپ نشان می‌دهد که این قربانی‌ها از همان ویژگی‌های قربانی برخوردارند که توسط ترک تاتارها، اوگری‌ها، قبایلی شامل ماگیارها، وگول ها و اوستیاک ‌ها و مردم قطب شمال انجام می‌شد؛ که دقیقاً مانند قربانی مخصوص شکارچیان اولیه و چوپانان پروش دهندگان حیوانات بود. این حقایق با مساله ‌ای که مد نظر ماست، رابطه دارد.

با توجه به شباهت‌های اقتصادی، اجتماعی و دینی بین هند و اروپائیان نخستین و ترک ‌های تاتار باستان (بهتر بگوییم ترکان اولیه)، لازم است روشن نماییم که تا چه‌اندازه اقوام تاریخی گوناگون هند و اروپایی هنوز بقایای شمنی را در قیاس با شامانیسم ترک تاتار حفظ نموده‌اند.

امّا هرگز نمی‌توان آنطور که باید و شاید تاکید نمود که در هیچ جای دنیا و یا تاریخ یک پدیده دینی کاملا «ناب» و «ابتدایی» یافت نمی‌شود.

شواهد دیرینه ‌شناس (paleoethnological) و ماقبل تاریخ (prehistoric) که در اختیار ماست حداکثر به قبل از دوره دیرینه سنگی (paleolithic) باز نمی‌گردد و هیچ چیز این فرض را توجیه نمی‌کند که در طی صدها هزار سال که قبل از عصر حجر نخستین قرار داشته، بشر زندگی عمیق و بسیار متنوعی را به مانند دوره‌های بعدی نداشته است.

تغییر و تحول مفاهیم دینی

تقریباً مسلم است که حداقل بخشی از اعتقادات جادویی ـ دینی بشر قبل از عصر حجر، در مفاهیم دینی و اساطیر متاخر حفظ گردیده است. امّا به احتمال زیاد این میراث روحانی مربوط به قبل از عصر حجر نیز، به دلیل ارتباطات فرهنگی متنوع بین اقوام ماقبل تاریخ و اقوام نخستین تاریخ در معرض تغییرات پیوسته قرار داشت.

بنابراین در هیچ جای تاریخ ادیان با پدیده‌های «ابتدایی» مواجه نیستیم، زیرا تاریخ در همه جا دستخوش تغییر و تحول، قوت یا ضعف مفاهیم دینی، ابداعات اسطوره‌ای، مناسک و فنون خلسه بوده است. بدیهی است هر دینی مدت‌ها بعد از روند تغییر درونی، در نهایت به ساختاری مستقل بسط می‌یابد و شکلی را که خاص خود آن است و به این معنا در تاریخ بعدی بشریت مورد پذیرش قرار می‌گیرد عرضه می‌نماید. امّا هیچ دینی کاملا «جدید» نیست و هیچ پیام دینی به طور کامل گذشته را منسوخ نمی‌کند. تا حدودی در این روند شکلی تازه، نوسازی و ارزش گذاری جدید و تلفیق عناصر بنیادی‌ترین عناصر از سنت دینی کهن وجود دارد.

در حال حاضر، اشاره به این چند نکته برای مشخص نمودن افق تاریخی شامانیسم کافی خواهد بود. برخی از عناصر شامانیسم که ما بعداً به آن ها اشاره خواهیم نمود، بی تردید کهن هستند امّا این امر بدان معنا نیست که این عناصر «ناب» و ابتدایی‌اند. به شکلی که ما آن را می‌یابیم، شامانیسم ترک مغول نیز به طور قطع نشانگر تاثیرات شرقی است و اگرچه اعتقادات شمنی دیگری بدون چنین تاثیرات آشکار و تازه‌ای وجود دارند، امّا آنها نیز «ابتدایی» نیستند.

و امّا راجع به ادیان قطب شمال، سیبری و آسیای مرکزی که در این مناطق شامانیسم به پیشرفته‌ترین درجه از تکامل خود دست یافته است باید بگوییم این ادیان از یک طرف با حضور به سختی محسوس خدایی آسمانی و از طرف دیگر با مراسم شکار و کیش پرستش نیاکان که حاکی از جهت‌گیری دینی کاملا متفاوت است، مشخص می‌شود.

همانگونه که بعداً نشان خواهیم داد، شمن کم و بیش در هر یک از این حوزه‌های دینی مستقیماً دخالت دارد. امّا اینگونه تصور می‌گردد که حضور او در یک حوزه نسبت به حوزه دیگر بیشتر است. شامانیسم که از تجربه خلسه آمیز و جادوگری تشکیل می‌یابد با موفقیت کمتر یا بیشتر خود را با ساختارهای دینی متنوع که قبل از آن وجود داشته‌اند یا معاصر با آن هستند، سازگار می‌نماید.

وقتی توصیف مراسمی شمنی را در قالب کلی زندگی دینی قوم مورد بحث جایگزین می‌کنیم به عنوان مثال، جایگزینی خدای بزرگ آسمانی و اسطوره‌های مربوط به او را در نظر می‌گیری گاهی مبهوت می‌شویم؛ ما تصوری از دو دنیای دینی کاملا متفاوت داریم. امّا چنین برداشتی نادرست و خطاست؛ در ساختار عوالم دینی تفاوتی وجود ندارد، بلکه تفاوت در شدّت و عمق تجربه دینی است که رفتار و عملکرد شمنی ایجاد می‌کند.

شمن در جلسه احضار ارواح تقریباً همیشه به خلسه متوسل می‌شود؛ و تاریخ ادیان به ما نشان می‌دهد که هیچ تجربه دینی دیگری تا به این‌اندازه در معرض لغزش و تحریف قرار ندارد. در اینجا به این چند ملاحظه مقدماتی پایان می‌دهیم و اشاره می‌کنیم که در مطالعه شامانیسم همواره باید به یاد داشته باشیم که برای شامانیسم برخی از عناصر دینی خاص و حتّی «خصوصی» اهمیت دارد و در عین حال شامانیسم به هیچ وجه تمام جنبه‌های زندگی دینی سایر افراد جامعه را به طور کامل توضیح نمی‌دهد. شمن زندگی جدید و حقیقی اش را با انزوا شروع می‌کند؛ یعنی، همانگونه که اکنون خواهیم دید، زندگی جدید و حقیقی شمن با بحرانی روحانی که از شکوهی غم انگیز و در عین حال زیبا، بی بهره نیست، آغاز می‌گردد.

اعطای نیروهای شمنی

در مرکز و شمال شرق آسیا روش‌های اصلی عضویت شمن‌ها، یکی انتقال موروثی حرفه شمنی و دوّم رسالت خودبه خودی فراخوانی یا «انتخاب» است.

همچنین مواردی وجود دارد که اشخاص داوطلبانه (مثلا در میان اقوام آلتایی) یا با خواست و اراده عشیره شان (تونگوزها و قبایل دیگر) شمن می‌شوند. امّا شمن‌های خودساخته نسبت به آنهایی که این حرفه را به ارث می‌بردند یا کسانی که از «ندای» خدایان و ارواح اطاعت می‌کردند، قدرت کمتری دارند.

امّا انتخاب توسط عشیره به تجربه خلسه داوطلب وابسته است لیکن نه ضرورتاً، یعنی جوانی که برگزیده می‌شود تا مقام شمن مرده را تصاحب کند، مستثنی است.

به هر صورت که انتخاب انجام شود شمن به معنای واقعی تایید نمی‌شود مگر پس از آنکه او دو نوع تعلیم را دریافت کنند:

۱. خلسه (خواب‌ها، جذبه‌ها و غیر آن)

۲. سنت (فنون شمنی، نام‌ها و وظایف ارواح، اساطیر و تبارشناسی عشیره، زبان رمزی و غیر آن ها). این دوره تعلیم دوگانه که ارواح شمن‌های کارکُشته مسئولیت آن را بر عهده دارند مساوی است با آیین تشرف (initiation) گاهی اوقات تشرف همگانی است و مراسم مستقل مخصوص به خود را دارد. امّا فقدان این نوع مراسم به این معنا نیست که تشرفی هم وجود ندارد.

تشرف ممکن است به طور کامل در خواب یا تجربه خلسه مبتدی رخ دهد. مدارک موجود راجع به خواب‌های شمنی به وضوح نشان می‌دهد که شمن‌ها با تشرفی سروکار دارند که ساختار آن در تاریخ ادیان شناخته شده است. در هر صورت، هیچ تردیدی درباره توهمات پریشان و طرحی صرفاً شخصی و وجهه نمایشی در اینجا وجود ندارد؛ توهمات و صحنه آرایی (mise en scene) از انگاره‌هایی پیروی می‌کنند که کاملا منسجم و یکپارچه هستند و به طور حیرت آوری از نوعی محتوای نظری غنی برخوردارند.

ما بر این باوریم که این حقیقت بنیان مناسب‌تری راجع به مساله اختلال روانی شمن‌ها در اختیار ما می‌گذارد و ما به زودی درباره آن صحبت خواهیم نمود. شمن‌ها را بیماران دارای اختلالات روانی بدانیم یا نه از شمن‌های آتی انتظار می‌رود آزمایش‌های سخت معینی را پشت سر بگذارند و تعلیمی را بیاموزند که گاهی بسیار پیچیده و دشوار است.

صرفاً این تشرف دو بخشی است خلسه و آموزش که داوطلب را از یک بیمار روان رنجور (neurotic) احتمالی به شمنی تبدیل می‌کند که توسط جامعه خاص خودش تایید می‌شود. همین نظر درباره منشا نیروهای شمنی صادق است: نقطه حرکت برای کسب این نیروها (وراثت، بخشش توسط ارواح، جستجوی داوطلبانه) نیست که مهم است، بلکه روش و مبادی اصلی آن که از طریق تشرف انتقال می‌یابد اهمیت دارد.

این اظهار نظر ظاهراً دارای اهمیت است، زیرا شماری از دانشمندان کوشیده‌اند با تکیه بر دو نکته زیر نتایج مهم و عمده‌ای را در باب ساختار و یا حتی تاریخ این پدیده دینی استنتاج کنند: یکی این واقعیت که نوع خاصی از شامانیسم موروثی است یا خودبه خودی و دیگر این امر که فراخوانی که حرفه شمن را مشخص و تعیین می‌کند به نظر می‌رسد به طبیعت روحی و روانی شمن، وابسته (غیروابسته) است.

ما بعداً به این موضوعات روش شناختی باز خواهیم گشت. در حال حاضر خود را به بررسی برخی مدارک سیبری و آسیای شمالی راجع به انتخاب شمن‌ها محدود می‌کنیم، بی آنکه بکوشیم این مدارک و شواهد را تحت سرفصل‌های مشخص (انتقال موروثی، فراخوانی، انتصاب توسط عشیره، تصمیم شخصی) منظم نماییم، زیرا همانطور که در ادامه خواهیم دید اکثریت جوامعی که مورد نظر ما هستند، بیش از یک روش برای عضوگیری شمن‌هایشان دارند.

عضوگیری شمن‌ها در سیبری

طبق گزارشات اِن. اِل. گونداتی (N. L. Gondatti) در میان وگول‌ها، قبایلی که در ناحیه‌ای نزدیک رودخانه اُب در غرب سیبری ساکنند. شامانیسم موروثی است و در میان زنان نیز انتقال می‌یابد. امّا شمن آتی خصائل استثنائی را در نوجوانی از خود بروز می‌دهد؛ او از همان آغاز نوجوانی عصبی می‌شود و گاهی اوقات حتی در معرض حمله صرع قرار می‌گیرد که از این حملات صرع به عنوان ملاقات‌هایی با خدایان تعبیر شده است.

به عقیده اِی. اِی. دونین گورکاویچ در میان اوستیاک‌های شرقی شرایط ظاهراً متفاوت است. شامانیسم در آنجا اکتسابی نیست، بلکه موهبتی آسمانی است که در هنگام تولد دریافت می‌شود. در ناحیه ایرتیش شامانیسم موهبتی از سانکه خدای آسمان است و از سال‌های نخستین (اوائل کودکی) خود را نشان می‌دهد. مردم واسیوگان Vasyugan، ناحیه‌ای واقع در شرق سیبری معتقدند که شخص، شمن متولد می‌شود.

امّا همانگونه که کارجالاینن (Karjalainen) اظهار می‌کند. شامانیسم موروثی یا خودبه خودی، همواره موهبتی از طرف خدایان یا ارواح است؛ و از یک زاویه دید شامانیسم تنها به ظاهر موروثی تلقی می‌شود.

کسب نیروهای شمنی

معمولاً دو نوع کسب نیروهای شمنی با هم وجود دارد؛ مثلا، در میان وتیاک‌ها، مردم جمهوری آدمورت در شرق سیبری شامانیسم موروثی است، امّا این شامانیسم موروثی به طور مستقیم از طرف خدای برین نیز بخشیده می‌شود و خود او شمن آتی را از طریق خواب‌ها و مکاشفات تعلیم می‌دهد.

دقیقاً همین نکته در مورد لَپْ‌ها، ساکنان منطقه لاپلند، در بالای مدار قطب شمال نیز صادق است که در میان آنها این موهبت در یک خانواده انتقال می‌یابد، امّا ارواح نیز آن را به کسانی که دوست دارند اعطا می‌کنند.

شامانیسم در میان سامویدهای سیبری و اوستیاک‌ها موروثی است. با مرگ شمن پسرش تندیسی چوبی از دست پدرش می‌سازد و بواسطه این نماد نیروهای پدرش را به ارث می‌برد.

امّا پسر شمن بودن کفایت نمی‌کند؛ و مبتدی علاوه بر این باید توسط ارواح پذیرفته و تایید شود. در میان مردم یوراک ـ ساموید، (Yurak – Samoyed) شمن آتی از زمان تولد برگزیده می‌شود؛ نوزادان که با «پیراهنشان» (پرده جنین) به دنیا می‌آیند مقدر چنین است که شمن شوند (آنهایی که همراه با پیراهنی که تنها سر را می‌پوشاند متولد می‌شوند، شمن‌های کم اهمیت‌تری محسوب خواهند شد). مقارن نزدیک شدن بلوغ، داوطلب رویاها و مکاشفاتی را تجربه می‌کند، در خواب آواز می‌خواند، دوست دارد در تنهایی پرسه زند و مانند آن؛ بعد از این دوره کمون او به شمنی پیر ملحق می‌شود تا تحت تعلیم او قرار گیرد.

در میان اوستیاک‌ها گاهی خود پدر است که جانشینش را از بین پسران خویش انتخاب می‌نماید؛ بنابراین عملا او حق نخست زادگی را مورد توجه قرار نمی‌دهد، بلکه به استعدادهای داوطلب توجه می‌کند. سپس او معرفت سرّی را به داوطلب منتقل می‌کند. شمنی که فاقد فرزند است دانش خود را به یک دوست یا مرید انتقال می‌دهد. ولی در هر صورت داوطلبانی که مقدر است به شمن مبدل شوند جوانی خود را صرف یادگیری تعالیم و فنون حرفه شمنی می‌کنند.

سیروزفسکی می‌نویسد. در میان یاکوت‌ها موهبت شامانیسم موروثی نیست، با وجود این آماگات ama ga t (نشانه، روح نگهبان) پس از مرگ شمن نابود نمی‌شود و از اینرو تمایل دارد در عضوی از همان خانواده خود را تجسد بخشد.

پریپوزوف

جزئیات ذیل را بدست می‌دهد: شخصی که برای مقام شمن درنظر گرفته شده است، با شیدایی شروع می‌کند، سپس به طور ناگهانی آگاهی خود را از دست می‌دهد، خود را از جامعه کنار کشیده، به جنگل‌ها می‌رود، با پوست درخت تغذیه می‌کند، خود را به آب و آتش می‌زند و با چاقو به خودش آسیب می‌رساند.

آنگاه خانواده وی از شمنی پیر استدعا می‌کنند که این مرد جوان شوریده حال را بپذیرد و او اقسام گوناگون ارواح و چگونگی احضار و کنترل آن ها را به این جوان شوریده حال تعلیم می‌دهد. این صرفاً آغاز تشرف به معنای واقعی کلمه است که بعداً شامل رشته‌ای از مراسم‌ها می‌شود و ما به آن باز خواهیم گشت.

در میان تونگوزهای ناحیه ترانس بایکال (Transbaikal) شخصی که مایل است شمن شود از ظاهر شدن روح شمن مرده در خواب بر وی خبر می‌دهد که او دستور داده تا جانشینش شود. برای اینکه این خبر پذیرفته شود و مورد تایید قرار گیرد معمولاً باید تا حدی با اختلال مشاعر آن شخص همراه باشد.

بر طبق باور تونگوزهای توروخانسک (Turukhansk) شخصی که برای شمن شدن در نظر گرفته شده، خواب‌هایی می‌بیند که در آنها روح پلیدی را که خارْجی (Khargi) نام دارد و در حال انجام مراسم شمنی است مشاهده می‌کند. از این طریق او اسرار مربوط به این حرفه را یاد می‌گیرد.

ما به این «اسرار» باز خواهیم گشت، چرا که این اسرار جوهره تشرف شمن‌ها را تشکیل می‌دهند و ظاهراً در خواب‌ها و خلسه‌های وحشتناک رخ می‌دهند.

عضوگیری در میان تونگوزها

در میان مانچوها، مردم بومی منچوریا و تونگوزهای منچوریا، ناحیه‌ای در شمال شرقی چین دو گروه از شمن‌های «بزرگ» ـ آنهایی که وابسته به کلان و آنهایی که مستقل از کلان هستند ـ وجود دارد.

در مورد شمن‌های کلان انتقال موهبت‌های شمنی معمولاً از پدربزرگ به نوه رخ می‌دهد، چون پسر که درگیر تامین احتیاجات و نیازهای ضروری پدرش است نمی‌تواند شمن شود.

در میان مانچوها پسر می‌تواند جانشین پدر شود امّا اگر پدر هیچ پسری نداشته باشد، نوه این موهبت را به ارث می‌برد یعنی ارواح این موهبت را به اشخاصی اعطا می‌کنند که پس از مرگ شمن در قید حیاتند. مشکل وقتی است که هیچ شخصی در خانواده شمن وجود ندارد تا این مالکیت را از ارواح بستاند، در چنین حالتی فردی غریبه فرا خوانده می‌شود. راجع به شمن مستقل هیچگونه قانون یا دستوری وجود ندارد تا از آن پیروی نماید.

این امر بدان معنا است که او از رسالت خودش تبعیت می‌کند. شیروکوگوروف به توصیف چندین مورد از رسالت شمنی می‌پردازد. ظاهراً در اینگونه موارد همواره بحران جنون‌آمیز یا هیستریک وجود دارد و با یک دوره تعلیم دنبال می‌شود که در طی آن داوطلب توسط شمن رسمی و معتبر تشرف می‌یابد.

در اکثر این موارد بحران در مرحله بلوغ رخ می‌دهد. امّا فرد نمی‌تواند شمن شود مگر تا چندین سال بعد از اولین تجربه خلسه.

به رسمیت شناختن شمن تنها توسط کل افراد جامعه و فقط بعد از آنکه داوطلب مشتاق، تحت آزمایش سخت آیین تشرف قرار گرفت، به او اعطا می‌شود.

در صورت فقدان این آزمایش سخت هیچ شمنی نمی‌تواند وظیفه اش را انجام دهد. در صورتی که کلان آنها را لایق حرفه شمن‌ها نشناسد، خیلی‌ها این حرفه را کنار می‌گذارند.

نقش تعلیم در شامانیسم

نقش مهمی را ایفا می‌کند، امّا این تعلیم تنها پس از اولین تجربه خلسه آغاز می‌شود؛ مثلا در میان تونگوزهای منچوریا، کودک، انتخاب شده و با هدف تبدیل شدن به شمن تربیت می‌شود، امّا اولین خلسه، سرنوشت ساز است یعنی اگر هیچ تجربه خلسه‌ای رخ ندهد، کلان داوطلب را کنار می‌گذارد.

گاهی رفتار داوطلب جوان تعیین کننده است و انتصاب او را به مقام شمنی سرعت می‌بخشد؛ بنابراین ممکن است داوطلبان به سوی کوه‌ها فرار نمایند و در آنجا هفت روز یا بیشتر بمانند، از حیواناتی که «مستقیماً با دندان‌هایشان به دام‌انداخته‌اند…» تغذیه می‌کنند (که حاکی از تبدیل شدن به حیوانی درنده، یعنی نوعی یکی شدن دوباره با نیا است.) و کثیف، خونین، با لباس‌های پاره شده و موهای ژولیده «همچون انسان وحشی» به دهکده باز می‌گردند.

تنها در حدود ده روز بعد است که داوطلب شروع به بر زبان آوردن کلمات بی ربط و نامفهوم می‌کند. (در طی این دوره سکوت است که تشرف توسط ارواح کامل می‌شود و در ارتباط با آن شمن‌های تونگوز و بوریات جزئیات بسیار بااهمیتی را تدارک می‌بینند.) آنگاه یک شمن پیر با دقت از او سؤالاتی می‌کند، داوطلب (به طور دقیق تر بگوییم «روحی» که او را تسخیر کرده) عصبانی می‌شود و سرانجام، شمنی را که قرار است قربانی‌هایی را به خدایان تقدیم کند و مراسم تشرف و انتصاب را آماده نماید معرفی می‌کند.

عضوگیری در میان بوریات‌ها و آلتایی‌ها

در میان بوریات‌های آلارسْک (Alarsk) که سندشچف (Sandschejew) به بررسی آن پرداخته است، شامانیسم در خاندان پدری یا مادری انتقال می‌یابد. امّا خودبه خودی نیز هست. در هر دو حالت حرفه شمنی با خواب‌ها و تشنج‌هایی مشخص می‌گردد که هر دو را ارواح اجدادی آتچا موجب می‌شوند. رسالت شمنی اجباری است و شخص نمی‌تواند از آن سرپیچی نماید. اگر هیچ داوطلب شایسته‌ای وجود نداشته باشد، ارواح اجدادی کودکان را اذیت می‌کنند و در نتیجه کودکان در خواب‌هایشان گریه می‌کنند، عصبی و خیالباف گردیده و در سیزده سالگی برای این حرفه برگزیده می‌شوند.

دوره آمادگی رشته‌ای طولانی از تجربه‌های خلسه آمیز است که در عین حال آیین تشرف نیز هستند؛ ارواح نیاکان در خواب‌ها ظاهر می‌شوند و گاهی داوطلب را به جهان زیرین پایین می‌برند. در این مدت جوان تحت نظر شمن‌ها و ریش سفیدان به آموزش خود ادامه می‌دهد. او نسب شناسی و سنت‌ها، اساطیر و اصطلاحات شمنی کلان را یاد می‌گیرد. مربی شمن پدر نامیده می‌شود. داوطلب در حین خلسه اش سرودهای شمنی را می‌خواند.

خواندن سرودهای شمنی نشان آن است که داوطلب سرانجام با جهان پس از مرگ ارتباط برقرار نموده است. در میان بوریات‌های جنوب سیبری شامانیسم معمولا موروثی است، امّا گاهی شخص بعد از انتخاب الهی یا یک حادثه شمن می‌شود؛ مثلا خدایان تمایلشان را برای انتخاب شمن آتی بواسطه اصابت صاعقه یا از طریق سنگ‌های آسمانی به او نشان می‌دهند.

شخصی که اتفاقاً از تاراسون (Tarasun) که در آن چنین سنگی وجود داشت، می‌نوشد، به شمن تبدیل می‌شد. امّا شمن‌هایی نیز که توسط خدایان انتخاب می‌شوند باید توسط شمن‌های پیر تعلیم داده شوند. نقش صاعقه در تعیین و برگزیدن شمن دارای اهمیت است؛ صاعقه منشا آسمانی نیروهای شمنی را نشان می‌دهد. این مورد منحصر به فرد نیست، بلکه در میان سویوت‌ها (Soyot) نیز شخصی که صاعقه به او برخورد می‌کند شمن می‌شود؛ و گاهی صاعقه بر روی لباس شمن تصویر می‌شود.

انتخاب شمن در شامانیسم موروثی

در مورد شامانیسم موروثی، ارواح اجدادی شمن‌ها مرد جوانی را در خانواده انتخاب می‌کنند، او پریشان خاطر و خیال پرداز می‌شود، انزوا را دوست دارد و مکاشفات پیشگویانه دارد و گاهی حملات صرع او را بیهوش می‌کند. به اعتقاد بوریات‌ها در طی این دوره، روح توسط ارواح ربوده می‌شود. اگر تقدیر مرد جوان این باشد که شمن «سفید» شود به طرف شرق و اگرتقدیراو این باشدکه شمن «سیاه» شود به طرف غرب ربوده می‌شود. روح مبتدی پس از پذیرفته شدن در قصر خدایان، توسط شمن‌های نیاکان درباره اسرار این حرفه، انواع خدایان و نام‌های آنها، گروه‌ها و اسامی ارواح و غیر آن تعلیم می‌یابد. تنها پس از تشرف نخستین است که روح به جسم باز می‌گردد.

ما خواهیم دید که روند چنین تشرفی مدت‌ها بعد از این ادامه می‌یابد.
در نزد آلتایی‌ها موهبت شمنی عموماً موروثی است. شمن آتی یا کام در همان زمانی که هنوز کودک است علائمی از مریض احوالی، منزوی بودن، ژرف‌اندیشی از خود نشان می‌دهد. امّا پدرش دوره‌ای از آماده سازی طولانی برای او در نظر می‌گیرد و آوازها و سنن قبیله را به او آموزش می‌دهد. وقتی که مردی جوان در خانواده‌ای در معرض حملات صرع قرار می‌گیرد آلتایی‌ها مطمئن می‌شوند که اجداد آن شخص شمن بوده‌اند. امّا ممکن است که این شخص به اختیار خود نیز یک کام شود، گرچه این نوع شمن نسبت به سایر شمن‌ها از مقام پایین تری برخوردار است.

شامانیسم در میان مسلمانان قزاق

در میان قزاق قرقیز‌ها، مسلمانان روستایی ساکن در قزاقستان و شمال غربی چین حرفه باکا (Baqqa) شمن معمولا از پدر به پسر انتقال می‌یابد، در موارد استثنائی پدر این حرفه را به دو پسرش انتقال می‌دهد. در میان قزاق قرقیزها یادمانی از عهد باستان وجود دارد که مبتدی مستقیماً به وسیله شمن‌های پیر انتخاب می‌شد.
در روزگاران گذشته باکاها، قزاق قرقیز خیلی جوان و معمولا یتیمان را به عضویت می‌پذیرفتند تا آن ها را وارد حرفه باکا کنند، گرچه برای موفقیت در این حرفه، داشتن زمینه‌ای چون اختلالات عصبی، ضروری بود. اشخاصی که تمایل داشتند در حرفه باکیلیک (Baqqylyk) وارد شوند، دارای این ویژگی‌ها بودند تغییرات ناگهانی در رفتار، تغییرات ناگهانی و آنی از حالت عصبانیت به حالت طبیعی و از افسردگی به آشفتگی و سراسیمه‌گی.

انتقال موروثی و کسب نیروهای شمنی

تا اینجا دو نتیجه از بررسی یافته‌های مربوط به سیبری و آسیای مرکزی حاصل می‌شود: نخست آنکه شامانیسم موروثی در کنار شامانیسمی قرار دارد که توسط خدایان و ارواح اعطا می‌گردد. دوم اینکه این پدیده‌های بیمارگونه اغلب هم با ظهور و بروز خودبه خودی و هم انتقال موروثی رسالت شمنی ملازم و همراه می‌باشند. اکنون ببینیم، وضعیت در نواحی دیگر سیبری، آسیای مرکزی و قطب شمال چگونه است.
لازم نیست که به طور مشروح به موضوع انتقال موروثی یا رسالت خودبه خودی جادوگر یا حکیم ساحر بپردازیم. در کل، شرایط در همه جا یکسان است یعنی برای کسب نیروهای جادویی مذهبی دو روش در کنار هم وجود دارد. در این ارتباط ذکر برخی از شواهد کفایت خواهد کرد.

حرفه حکیم ساحر در میان مردم زولو، مردم بانچو، جنوب غربی آفریقا و بچوانا، Bechuana یا Tswana، مردم بانچو، ساکن بوتسوانا و غرب آفریقای جنوبی در آفریقای جنوبی، در نایما (Nyima) در سودان جنوبی، نگریتوها (Negritos) و ژاکون‌های (Jakun) شبه جریزه مالزی و دیگر قبایل سوماترا، دیاک‌ها ساحران نیوهبریدز و در چندین قبیله گینه و آمازون شیپی بو، Shipibo کوبنو، Cobeno ماکوسی (Macusi) و غیر آن ها موروثی است. طبق باور قوم کوبنو هر شمنی به سبب حق جانشینی نسبت به کسی که این عنوان را تنها بواسطه کوشش خود بدست آورده است از نیروی عالی تری برخوردار می‌گردد.

انتقال شمن در آمریکای شمالی

در میان قبایل کوهستان‌های راکی (the Rocky Mountain) آمریکای شمالی نیروی شمنی نیز ممکن است به ارث برده شود، امّا همواره انتقال بواسطه نوعی تجربه خلسه (خواب) رخ می‌دهد.

چنانکه ویلارد زد. پارک اظهار می‌نماید، وراثت به نظر می‌رسد بیشتر آمادگی و استعداد در کودک یا دیگر بستگان است که به عنوان شمن این نیرو را از منبع مشابهی دریافت می‌کنند. ماریان اسمیت می‌گوید: در میان پویالوپ‌ها، ایالتی در واشنگتون نیروی شمنی عمدتاً در خانواده باقی می‌ماند.

مواردی نیز دیده شده است که شمن این نیرو را در طی حیات خویش به فرزندش انتقال می‌دهد. به نظر می‌رسد توارث نیروی شمنی، در میان قبایل پلاتو، فلات وسیعی در آمریکای شمالی که محل سکونت سرخ پوستان است. تامسون، شاسواپ، اوکاناگون جنوبی، کلالام، نزْپرسْ، کلاماس، تنینو و قبایل کالیفرنیای شمالی شاستا (Shasta) و غیر آن مرسوم باشد و همچنین در میان قبایل هوپا، (Hupa) چیماریکو، (Chimariko) وینتو (Wintu) و مونو (Mono) غربی توارث شمنی دیده می‌شود.

انتقال نیروی شمنی از طرف «ارواح» در مقابل روش معمول تر در میان بیشتر قبایل آمریکای شمالی، همواره اساس این توارث شمنی است ـ در آنجا انتقال موروثی از طرف «ارواح» و از طریق تجربه‌ای خودبه خودی (خواب و غیر آن) یا بواسطه جستجوی اختیاری و داوطلبانه انجام می‌شود. در میان اسکیموها شامانیسم گاهی موروثی است. یک ایگلولیک (Iglulik) پس از آنکه توسط فیل دریایی زخمی می‌گردد، شمن می‌شود؛ امّا به یک معنا او توانایی مادرش را به ارث می‌برد و در نتیجه وارد شدن گوی آتشین به بدنش شمن زن می‌شود.

انتقال غیر موروثی شامانیسم

حرفه حکیم ساحر در میان تعداد قابل ملاحظه‌ای از اقوام بدوی موروثی نیست و ضروررتی هم ندارد که آنها را ذکر نماییم. این امر بدان معناست که در سرتاسر دنیا اعتقاد بر اینست که نیروهای جادویی مذهبی یا به طور خود به خودی بیماری، خواب، شانس رویارویی با منشا نیرو و غیر آن ها یا به صورت اختیاری و آگاهانه (جستجو) بدست می‌آیند.

شایان ذکر است که اکتساب غیر ارثی نیروهای جادویی ـ مذهبی تقریباً به طور فراوان و در اشکال و انواع گوناگون به نمایش درمی آیند و بیشتر به تاریخ عمومی ادیان ارتباط دارند تا به مطالعه قاعده‌مند شامانیسم، چرا که این نوع اکتساب نیروهای شمنی نه تنها امکان کسب نیروهای جادویی ـ مذهبی را به طور خود به خودی یا آگاهانه و در نتیجه شمن شدن، حکیم ساحر شدن یا ساحر شدن را شامل می‌شود، بلکه همچنین امکان کسب چنین نیروهایی را برای ایمنی خود یا فایده شخصی چنانکه تقریباً در سرتاسر جهان بدوی و باستان وجود دارد، شامل می‌شود.

روش دوم فراگیری نیروهای جادویی مذهبی ضرورتاً متضمن این نیست که آن فرد از سایر افراد جامعه خویش متمایز است. فردی که با کاربرد برخی فنون مقدماتی امّا سنتی توانایی جادویی دینی اش را افزایش می‌دهد تا از فراوانی نتیجه محصولش اطمینان یابد و خودش را در مقابل چشم بد و مانند آن محافظت نماید. قصد این را ندارد تا منزلت اجتماعی دینی اش را تغییر دهد و با تقویت توانایی اش در ارتباط با امور مقدس به حکیم ساحر تبدیل شود.

او صرفاً تمایل دارد تا توانایی‌های حیاتی و دینی اش را افزایش دهد. از اینرو جستجوی‌ اندک و محدودش برای کسب نیروهای جادویی ـ دینی، در مقوله عادی‌ترین و ابتدایی‌ترین رفتار انسان در برابر امر مقدس، جای می‌گیرد؛ زیرا در انسان بدوی مانند همه انسان‌ها، آرزوی ارتباط یافتن با امر مقدس با ترس اجبار در رها کردن شرایط عادی زندگی انسانی و کم و بیش تبدیل شدن به آلت دست انعطاف پذیر و مطیع برای برخی تجلیات مقدس خدایان، ارواح، اجداد و غیر آنها از بین رفته و بی اثر می‌شود.

در صفحات بعد جستجوی آگاهانه برای نیروهای جادویی دینی یا اعطای چنین نیروهایی توسط خدایان و ارواح صرفاً تا آنجا به ما ارتباط پیدا می‌کند که متضمن اکتساب عظیم نیرو از امر مقدس باشد، نیرویی که مقدر است تغییر بنیادی در عمل اجتماعی دینی فرد پدید آورد که می‌بیند به اهل فنی صاحبْ تخصص تغییر می‌یابد. حتی در چنین مواردی هم باید متوجه نوعی مقاومت در برابر «انتخاب الهی» باشیم.

شامانیسم و آسیب شناسی روانی

اکنون اجازه دهید ارتباط علی الظاهر کشف شده بین شامانیسم قطب شمال و سیبری و اختلالات عصبی، علی الخصوص اشکال متنوع هیستری در قطب شمال را بررسی کنیم. کزاپ لیکا با عنایت به این مطلب شامانیسم را با هیستری قطب شمال توضیح و شرح می‌دهد و اوهلمارکس بر طبق میزان بیماری اعصاب (Neuropathy) که افراد از خود نشان می‌دهند.

حتی بین شامانیسم قطب شمال و مناطق اطراف آن تمایز قائل می‌شود. به نظر او شامانیسم اوّلا به خاطر تاثیر محیط بیکران بر تزلزل و بی ثباتی عصبی ساکنان نواحی قطبی، اساساً پدیده‌ای منحصر به قطب شمال بود. سرمای شدید، شب‌های طولانی، انزوا در بیابان، فقدان ویتامین و غیره، بر ساختار عصبی زندگی انسان‌های قطبی تاثیر می‌گذاشت و یا باعث شدت یافتن و بروز بیماری‌های روانی (هیستری قطبی، مِرْیاک، مِنرِیک و غیر آنها) و یا خلسه شمنی می‌شد.

تفاوت شمن و مبتلا به صرع

تنها تفاوت بین شمن و شخص مبتلا به صرع اینست که دومی از روی قصد یا اختیار نمی‌تواند به حالت خلسه وارد شود.

خلسه شمنی در قطب شمال پدیده‌ای خودجوش و طبیعی است؛ تنها در این منطقه است که شخص می‌تواند به معنای واقعی از «مراسم شمنی بزرگ» سخن بگوید، یعنی از مراسمی که با جمود خلسه‌ای (cataleptic trance) واقعی به پایان می‌رسد و تصور می‌رود که در طی آن روح بدن را ترک نموده و به آسمان یا جهان زیرین سفر می‌کند.

امّا در نواحی اطراف قطب شمال که شمن دیگر گرفتار افسردگی شدید نیست، به طور خودجوش دچار خلسه‌ای واقعی نمی‌شود، امّا مجبور است با استفاده از مواد مخدّر و یا با تقلید سفر روح در شکلی نمایشی، نیمه خلسه‌ای را برای خود ایجاد کند. همچنین بر نظریه برابر دانستن شامانیسم با اختلالات ذهنی (mental disorders) در مورد اشکال دیگر شامانیسم غیر از شامانیسم قطب شمال تاکید شده است.

تا اینکه هفتاد و‌ اندی سال پیش جی. ‌ای. ویلکن (G. A. Wilken) تاکید نمود که شامانیسم‌ اندونزی در آغاز یک بیماری واقعی بوده است و تنها بعداً خلسه واقعی به طور نمایشی تقلید می‌شد.

و پژوهشگران توانسته‌اند به ارتباطات درخور توجهی که به نظر می‌رسد بین اختلال روانی (عدم تعادل) و اشکال متفاوت شامانیسم آسیای جنوبی و اقیانوسیه وجود دارد اشاره نمایند.

به گفته لوئب (Loeb) شمن نیو، جزیره‌ای وابسته به نیوزلند یا صرعی و یا به شدت دچار بیماری عصبی است و این بیماری به خصوص از خانواده‌هایی که اختلال عصبی در میان آنها موروثی است نشات می‌گیرد.

بر اساس توصیفات کزاپ لیکا، جی. دبلیو. لایارد (J. W. Layard) معتقد بود که شباهتی نزدیک بین شمن سیبری و بویلی (Bwili) مالکولا (Malekula) وجود دارد.

سیکری (Sikerei) از منتاوی و بومور (Bomor) از کلانتان نیز دچار بیماری اعصاب هستند. در ساموا، یک گروه جزیره در جنوب اقیانوس آرام اشخاص مبتلا به صرع غیبگو می‌شوند.

قبایل باتاک، گروه قومی‌ اندونزیایی ساکن در مناطق کوهستانی سوماترا در سوماترا و سایر مردم‌ اندونزی ترجیح می‌دهند اشخاص مریض احوال، یا ضعیف را برای حرفه جادوگری انتخاب نمایند. در میان مردم سوبانون (Subanun) میندانائو، جزیره‌ای در جنوب فیلیپین جادوگر تمام عیار معمولا یا مبتلا به ضعف اعصاب است یا حداقل شخصی غیر عادی است.

همین نشانه‌ها در مناطق دیگر یافت می‌شوند: در جزایر آندامان Andaman Islands، تعدادی جزیره در بخش شرقی خلیج بنگال صرعی‌ها جادوگران بزرگ شناخته می‌شوند؛ در میان لوتوکوهای Latuka یا Lotuko، گروهی از سیاه پوستان شرق رود نیل در جنوب سودان اوگاندا اشخاص ضعیف و ناتوان و بیماران عصبی عموماً داوطلبان جادوگری هستند امّا در هر حال قبل از آنکه واجد شرایط حرفه خود شوند، باید به تشرف طولانی مدت تن در دهند.

دیدگاه پدرهووس

به گفته پدرهووس (Father Housse) در میان آروکان‌های (Araucanians، گروه وسیعی از سرخ‌پوستان آمریکای جنوبی در شرق مرکز شیلی) شیلی(Chile) داوطلبان حرفه شمنی «بدون استثناء مریض احوال یا به طور بیمارگونه‌ای زودرنج و حساس هستند، قلب‌هایشان ضعیف، توانایی هضم آنها مختل و در معرض سرگیجه هستند.

آنها مدعی‌اند که دستورات یا فراخوانی‌های الهی برای آنها مقاومت ناپذیر است و همچنین مدعی‌اند که واقعاً مرگی نابهنگام، جزای مخالفت و عدم سرسپاری و پایبندی آنها به این دستورات خواهد بود.

گاهی اوقات، مثلا در میان جیواروها، شمن آتی از لحاظ خلق و خو صرفاً تودار و کم حرف است یا مثلا در میان قبایل سِلْکنام (Selk’nam) و یامانا (Yamana) از تییرادل فیوگو Tierra del Fuego، مجمع الجزایر جنوب آمریکای جنوبی آماده و مستعد مکاشفه و ریاضت است.

پُل رادین (Paul Radin) به توضیح ساختار روانی صرعی یا هیستری گونه بیشتر حکیم ساحران می‌پردازد و در تایید نظریه اش به منشا اختلال روانی طبقه ساحران و کاهنان اشاره می‌کند.

و او دقیقاً به همان معنای مورد نظر ویلکن، لایارد یا اوهلمارکس اضافه می‌کند: بدین سان آنچه در آغاز معلول نیاز روحی و روانی بود، به دستورالعمل‌های مقرر و قالبی تبدیل شد که هر شخصی که می‌خواست به این حرفه وارد شود یا برای هرگونه تقرب موفقیت آمیز به ماوراء، آنها را به کار می‌برد.

اوهلمارکس اظهار می‌کند که در هیچ جای دنیا، بیماری‌های ذهنی و روانی به‌اندازه‌ای که در قطب شمال رایج و متداول است، شدید نیستند.

او گفته‌ای از قوم‌شناس روسی دی. زلنین (D. Zelenin) می‌آورد: در قطب شمال این افراد روان پریش (psychoses) به مراتب فروان تر از مناطق دیگر بوده‌اند.

امّا مطالعات مشابهی راجع به تعداد بسیاری از اقوام بدوی انجام شده است، ولی روشن نیست که به چه طریقی به ما کمک می‌کنند تا پدیده‌ای دینی را بشناسیم. حتی اوهلمارکس اذعان می‌کند که شامانیسم را نباید صرفاً یک بیماری روانی و ذهنی قلمداد نمود، زیرا شامانیسم پدیده‌ای پیچیده تر است.

مترو هسته اصلی این موضوع را بهتر فهمیده است زمانی که راجع به شمن‌های آمریکای جنوبی می‌نویسد که اشخاص ذاتاً روان رنجور یا مذهبی احساس می‌کنند به نوعی زندگی وابسته می‌شوند که ارتباط عمیق با جهان ماوراء طبیعی را برای آنها میّسر می‌سازد و به آنها اجازه می‌دهد تا نیروی عصبی شان را آزادانه مصرف نمایند. در شامانیسم فرد روان پریش، دَمدمی و بی ثبات، یا صرفاً فکور، فضای مناسبی را می‌یابد.

افق دید انسان مذهبی

در افق دید انسان مذهبی (homo religiosus) تنها افق دیدی که به بررسی حاضر ما مربوط می‌شود ـ بیمار از لحاظ روانی ناخوش، عارفی ناکام را نشان می‌دهد، یا بهتر بگوییم ادای یک عارف را درمی آورد.

تجربه‌اش فاقد دورنمایه دینی است، حتی اگر این تجربه همانند تجربه دینی به نظر رسد، دقیقاً به همان صورت که عمل استمناء، (autoeroticism) به مانند عمل آمیزش جنسی به معنای حقیقی آن (انزال مَنی) به نتیجه فیزیولوژیکی مشابه می‌رسد، در عین حال عمل استمناء تقلیدی از عمل آمیزش جنسی است، زیرا بدون حضور همخوابه‌ای واقعی انجام گرفته است.

همین طور کاملا امکان دارد که شباهت بین شخص روان نژند (neurotic) با فردی که ارواح او را تسخیر کرده‌اند ـ شباهتی که کمابیش گمان می‌رود در جهان کهن کاملا متداول بود ـ در موارد بسیاری صرفاً نتیجه مطالعات ناقص گروهی از اولین قوم‌شناسان باشد. در میان قبایل سودانی که اخیراً توسط نادل (Nadel) بررسی شده است، صرع کاملا متداول است. امّا اعضای قبیله نه صرع و نه هیچ بیماری روانی دیگری را تسخیر شدن واقعی (توسط ارواح) به حساب نمی‌آورند.

قطع نظر از درستی یا نادرستی این نظر، ناچاریم نتیجه بگیریم که نظریه مربوط به شامانیسم در قطب شمال ضرورتاً از بی ثباتی روانی انسان‌هایی که نزدیک به قطب زندگی می‌کنند و از شیوع بیماری‌های خاص و غیر عادی در مناطق شمالی بالای استوا ناشی نمی‌شود. همانطور که دقیقاً ملاحظه کردیم پدیده‌های اختلال روانی مشابهی تقریباً در سرتاسر جهان یافت می‌شود.

شفایافتن بیماران شمنی

اینکه چنین بیماری‌هایی تقریباً همیشه در ارتباط با حرفه حکیم ساحر یافت می‌شوند، اصلا تعجب‌آور به نظر نمی‌رسد. فرد مذهبی، مانند فرد بیمار، به یک ساحت حیاتی فرا افکنده می‌شود که یافته‌ها و اطلاعات بنیادین هستی انسان یعنی انزوا، خطر، دشمنی در جهان پیرامونی را به او نشان می‌دهد.

امّا جادوگر بدوی، حکیم ساحر یا شمن تنها یک انسان بیمار نیست؛ بلکه او بالاتر از هر چیز بیماری شفا یافته است که موفق به درمان خودش شده است. غالباً زمانی که حرفه شمن یا حکیم ساحر بواسطه بیماری یا حمله صرع بروز می‌کند، تشرف داوطلب مساوی با شفا یافتن است.
توسپوت Tu‌spu‌t «از آسمان افتاده» شمن مشهور یا کوتی در سن بیست سالگی بیمار شده بود؛ او شروع به آواز خواندن نمود و احساس بهتری پیدا کرد.
زمانی که سیروزفسکی با او ملاقات نمود، او شصت ساله بود و نیروی خستگی‌ناپذیری را از خود نشان داد. «در مواقع ضروری می‌توانست طبل بزند، برقصد و در تمام شب جست و خیز کند». به علاوه، او انسانی دنیا دیده بود، وی حتی در معادن طلای سیبری کار کرده بود. امّا او نیاز به انجام کارهای شمنی داشت زیرا اگر وی به مدت طولانی کار و تلاش می‌کرد بدون آنکه به کارهای شمنی بپردازد، احساس خوبی نداشت.

یک شمن گلدی، تونگوزهای ساکن در امتداد رود آمور بین چین و روسیه ناحیه آمور به لئواسترنبرگ (Leo Sternberg) گفت: مردم پیر می‌گویند که در برخی نسل‌های گذشته، سه شمن بزرگ، هم تبار من، وجود داشتند. هیچ کدام از آن ها در بین نزدیک‌ترین نیاکان من، مشهور نبودند. پدر و مادر من از سلامت کامل برخوردار بودند.

الان چهل ساله هستم. ازدواج کرده‌ام امّا هیچ فرزندی ندارم. تا سن بیست سالگی کاملا سالم بودم. بعدها احساس بیماری کردم، تمام بدنم از بیماری رنج می‌برد و سردردهای شدید داشتم. شمن‌ها سعی کردند مرا معالجه نمایند، امّا همه این تلاش‌ها بی فایده بود.

زمانی که خود حرفه شمنی را آغاز نمودم بهتر و بهتر شدم. الان ده سال است که شمن هستم، امّا در ابتدا این کار را صرفاً برای خودم انجام می‌دادم و تنها سه سال است که شروع به درمان کرده‌ام. حرفه شمن خیلی خسته کننده است.

سندشِچف یکی از افراد قبیله بوریات را می‌شناخت که در جوانی‌اش «ضد شمن» بود. امّا دچار بیماری شد و پس از معالجه‌ای بی‌فایده او حتی در جست و جوی دکتری خوب به ایرکوتسک Irkutsk، شهری در روسیه سفر نمود، تلاش کرد تا به حرفه شمنی بپردازد. او بلافاصله شفا یافت و باقی عمرش شمن شد.

استرنبرگ همچنین مشاهده نمود که انتخاب شمن با بیماری نسبتاً خطرناک و سخت و معمولا همزمان با آغاز بلوغ جنسی مشخص می‌شود. ولی شمن آتی سرانجام به کمک همان ارواحی که بعداً محافظان و یاریگرانش می‌شوند، معالجه می‌شود. گاهی اینها نیاکانشان هستند که می‌خواهند در این زمان از طریق ارواح سرگردان خویش، او را یاری کنند. در اینگونه موارد نوعی انتقال موروثی وجود دارد، بیماری تنها نشانه‌ای از انتخاب اوست و کاملا جنبه موقتی دارد.

پیشنهادات بیشتر
پیشنهادات بیشتر در دسترس نیست
گزارش سوءاستفاده

گزارش سوء استفاده برای محصولکتاب شامانیسم (از ترک ها تا سرخپوست ها)

دسته: تاریخ برچسب: Shamanism, Tungus, از ترک ها تا سرخپوست ها, انتخاب شمن در شامانیسم موروثی, انتشارات ملی عطران, پرستش آتش, پریپوزوف, تحت ‌اللفظی, تغییر و تحول مفاهیم دینی, تمایز شمن‌ها و دیگر جادوگران, جایگاه الهه‌گان, چاپ کتاب درکیش, حمایت از نویسندگان جوان, دیدگاه پدرهووس, دین مردم آسیای مرکزی و شمالی, شامانیسم (از ترک ها تا سرخپوست ها ), عاطفه یحیویی, قبایل تانگوس, کتاب شامانیسم, گستردگی شامانیسم در ادیان, مفهوم خدا, نقش تعلیم در شامانیسم, هزینه چاپ کتاب
اشتراک گذاری
فیس بوک Twitter پینترست لینکدین تلگرام

محصولات مرتبط

زود-آموز-مهندسی-پزشکی---تجهیزات-پزشکی-نویسنده-معصومه-اقبال-گر
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب زود آموز مهندسی پزشکی (تجهیزات پزشکی)

85,000 تومان
رمز-گشایی-جعبه-سیاه-عشق-نویسنده-فاطمه-نسک-سیرت
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب رمز گشایی جعبه سیاه عشق

27,000 تومان
اردبیل-یادلاری-گردآورندگان-سایه-مهری،-امیر-شایعی.
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب اردبیل یادلاری

80,000 تومان
کتاب علم سنجی فراگیر دفاع مقدس در نشریات معتبر داخلی (دفاع مقدس، جنگ تحمیلی، جنگ ایران و عراق)نویسندگان عباس قاسم زاده پوریا فرح گل
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب علم سنجی فراگیر دفاع مقدس در نشریات معتبر داخلی (دفاع مقدس، جنگ تحمیلی، جنگ ایران و عراق)

100,000 تومان
زیباترین-چیز-در-دنیا-خود-دنیا-ست-نویسنده-عباس-صالحی
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب زیباترین چیز در دنیا خود دنیاست (جملات انرژی بخش والاس استیونز)

50,000 تومان
افسانه-ها-تسلیم-نمیشوند-(شهر-گمشده-آتلانتیس-افسانه-یا-واقعیت-)نویسنده-سایه-مهری
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب افسانه ها تسلیم نمی شوند (شهر گمشده آتلانتیس؛ افسانه یا واقعیت)

50,000 تومان
کتاب تحلیل محتوای پژوهش های دفاع مقدس (نطام، مسائل، حوزه دفاع) نویسندگان پوریا فرح گل عباس قاسم زاده
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب تحلیل محتوای پژوهش های دفاع مقدس (نظام، مسائل، حوزه دفاع)

90,000 تومان
چطور دوران آشنایی قبل از ازدواج را موفقیت آمیز کنیم؟
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب چطور دوران آشنایی قبل از ازدواج را موفقیت آمیز کنیم؟

40,000 تومان
افسانه-زنان-جنگجو-نویسنده-فراس-رمضانی
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب افسانه زنان جنگجو

50,000 تومان
دلایل-خیانت-مردان-به-زنان-و-راهکار-های-آن-نویسنده-سایه-مهری-،-فاطمه-نیک-سیرت
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب دلایل خیانت مردان به زنان و راهکارهای آن

27,000 تومان
شاهزادگان تأثیرگذار- عطران atran
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب شاهزادگان تأثیرگذار

75,000 تومان
کتاب اصول و مبانی فارکس (آموزش گام به گام تا تکنیک های پیشرفته نویسنده سید مهرداد خداپرست
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب اصول و مبانی فارکس (آموزش گام به گام تا تکنیک های پیشرفته)

80,000 تومان
کتاب اگر چرچیل موسیقی دان می شد
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب اگر چرچیل موسیقی دان می شد

65,000 تومان
هر-چیزی-زیر-حد-کمال-بده-نویسنده-بهناز-صیامی
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب هر چیزی زیر حد کمال بده

50,000 تومان
کتاب عمو ابی به قلم عزیزاله محمدپور
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب عمو ابی

70,000 تومان
عجایب-ناشناخته-از-امپرالطوری-کره-شمالینویستده معصو.مه هاشمی اجاق
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب عجایب ناشناخته از امپراطوری کره شمالی

50,000 تومان
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب شهرهای زیر زمینی ایران

70,000 تومان
چرخش-فاطمه-ملکی
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب چرخش

50,000 تومان
فروشگاه
لیست علاقه مندی ها
0 موارد سبد خرید
حساب کاربری من

سبد خرید

خروج
  • منو
  • دسته بندی
  • علمی
    • کتاب
      • کتب خارجی
      • تاریخ
      • رمان و داستان
      • زبان خارجه
      • شعر
      • فنی مهندسی
        • مهندسی عمران
          • مهندسی آب
          • محیط زیست
        • مهندسی مکانیک
      • کتب صوتی
      • کودک و نوجوان
      • مدیریت و اقتصاد
      • عکاسی
      • مد و طراحی دوخت
      • روانشناسی
      • هنر و نقاشی
    • دوره های مجازی
    • مجله
      • مجله همزیستی با حیات
      • ژورنال تخصصی زیستبان
  • محصولات ارگانیک
    • عسل
  • علمی
    • کتاب
      • کتب خارجی
      • تاریخ
      • رمان و داستان
      • زبان خارجه
      • شعر
      • فنی مهندسی
        • مهندسی عمران
          • مهندسی آب
          • محیط زیست
        • مهندسی مکانیک
      • کتب صوتی
      • کودک و نوجوان
      • مدیریت و اقتصاد
      • عکاسی
      • مد و طراحی دوخت
      • روانشناسی
      • هنر و نقاشی
    • دوره های مجازی
    • مجله
      • مجله همزیستی با حیات
      • ژورنال تخصصی زیستبان
  • محصولات ارگانیک
    • عسل
  • لیست علاقه مندی ها
  • ورود / ثبت نام
کلید اسکرول خودکار به بالا