عنوان کتاب: شگرد های دهه هفتادی ها برای جذب همسر
نویسنده: فاطمه نیک سیرت
کتاب شگردهای دهه هفتادیها برای جذب همسر نوشتهی فاطمه نیک سیرت میباشد، که به روند تغییر نیازها، خواستهها و مشکلات در رابطه با ازدواج نسل چهارمیها پرداخته است و نشان میدهد که مردان این نسل از رابطه با زنان خواهان چه چیزهایی هستند.
بدون تردید، دهه هفتاد را میتوان دهه چرخش بسیاری افراد از جمعگرایی به فردگرایی دانست؛ در گذشته، خانوادههای ایرانی فرهنگی جمعگرا داشتند که نظر و تصمیم خانواده در آنها اهمیت داشت. ولی با پیدایش و گسترش شبکههای مجازی در ایران، فردگرایی کم کم آغاز و با وجود مشکلات اقتصادی، رفت و آمدهای خانوادگی هم تا جای ممکن کاهش یافت.
بنابراین فردگرایی، تاثیر عمیقی در زندگی افراد گذاشت. بر اساس مطالب گفته شده دهه هفتادیها نسلی هستند که زیاد قوانین دوران دهههای شصت و پنجاه را رعایت نکرده و بسیاری از معادلات و پیشبینیها را به هم ریختهاند.
چکیده ای از کتاب:
دهه هفتادی ها، نسل پرشور و متفاوت از دهه شصتی ها
داستان ازدواج در جامعه ایرانی که روزگاری جزو ساده ترین اتفاقات زندگی یک جوان بود این روزها آنقدر پیچیده شده که خیلی از خانواده ها از آن می ترسند. حالا دیگر گویا با لباس سفید رفتن و با لباس سفید بازگشتن هم به سرآمده است.
این موضوع البته برای دهه شصتی ها بیشتر صادق است. فکر شیرینی لحظه های مشترک هم نمی تواند خیلی از دهه شصتی ها را پای سفره عقد بنشاند. چرا که آنها با سرعت نور از کنار ازدواج فرار می کنند. اما در سوی مقابل این روزها دهه هفتادی ها هستند که کولاک کرده اند، طوری که در همان سنین پایین ازدواج می کنند.
دهه هفتادی ها، نسل پرشور و متفاوتی که اتفاقا، برخلاف دهه شصتی ها، اصلا اصراری به پیدا کردن نیمه گمشده شان ندارند و ازدواج در سنین پایین در آن ها به وفور است.
علاقه ازدواج پسران دهه شصتی با دختران دهه هفتادی
وقتی تحولات جمعیتی دهه شصت را بررسی می کنیم، می بینیم با وجود آنکه به طور معمول تعداد موالید دختر و پسر برابر است در این سال ها تعداد دختران از پسران پیشی می گیرد همچنین به دلیل اینکه در جامعه ما همسن گزینی مبنای ازدواج نیست و معمولا فاصله ازدواج بین ۵ تا ۷ سال است دختران دهه شصت با کاهش گزینه های ازدواج مواجه شدند. خوشبختانه در حال حاضر فاصله ازدواج سن زن و مرد به ۳ سال رسیده است بنابراین این مشکل تا حدودی برطرف شده است.
بر اساس همین اختلاف فاصله سنی ازدواج میان زنان و مردان، مردان دهه شصت علاقه مندند با دختران دهه ۷۰ ازدواج کنند.
دیگر دلیل تاخیر ازدواج دهه شصتی ها، افزایش ورود این متولدین به دانشگاه است. تا آنجا که دختران دهه شصتی، ۶۰ درصد ورودی دانشگاه ها را به خود اختصاص داده بودند و یک دختر تحصیلکرده به سختی حاضر است با کسی که تحصیلات پایین تری نسبت به خود دارد ازدواج کند.
برای آنکه این دختران به مرز تجرد قطعی نرسند باید خودشان برای خودشان چارهای بیندیشند و باید در معیارهای خود تجدیدنظر کنند. شایددهه هفتادی ها الگوی خوبی برای ازدواج آنها باشند. شاید برای آنکه از تجرد قطعی فاصله بگیرند باید از ایدهآل های خود کمی فاصله بگیرند، همچنین کاهش فاصله سنی ازدواج نیز نشانه های خوبی در تغییر فرهنگ ازدواج است. شاخصی که در برخی موارد باعث تاخیر در ازدواج شده است. پذیرفتن همسن گزینی آسان نیست اما باید این در جامعه جا بیفتد همانطور که در بسیاری از کشورها این موضوع را داریم.
عامل ازدواج دهه هفتادی ها
تغییر در فرهنگ جامعه، عقاید، طرز فکر و روشن فکری بیش از اندازه باعث شده است جوانان از ازدواج کردن فاصله گرفته و خود را بینیاز از آن بدانند. اما با این حال دختر و پسر نیازها و احساسهای خود را نسبت به جنس مخالف نمیتوانند سرکوب کنند، به همین دلیل افراد زیادی به سمت دوستیهای ناسالم سوق داده میشوند.
ترس از خیانت همسر و طلاق در بین تعدادی از دختران و پسران دیده میشود که مسبب این ترس نااگاهی از ازدواج و مطلع نکردن والدین آنها از زندگی است اگر در این زمینه والدین درباره زندگی بعد از ازدواج با فرزند خود صحبت کنند و اطلاعات لازم را بدهند ترس از ازدواج در دختران و پسران به مراتب کمتر دیده میشود.
در گذشته مسئولیت پذیری در زندگی زن و مرد از اهمیت ویژهای برخوردار بود و زوجین با کمک یکدیگر مشکلات زندگی را پشت سر میگذاشتند اما جوانان امروزی از پذیرش مسئولیت شانه خالی کرده و راضی به ازدواج و قبول مسئولیت نیستند.
موضوع قابل توجهی که در چند سال اخیر رخ داده ازدواج زودهنگام دختران دهه هفتادی است، در حالی که تعداد زیادی دختر و پسر دهه شصت در جامعه هنوز مجرد هستند و خب هر فردی برای زندگی خود دلایلی دارد.
مریم دختری است دهه هفتادی؛ به تازگی ازدواج کرده و با احساس رضایت از ازدواج خود میگوید: امروزه در جامعه دختران به دلیل بلوغ فکری زودرس و آزادیهایی که درخانواده دارند، در زمینههای مختلف تجربه کسب میکنند و به قول خودشان بیشتر از سن خود میفهمند. البته باید این موضوع را در نظر داشت که خانواده دراین زمینه نقش بسیار مهمی دارد، امروزه والدین زمینه را برای آزادی بیان واستقلال فرزندانشان فراهم کردهاند.
او ادامه داد: به دلیل اینکه همه تفریحات سالم را درزندگی امتحان کرده بودم وبه دنبال تنوع در زندگی بودم با کمک و راهنماییهای خانواده تصمیم به ازدواج گرفتم.
پریسا دختر دهه هفتادی دیگری است که کودک 2 سالهای دارد از نحوه ازدواج خود میگوید: من به صورت کاملا سنتی ازدواج کردم. به خاطر شرایط اقتصادی و فرهنگی دو خانواده و با راهنماییهای پدر و مادرم به این ازدواج راغب شدم و با گذشت 4 سال از ازدواجم بسیار راضی هستم.
دختران دهه هفتادی و مردم جامعه این باور را دارند که نسبت به دهههای دیگر متفاوت و خاص هستند. دختران، دوره نوجوانی و جوانی را سپری میکنند و اغلب استقلال طلب، لجباز و ریسک پذیر هستند و بخاطر استقلال و بهایی که خانوادهها به آنها میدهند خیلی زودتر از دهه شصتیها به این بلوغ فکری رسیدهاند.
والدین این دختران جوان از نسلی هستند که در آن زمان مردم مسئولیت پذیرتر و سازشیتر بودند. در آن زمان والدین آزادی عمل به فرزندان خود در هر زمینهای را نمیدادند و فضا برای دختران فضایی بسته بود، برای آنها تصمیم میگرفتند و جایی برای اعتراض هم وجود نداشت و محدودیتهایی که دختران دهه 50 و 60 داشتند تاثیراتی را برای آنها در پی داشت.
مادر و پدر دختران جوان امروزی اکثرا در سن 45 یا 50 سالگی هستند که در زمان جنگ تحمیلی ایران و عراق نوجوانانی بودهاند که استرس، ترس، هیجانات و تبعات جنگ بر روی آنان تاثیر گذاشته است. والدین جوانان به دلیل محدودیتی که در نوجوانی خود داشتهاند در حال حاضر فرزندان خود را آزاد میگذارند و البته آزادی که چارچوب مشخص و کنترل شده نداشته باشد تاثیرات منفی بر رفتار دختران و جامعه میگذارد.
نسل دهه هفتاد می خواهد از طریق ارزش های تنانه و مدیریت بر بدن به شکلی از ابراز خود و خودتحققبخشی دست پیدا کند. دست زدن به نوعی گفت و گوی دائمی با همتایانش در ایالات متحده، اروپا، آسیا و حتی آفریقا در چارچوب همین جهان بینی خاص نسل جدید قابل توضیح است.
این نسل بهتر از هر نسل دیگری می تواند از قدرت بینایی خود استفاده کند. این یک نسل بصری است که با چشمانش بیش از واژگان می اندیشد. فراموش نکنیم که او فرزند زمانی است که در هر ساعت، میلیاردها تصویر توزیع و منتشر می شود، پس عجیب هم نیست که بیش از هر حسی، حس بینایی، دیدن و تماشاکردن در این نسل قوی باشد. در یک کلام تفکر تصویری برای نسل جدید به مراتب قوی تر از تفکر واژگانی است.
این نسل همچنین از گوش هایش به مراتب بهتر از نسل ما استفاده می کند و برای همین شما با تولید انبوهی از موسیقی ها و ریتم ها مواجهید. نسل ما برای استفاده از گوش هایش حتما باید به یک سالن کنسرت یا موسیقی می رفت اما نسل امروز می تواند در لحظه جدیدترین تم های موسیقی را بشنود.
این نسل جدید از پاهایش هم بهتر استفاده می کند. این نسل یک نسل گردشگر است که دائما می کوشد فضاهای جدید را تجربه کند. این نسل تندپاتر و تیزپاتر است. برای نسل من استفاده از پا با محدودیت های بی شماری همراه بود و تصور این که بتوانیم به ترکیه، امارات یا اروپا و امریکا سفر کنیم تا زیست آنان را تجربه کنیم، تقریبا غیرممکن بود اما این نسل به راحتی می تواند برود و دیگر زیست ها را هم تجربه کند.
مهم تر از این که می تواند، این است که می خواهد. درواقع طلب می کند و امکانات هم به یاری اش می آید. درواقع برای نسل دهه هفتاد امکان بهره برداری از همه قابلیت های وجودی اش فراهم است، بنابراین ساختار احساسات و ظرفیت های آرزومندی این نسل به کلی با ساختار احساس و آرزوهای نسل قبلی تفاوت دارد. نسل دهه هفتاد انسان گراتر و نسبت به زندگی حساس تر است. قابلیت وجودی اش برای تجربه کردن زندگی هم بیشتر است.
در خصوص ازدواج دهه هفتادیها و ازدواج نکردن دهه شصتیها باید گفت که دختران دهه هفتادی براین باور هستند که نسبت به دیگر دههها خاصتر هستند و آزادی عمل و استقلال دارند. آنها در سن 15 تا 25 سالگی عشق را تجربه میکنند و آنچنان فرقی برای آنها ندارد که طرف مقابل چه شغلی داشته باشد و از چه طبقهای باشد اما دختر و پسر دهه شصتی که در زمان جنگ نوجوان بودند تاثیرات و تبعات ناشی از جنگ آنها را حساس و وسواسی تر نسبت به دختران دهه هفتادی کرده که همین مسئله بر انتخاب آنها در ازدواج بی تاثیر نبوده و نسبت به انتخاب همسر آنها وسواسی و سخت پسندتر هستند.
دختران دهه هفتادی به دلیل تنوع در زندگی، ازدواج را انتخاب میکنند. ازدواج زود هنگام دختران دهه هفتاد جنبه مثبت و منفی دارد زیرا ممکن است بصورت کاملا احساسی همسر خود را انتخاب کرده باشند و بعدها منجر به طلاق شود که همین مسئله آمار طلاق را در جامعه افزایش میدهد.
مسئله مهم دیگر که باید دختران و پسران مورد توجه قرار دهند، ازدواج در سن مناسب است به دلیل اینکه ازدواج زود هنگام و دیر هنگام هرکدام عواقب خود را دارد و اگر در سن مناسب ازدواج صورت گیرد بیشتر مشکلات از بین میرود.
توصیه به دختران دهه شصتی برای اینکه بتوانند ازدواج کنند
بیشتر جاماندگان از قشر متاهلان، دختران دهه شصت هستند، ۳ عاملی اصلی تاخیر در ازدواج این دختران، افزایش سطح تحصیلات، فاصله سنی میان دختران و پسران و نگاه آرمانی در ازدواج میان این نسل است.
حس نوستالژی با سختیها آمیختهتر است و همین است که دهه شصتیها نوستالژی بازتر هستند؛ برای دهه شصتیها همه چیز با نوع خاصی از سختی پیوند خورده بود؛ از آژیر قرمز گاه و بیگاه، تحصیل در کلاسهای ۴۰ تا ۵۰ نفره، پشت کنکور ماندنها و بعدها بیکاری. حالا هم تجرد قطعی تعداد قابل توجهی از دختران دهه۶۰ که این روزها مسئولان و رسانهها از آن با عنوان «بحران» نام میبرند.
دختران « آرزوهای بیکران » دیگر منتظر شاهزادهای با اسب سفید نیستند تا کاخ آرزوهاشان را بسازند، انتظار آنقدر طولانی شده است که به روایت آمارها دهه شصتیها بیشترین مجردها را در میان گروههای سنی تشکیل میدهند.