عنوان کتاب: عجایب ناشناخته از امپراطوری کره شمالی
نویسنده: معصومه هاشمی اجاق
کتاب عجایب ناشناخته از امپراطوری کره شمالی نوشته معصومه هاشمی اجاق میباشد. این کتاب به روایتهای پنهان و عجیب زندگی مردم در کره شمالی میپردازد و سعی دارد این کشور را در ابعاد مختلف بررسی کند.
کتاب عجایب ناشناخته از امپراطوری کره شمالی، بر گذشته تا حال کشوری به نام کره شمالی از زمان شکل گیری آن در پی تقسیم کره به دو بخش شمالی و جنوبی. در این کتاب به مسیر شکل گیری حکومت، رهبران و خصوصیات رفتاری آن ها و عملکرد آن ها قبال ملت و کشور و دیگر کشورها، خصوصیات اجتماعی، اقتصادی، امنیتی و اقتصادی گذشته تاحال این کشور پرداخته شده است.
قسمتی از کتاب را باهم میخوانیم:
دریایی
زیردریایی هاي کلاس “رومئو” که در دهه 1950 میلادي توسط جماهیر شوروي طراحی شدند تنها پس از 48 ماه با زیردریایی هاي اتمی جایگزین شدند. پس از آن تمامی نیروهاي دریایي جهان البته بجز کره شمالی به دلیل سر و صدا و سهولت رهگیري این زیردریایی ها از آن ها دست کشیدند. در حال حاضر کره شمالی 20 فروند زیردریایی کلاس رومئو دارد که یک سوم یگان زیردریاییاش را تشکیل میدهد (مجموعاً 73 فروند). این زیر دریایی ها اژدرهاي 4-Yu، سلاح هاي ساخت چین در دهه 1960 میلادي با برد چهار مایل را حمل میکنند. این در حالی است که زیر دریایی ها جنگی با قدرت اتمی کلاس لس آنجلس نیروي دریایی آمریکا، حاملموشک هاي هارپون هستند که میتوانند یک کشتی را در 150 مایلی غرق کنند.
وضعیت اقتصادي کشور (گذشته و حال)
فریب کاري و کتمان واقعیت ها در نهایت موجب خود فریفتگی خود فریبکاران نیز خواهد شد. به گونهاي که سیستمی که بر این مبنا تکیه کند نهایتاً با همین روش مشکلات و نواقص خود را نادیده گرفته و بالطبع، نیرو و هزینهاي مصرف رفع آن ها نخواهد ساخت، چرا که بر این باور است که اساساً دچار ضعفی نبوده است!
زمینه بروز یکی از این سیستم هاي خود فریفته در زمان حکومت کیم ایل سونگ فراهم میشود و قریب به یقین به حکومت هاي وراثتی پس از خود نیز ارث رسیده است. به نحوی که مدیران و مسئولین براي خوشحالی مقامات بالادست و کسب رضایت ایشان و همچنین کتمان ضعف ها از معدود بازدید کنندگان این کشور، اقدام به نشر آمار جعلی تولیدات ملی و صنایع خود کردند تا جائیکه این اقدام به آفتی تبدیل شد تا حکومت خود نیز باور کند فاقد ضعف و بیماري است و زمانی به خود بیاید که کار از کار گذشته و مملکت دچار رکود و شکست اقتصادي شده و جبران و ترمیم آن غیر ممکن یا بسیار دشوار خواهد بود.
پس از دهه 1990 اقتصاد دولتی کره شمالی به علت از بین رفتن روابط استراتژیک اقتصادي با شوروي به عنوان بزرگترین شریک تجاري کره شمالی و تیره شدن روابط این کشور با دولت چین، پس از عادي سازي روابط چین وکره جنوبی دچار مشکل شد. تجربه چند سیل شدید و چند سال خشکسالی باعث ایجاد قحطی شدیدي در کره شمالی شد و این کشور را در وضعیت بحرانی و بیثبات قرار داد، به طوريکه در نهایت کره شمالی به شدت نیازمند کمک هاي غذایی خارجی شد.
پس از ایجاد این وضعیت، کره شمالی در ابتدا در سطحی محدود اجازه تبادل کالا به صورت تهاتري را داد. در سال 2002 کیم جونگ ایل سیاست هاي اقتصادي مشابه دنگ شیائو پینگ رهبر جمهوري خلق چین را در کره شمالی اجرا کرد.
البته باید اذعان داشت کره شمالی در اوائل شکل گیري دو کره با بکارگیری فرمول تکیه بر استقلال و وطن پرستی راسخ به اضافه کمی رشد اقتصادي منهای بکارگیري بعضی از خائنین که درگذشته با ژاپن همکاري داشته اند از ثبات اقتصادي برخوردار شد. مشکلات اقتصادی کره جنوبی هم در همان زمان، منجر به بزرگ نمایی شرایط اقتصادی بهتر کره شمالی گردید.
علی ایحال باید به این نکته توجه داشت که بسیاري از پیشرفت هایی هم که در کره شمالی شنیده می شود زائیده توهمات سرد مداران آن کشور و ساختگی است.
صادرات
کره شمالی در پی خواست خود و بازخورد بین المللی رفتار خود به کشوري منزوي تبدیل شده است. سهم چشم گیر و یا محسوسی در بازار صادرات ندارد و پذیرش اینکه عملاً صادراتی نداشته باشد آسان است. محصولات و تولیداتی هم در حد صادرات نداشته است. منابع طبیعی هم براي فروش ندارد. به علت تحریم هاي بین المللی تبادل مالی ندارد. بسیاري از کشورها و شرکت ها هم حاضر نیستند چیزي به آن بفروشند مگر با اجازه نامه مشترکی از سوي کشورهاي تحریم کننده که عملاً صورت نمی پذیرد. علی ایحال میتوان از موارد زیر به عنوان آنچه بصورت قانونی و چه غیر قانونی صادر میشود نام برد.
کشاورزي
از طرفی دیگر کشاورزي این کشورکاملا سنتی است و بالطبع آنچه در بالا گفته شد از تکنولوژي روز بیبهره مانده است؛ بنابراین بازدهی کافی ندارد و بدتر از آن به دلیل سیستم اقتصادي بسته و کمونیستی، سودي نصیب کشاورز نمیکند که در نتیجه انگیزه کشاورزي نیز کاهش مییابد و در نهایت وضعیتی ایجاد میشود که مواد غذایی تولیدي کره شمالی کفاف جمعیت آن را نمیدهند.
ارزش پول
در نوامبر 2009 دولت کرهشمالی در اقدامی بی سابقه تصمیم گرفت که ارزش رسمی واحد پول این کشور یعنی وون (won) را تغییر دهد. پیش از آن هر دلار آمریکا به صورت رسمی 16,2 وون ارزش گزاري شده بود که این 16,2 هم از 16 فوریه یعنی تاریخ تولد رهبر دوم کره شمالی کیم جونگ ایل برداشته شده بود؛ اما علیرغم این ارزش گذاري، رقم واقعی که دلار آمریکا با آن مبادله میشد بسیار متفاوت بود. براي اهالی کره شمالی یک قیمت داشت، براي خارجی قیمتی دیگر و در بازار سیاه هم هر دلار 2500 وون بود! در اقدامی که دولت کره شمالی در این تاریخ انجام داد به هر شخص اجازه داده شده بود که تا هفت روز حداکثر 100 هزار وون خود را با اسکناس هاي 1000 وونی به بانک تحویل دهد و عوض آن ها 10 وون اسکناس جدید دریافت کند. بعد از آن اسکناس هاي قدیمی دیگر بیاعتبار میشدند؛ یعنی طبق این تصمیم ارزش وون کرهشمالی به یک دهزارم قبل کاهش می یافت و هیچ کسی هم نمیتوانست بیشتر از 100 هزار وون قدیمی را به وون جدید تبدیل کند؛ یعنی هر سرمایه اي بیش از 100 هزار وون فاقد ارزش میشد و فرد هم تنها به شرطی میتوانست با این پول، اسکناس جدید دریافت کند که تمام این 100 هزار وون را با اسکناس هاي 1000 وونی قدیمی به بانک میآورد.
این اقدام بخش زیادي از پس اندازهاي مردم کره شمالی را از بین برد و به همین دلیل در اتفاقی بیسابقه مردم کره شمالی به دولت اعتراض کردند و حتی پول هاي بی ارزش شده خود را دور ریختند. این اعتراض باعث شد سقف دارایی قابل تبدیل به 150 هزار وون پول نقد و 300 هزار وون سپرده بانکی براي هر فرد افزایش یابد؛ اما همین هم به درستی انجام نشد؛ زیرا دولت با اینکه اسکناس هاي قدیمی را در ماه نوامبر جمع آوري کرده بود اما اسکناس هاي جدید را در ماه دسامبر تحویل داد؛ یعنی به مدت یک ماه مردم کره شمالی پولی براي مبادله در دست نداشتند. این اقدام دولت براي کاهش تورم و کوچک کردن بازارهاي خاکستري موجود بود که البته به مردم کرهشمالی این درس را داد که به ارز رسمی خود اعتماد نکنند. از این روي امروزه بسیاري از تراکنش هاي غیر رسمی در کره شمالی با ارزهاي خارجی و بیش از همه با یوان چین انجام میشوند.
مدت هاست که بسیاري از دفاتر دولتی کره شمالی یا کلاً بودجه و منابعی ندارند یا اگر دارند مقدار آن بسیار کم و محدود است و مجبور هستند براي خود بودجه و پول جور کنند. به همین دلیل هرکسی با هر قدرتی در تلاش است با استفاده از منابعی که در اختیار دارد کسب و کاري ایجاد کند؛ مثلاً مقام هاي نظامی از سربازان وظیفه و نیروهاي رسمی ارتش به عنوان کارگر استفاده میکنند تا درآمدي ایجاد کنند. در این میان کسانی که به آدم هاي زورمند دسترسی دارند و میدانند به چه کسی و در کجا رشوه بدهند، بسیار ثروتمند میشوند.
با این اوصاف شاید بتوان صرف هزینه هاي گزاف دستیابی به سلاح هسته اي توسط کیم ایل سونگ و کیم جونگ ایل براي کشوري که به لحاظ اقتصادي ورشکسته محسوب می شود را “مُشت آخري” بر پیکر اقتصاد این کشور نامید. این چنین بلند پروازی ها، در زمانی که حامیان منفعت نگر کره از جمله پکن و مسکو دیگر بر حفظ شعائر کمونیستی خود هم اصراري نمی ورزند و متوجه لزوم برقراري روابط با دولت هایی اگرچه با دیدگاه هاي ایدئولوژیک مخالف و یا دولت هایی که دشمن دوستان خود تلقی میشدند شده بودند؛ نتیجه اي جز مفلوك شدن مردم در نتیجه بروز فلاکت اقتصادي در پی نداشت. کره شمالی کشوري است که به لحاظ درگیري با مسائل اقتصادي در زمره کشورهاي توسعه نیافته دنیا قرار میگیرد. کمبود غذا و علی الخصوص کمبود برق از مشکلات اقتصادي مهم این کشور است. مردم کره کمبود برق خود را ناشی از اقدامات آمریکا میدانند.
گفته میشود با شدت گرفتن اوضاع بد اقتصادي، در این کشور سوء استفاده از حق بیمه هاي بین المللی نیز شدت گرفته است. به نحویکه وانمود میشود دارایی که با ارزش زیادي بوده است از بین رفته است و خسارت آن را از شرکت بیمه اخذ میکنند.
همچنین همه افراد یک شغل دولتی دارند ولی قانونی هم به نام «سوم آگوست» وجود دارد که به کشاورزان اجازه میدهد در ازاي پرداخت مبلغی به دولت، از شغل رسمی دولتی مستثنا شوند. در این وانفساي اقتصادي زنان هستند که امید خانواده ها محسوب میشوند چون با توجه به اینکه زنان متاهل میتوانند به جاي شغل دولتی، خانه داري را انتخاب کنند، این مسئله به آن ها امکان و آزادي میدهد که بتوانند کسب وکارهاي کوچک شخصی نیز داشته باشند.
و با دستفروشی کلوچه، غذا، کالاهاي دستساز یا محصولاتی وارداتی مثل سیگارهاي روسی را می فروشند درآمدي دو تا سه برابر شوهران خود کسب کنند.
اشاره به مصادیقی از کمبودها، درك وضعیت نابسامان اقتصاد کره شمالی تسهیل میکند:
- در زمان کیم ایل سونگ هر سال یکبار به دانش آموزان یک لباس فرم، کلاه و یک جفت کفش داده میشد (توان تهیه بیشتر توسط عموم فراهم نبوده و از این البسه به عنوان البسه روزانه تا پایان سال استفاده میشده است).
- کمبود ناوگان ریلی باعث تراکم زیاد مسافرین در قطار میشد به گونه اي است که افراد براي آنکه جاي خود را ازدست ندهند، در قوطی اجابت مزاج میکردند (1995).
- کره شمالی به منظور ورود ارز به کشورهاي دیگر نیروي کار صادر میکند.
- تقریباً میتوان گفت که حمل و نقل در این کشور، متکی به حمل و نقل ریلی (قطار) است؛ علی ایحال سیستم ریلی این کشور که پس از اشغال کره توسط ژاپن ساخته شده است در حال حاضر فرسوده و بسیار ناکارآمد است.
- تا سال 1994، تامین مواد غذائی مردم به روش سوسیالیستی برعهده دولت بود. به نحوی که مقرر بود جیره غذائی افراد توسط دولت به خانواده ها به صورت روزانه، سه روز یکبار، هفتگی و ماهانه تحویل شود.
- مشاغل جدید ایجاد شده در پی فقر: فروش آب لوله کشی، شستن صورت با آب و صابون و شستن صورت با آب لوله کشی بدون صابون!
به طور کلی باید گفت اگرچه دولت کره شمالی مدعی است به خودکفایی رسیده و تنها بر خود متکی است، ولی حقیقت اقتصادي این کشور چیز دیگري است. اقتصاد کشور همچنان به کمک خارجی وابسته بوده و ارز این کشور به شدت دچار کاهش ارزش شده است. هنوز عمده ترین بخش تأمین آذوقه از طریق کمک هاي بین المللی صورت میگیرد.
تولید ناخالص ملی کره شمالی بیشتر از صنایع و معادن به دست میآید و پس از آن بخش خدماتی و کشاورزي است که آن هم براي تأمین نیاز همه جمعیت این کشور کافی نیست. کمی بیشتر از 15 درصد زمین ها، قابل زراعت هستند. صنعت گردشگري و سرمایه گذاري هاي مخفی خارجی، منبع ارز آوري هستند که این کشور به آن نیاز مبرم دارد. معدود گردشگران خارجی هم تنها میتوانند با یورو، دلار یا پول چین خرید کنند.
بحران برق
معضل کمبود برق تا حدي است که در پیونگ یانگ هم پس از نیمه شب کمتر چراغ روشنی یافت خواهد شد و قطعی برق شبانه در نقشه گوگل با تاریکی مطلق در این کشور قابل مشاهده است. (بدلیل کمبود برق و تعطیلی و فرسودگی صنایع تولید برق وکمبود انرژی هاي مورد نیاز تولید برق، مداوماً قطعی برق وجود دارد و تنها بخشی از شهرکه همیشه برق دارد، منطقهي «جونگ گو» است).
بحران برق
دونیروگاه ساخته شده زیر نظر شوروي در سال 1961 به نام «ترمو الکترونیک پیونگ یانگ» و دیگري در سال 1989 به نام «ترموالکترونیک پیونگ یانگ شرق» چنان فرسودهاند که دیگر حتی نمیتوانند به طور همزمان برق بیش از یک قسمت شهر را تامین نمایند. فرسودگی نیروگاه ها، ناشی از عدم تعمیر و نگهداري به موقع و صحیح آن ها به دلیل کمبود نیروي متخصص، دانش لازم و تجهیزات یدکی و به روزرسان است که آنهم در اثر قطع رابطه با کشورهاي داراي تکنولوژي و یا عدم توانایی مالی در تامین آن ها به وقوع پیوسته است.
برق در هر ایستگاه برق نهایتاً چهار ساعت وجود دارد و به صورت چرخشی برق دارند (پیونگ یانگ کلاً دو ایستگاه برق داشته است).
لازم به ذکر است در سال 2017 کرهشمالی اعلام کرد راکتور هسته اي نیروگاه دومنظوره «یانگ بیون» را با موفقیت آزمایش نموده است. لذا میتوان انتظار داشت هم اکنون تولید برق وضعیت مناسبتري داشته باشد. «یانگ بیون» نیروگاهی است که در سال 2008 و در پی توافق انجام شده در سال 2007 میان کره شمالی، روسیه، چین، آمریکا، ژاپن و کرهجنوبی تخریب و تعطیل و پس از آن با درگرفتن تشنجاتی بین دو کره به بهانه تحریم هاي جدید علیه کره شمالی مجدداً در سال 2013 به دستور کیم جونگ اون راه اندازي گردید. این نیروگاه در 100 کیلومتري پایتخت قراردارد.
پیامدهای مشکلات اقتصادی
در پایان دهه ي 90 وضعیت اقتصادي مردم (علیرغم فراوان شدن غذا در بازارها) چنان ضعیف بود که به دلیل ناتوانی در امرار معاش فرزندان خود، آن ها را رها میکردند. در عامه به این فرزندان «کوچِبی» به معناي چلچه هاي آواره میگفتند. اکثر بچه هاي سرگردان براي فرونشاندن گرسنگی شان، ته مانده هاي سیگار را می کشیدند و شایع شده بود که (به دلیل قحطی و گرسنگی) بچه هاي سرگردان را کشته و گوشت آن ها را میخوردند. شدت درماندگی مردم در این زمان چنان بود که در اثر کشتن و خوردن سگ ها به سبب ارتزاق در سال 1996، سگ ها مانند بسیاري از جوندگان و پرندگان و خزندگان که شکار میشدند کمیاب شدند.
فروش آب لوله کشی، شستن صورت با آب و صابون و شستن صورت با آب لوله کشی بدون صابون، سقط جنین براي پزشکان، اجاره دادن ساعتی اتاق برای انجام بعضی امور، جمع کردن سیم هاي مسی خطوط برق، آب کردن لاستیک هاي قدیمی جهت تولید دمپایی، جمع آوري گیاهان داروئی، باز کردن ماشین آلات و سنگ فرش هاي کارخانجاتی که متروکه شده اند از مشاغل جدید در دوران قحطی است. در اثر قحطی مردم روي به جمع آوري صدف و جلبک دریایی کردند ولی حکومت به دلیل آنکه انحصار ساحل و ماهیگیري را در اختیار داشت ساحل را حصار کشی نمود تا مردم از این ترفند هم نتوانند برای سیر کردن شکم خود بهره ببرند.
وضعیت آموزش
تربیت ایدئولوژیک و آموزش وفاداري به حکومت، از همان دوران کودکی در زمره سرفصل های اصلی آموزش وجود دارد. در مهد کودك به بچهها اقدامات انقلابی ژنرال یاد داده میشود. به آن ها آموزش داده میشود که دوستانشان را دوست بدارند، به رهبرشان وفادار باشند و به اطرافیان احترام بگذارند. در آموزش هاي روزمره دانش آموزان چنان تلاش میگردد که رهبران کره عاري از هرگونه نقص و سرشار از مهربانی و موجب عزت کشورشان بوده اند. این تلقین ها تا بجایی است که رهبران در چشم کودکان و دانش آموزان حکم خدایی یافته اند. مهمترین آموزه ها در مدارس، تعلیمات نظامی و پرداختن به اصول کمونیسم و تاریخ انقلاب و اقدامات رهبران پیشین میباشد. مطالعه در خصوص زندگی رهبر و آشنایی با خصائص و کردار او در هر صبح، جزء دروسی است که در کنار ریاضیات و دستور زبان کره اي و اخلاق کمونیست، به دانش آموزان تدریس میشود.
در مدرسه به کودکان می آموزند که کره جنوبی نوکر رژیم امپریالیست آمریکاست و هر لحظه ممکن است به شمالی ها حمله کند.
وضعیت اجتماعی
- کُرهای ها براي خودشان ضرب المثلی درست کرده اند که “آن ها مثل قورباغه اي در چاه هستند “.
- در اوائل دهه ي 1980، دولت کره شمالی اعلام کرد حضور معلولان، زیبایی شهر پیونگ یانگ را برهم میزند و همه آن ها را به روستاها تبعید کرد.
- فقط یک شبکه تلویزیونی وجود دارد که از ساعت 17 تا 23 برنامه پخش میکند ولی در روز یکشنبه از ساعت 10 برنامه دارد.
- «سنگسار» هم از روش هاي اعدام در کره شمالی است.
- در پیونگ یانگ، شلوغ ترین ساعات بین هفت و هشت عصر است و تا پس از 2 ساعت بعد از آن دیگر کسی در خیابان ها نیست به نحوی که معروفترین رستوران هم ساعت 8 تعطیل می شود.
- زنان پس از ازدواج نام فامیل شوهرشان را نمیگیرند.
- کشته شدن در جنگ بعنوان شهید جنگ آزادي وطن و موجب اعتبار یافتن همسر و خانواده بوده و خانواده به این منظور گواهینامه دریافت میکند. در این راستا همسر متوفی این شانس را پیدا میکند که با توصیه نامه اي که از حزب دریافت می کند به شوهر جدیدي معرفی و ازدواج خوبی داشته باشد.
- فرزندان افراد گناهکار و متخاصم را خون ناخالص بئول سون مینامند.
- جنبش میهن پرستانه برنج، کمپینی بود که مردم عادي باید به عنوان کاري میهن پرستانه، برنج تولیدي خود را به حکومت تقدیم کنند.
معماري
معماري در این کشور اقتباسی از معماري آلمان شرقی است که با معماري اصیل کرهاي آمیخته شده است. در پیونگ یانگ مناظر بدیع و چشم نوازي از شکوه معماري در ساختمان ها مشاهده میشود. تفصیل و تفسیر این قسمت را به قضاوت چشم ها واگذار میکنیم!
وضعیت امنیتی
- از آنجا که دریافت رشوه توسط پلیس مرسوم میباشد، لذا قاچاقچیان با پرداخت رشوه راه ورود کالاها به کشور را یاد گرفته و از این کنار، اقلام رسانه اي از قببیل فیلم و سریال هاي خارجی به کشور راه پیدا میکند.
- تمام نیروهاي کادر وقتی در حال احتضارند باید تداوم وفاداري و دلبستگی پس از مرگ خود را به رهبر طی سوگند نامه اي اذعان کنند. بدین معنا که سوگند میخورند پس از مرگ همچنان مطیع و سرسپرده رهبر خواهند بود!
- وضعیت امنیتی تا بدانجاست که حتی در نامگذاري ادارات یا سازمان هایی حتی در حوزه ادبیات از اعداد استفاده شده است تا نوع فعالیتی که در آن ها انجام می شود قابل شناسایی نباشد.
- انجام سفر بدون مجوز، مجازات سه ماه اعمال شاقه در پی دارد.
- استراتژي «حمل بندر» مجموعه عملیات آدمربایی ماموران کرهشمالی از کشورهاي دیگر است که در راستاي سیاست بومی سازي در سال 1972 توسط کیم جونگ ایل تصویب شد. حمل بندر به منظور اطمینان از دستیابی به اهداف عملیات جاسوسی، با ربودن معلمان و حتی کودکان خارجی ضمن بومی سازي فرهنگ و مشخصات اجتماعی افراد خارجی، آن ها را پس از تربیت براي جاسوسی به کشور مبداء باز میگرداندند. تاکنون بیشتر قربانیان این سیاست ژاپنی ها بودهاند. کیم جونگ ایل ضمن اعتراف به وقوع اینگونه آدم ربائی ها، آنرا به گردن سازمان هایی خاص که از روي حس ناسیونالیست و قهرمانانه این کار را انجام داده اند انداخته است.
- «کتابچه ي هویت» دفتري است که در آن سوابق همه افراد از جمله تغییرات تحصیلی، کاري و تلاش هاي حزبی و حتی رفتارشان درج میشود.
- به منظور خوب نشان دادن وضعیت عمومی کشور به گردشگران خارجی، دو شهر پیونگ یانگ یعنی پایتخت کره شمالی و شهر چونگ جین بعنوان ویترینی از کشور مورد تایید و مراقبت حکومت است.
- حساسیت نسبت به درز اطلاعات توسط بازدیدکنندگان تا جایی است که مامورانی که براي مراقبت از بازدیدکنندگان بکارگرفته می شوند، خود داراي مراقب هستند!
ممنوعیت ها، محدودیت ها و محرومیت!
در ادامه به مواردی اشاره میشودکه به واسطه اِعمال آن ها در این کشور، افراد از بسیاری از حقوق خود محروم و یا در سختی قرار گرفتهاند (مجدداً لازم به ذکر است شاید در حال حاضر بعضی موارد تغییر یافته، حذف یا از شدت آن ها کاسته یا افزایش یافته باشد):
- داشتن خودروي شخصی ممنوع.
- تمام شبکه هاي رادیویی حکومتیاند.
- انتشار کتاب، فیلم و استفاده از رادیو تلویزیون ممنوع بوده است.
- براي شهروندان درجه پائین زندگی در پایتخت و مناطق گرم ممنوع میباشد.
- کلیساها تعطیل و کتاب مقدس ممنوع گردیده است.
- بلند بودن مو بیش از 5 سانتیمتر ممنوع و جرم بود. افراد تاس مجوز بلندکردن تتمهی موی خود تا 7 سانت را دارا هستند!
- ایستگاه هاي قطار درجه یک مختص شهروندان درجه یک، یعنی خانواده کیم میباشد و اختصاصاً از آن ها مراقبه و نگهداري میشود. همچنین با رنگ زدن و نوشتن نام پکن روي قطارها، تظاهر میشود که قطارها ژاپنی نیستند.
- براي انجام سفر باید داراي مجوز و انجام سفر بدون مجوز ممنوع میباشد.
- فروش گندم توسط عموم ممنوع و باید توسط دولت انجام شود.
- علیرغم سیاست هاي پیشگیرانه که به منظور کمتر آگاه شدن مردم از اخبار، اطلاعات، اوضاع و تکنولوژي و دانش دیگر کشورهاي جهان مدنظر بوده است، نسبت به ترجمه بعضی از کُتُب غربی نیز اقدام شده بود که البته دسترسی به آن ها براي خواصی مانند دانش آموزان نخبه مقدور و براي عموم ممنوع بوده است.
- دوچرخه سواري دختران ممنوع بوده است.
- استفاده از خوراك پز برقی و لامپ با توان بیش از 40 وات ممنوع میباشد.
- به نظر و دستور حزب حاکم مشاهده صمیمیت بین زن و مرد درجامعه مطرود و حتی زوجین در این خصوص احتیاط لازم به عمل می آورند (از قبیل گرفتن دست همدیگر و یا بوسیدن).
- فوتبال به صورت مستقیم پخش نمیشود.
- هیچگونه ارتباط از قبیل تلفن، ایمیل و پست بین دو ملت کرهشمالی و کرهجنوبی وجود ندارد.
- در کره شمالی هیچکس در اتومبیل اش پخش صوت ندارد.
- تا سال 1994، اخبار تا ساعت 5 عصر پخش نمیشد.
- غالباً به جاي تراکتور ماشین آلات کشاورزي از گاو آهن استفاده می شود.
- غالب خانه ها از بلوك سیمانی و سنگ آهک و با ارتفاع کم و تک اتاقه هستند.
- هر شهر هر چقدر هم کوچک داراي یک سینماست (دلیل آن هم اعتقاد کیم جونگ ایل برتاثیرگذاري زیاد فیلم ها بر افکار مردم و امکان القاء بیشتر تفکرات و سیاست هایشان از طریق فیلم و سینما بوده است).
- قیمت بلیط سینما بسیار ارزان است.
- روزنامه کالایی گران محسوب میشود.
- در رده بندی که مردم قرار گرفته اند، براي فرزندان پایین ترین طبقه (طبقه متخاصم)، شناسنامه صادر نمیشود.
- عدم امکان نصب آسانسور، علیرغم تعبیه دالان مربوط به آسانسور در غالب آپارتمان ها.
- خانه ها باید داراي دیوارهاي هم اندازه باشند.
- تولید انرژي کاهش یافته و در پی آن مصرف انرژي هم کاهش یافته است؛ تا حدی که کاهش آلاینده هاي هوا نماي بی نظیر از آسمان برای این کشور فراهم کرده است!
- در هر واحد از ساختمان یک بلندگو جهت اعلان اطلاعیه هاي حزب وجود دارد.
- چراغ راهنمایی و رانندگی وجود ندارد (علت آن هم عدم امکان دسترسی افراد به داشتن خودرو است).
- بعد از ساعات مدید کاري، لازم است افراد در سخنرانی هاي ایدئولوژیک و آموزشی شرکت کنند یا به نوشتن مقاله یا تحلیل مقاله اي بپردازند (مشق شب)!
- برنامه هایی اجباري از قبیل دیدار فدراسیون زنان سوسیالیت چهارشنبه ها (براي زنان) و جلسات خود انتقادي در شب هاي جمعه برگزار میگردد.
- بخاطر کمبود صندلی و نیمکت، مردم عادت کرده اند به حالت چمباتمه و زانوهاي خم شده در سینه و روي پنجه پاهایشان بنشینند. موضوعی که تقریباً نشانه ي شناسایی کُره شمالی هاست!
- در زمان حیات کیم ایل سونگ فقط تصویر او باید در خانه ها نصب و پس از به قدرت رسیدن کیم جونگ ایل تصویر او نیز باید در کنار تصویر رهبر قبلی نصب و از آن ها مرتب و با احترام نگهداري گردد. به منظور حصول اطمینان از صحت نگهداري تصاویر، بازرسیهایی به صورت سرزده از منازل انجام میگردیده است.
- خواندن روزنامه هاي خارجی و همچنین نوشتن مطالب سیاسی حتی در دفترچه هاي خاطرات که میتوان از آن بعنوان حریمی خصوصی یاد کرد جُرم قلمداد میگردد.
- تمام نویسندگان باید منطبق بر سلسله مراتب کمیته ي مرکزي اتحادیه ي نویسندگان سازمان تبلیغات و تحریک افکار عمومی (PAD) بنویسند. درحقیقت نویسندگان باید آنچه دلخواه حزب و در راستاي ایدئولوژی هاي حکومت است بنویسند و اقدامات رهبر را آب و تاب بیشتري دهند.
- تا زمان مرگ کیم ایل سونگ رُمان نویسی رواج داشت و از علائق ویژه ي محسوب می شد. به منظور تولید آثار دلخواه و گروه تولید ادبی 15 آوریل تشکیل شده بود. پس از مرگ کیم ایل سونگ و در پی بحران اقتصادي و کمبود کاغذ در زمان کیم ایل جونگ، شعرگویی جایگزین رُمُان نویسی شد.
- عرُف شده بود که فقط سال روز تولد رهبر جشن گرفته شود و کودکان هم جشن تولد نداشتند.
- اغلب کارخانجات و ساختمان ها به تاریخ بازدید رهبر از آن مکان نامگذاري میشوند.
- در زمان کمبود کود شیمیایی، هر خانواده می بایست در راستاي وظائف خود، هر هفته یک سطل مدفوع انسانی (به عنوان کود) جمع آوري و به مرکز مربوطه تحویل دهد!
- مراسم ازدواج افراد در مقابل رهبرانشان در منزل و ضمن اداي احترام به ایشان و بدون حضور کشیش انجام کفایت میکند.
- کلیساها سال هاست که بسته شده و عده کمی از افراد مُسِن در خفا آداب مسیحیت را بجاي میآورند.
- امکان خرید تلویزیون از سال 1989 و با دریافت مجوزي از محل کار افراد ممکن گردید.
- پوشیدن لباس جین، بلند کردن موي سر و پوشیدن تیشرت با نوشته ي خارجی، توجه به مظاهر سرمایه داري و اخلال در نظم عمومی تلقی میشود.
- به دلیل رعایت فرهنگ ضد مصرفگرایی، در پایتخت فقط دو فروشگاه بزرگ به نام هاي فروشگاه بزرگ شماره 1 و فروشگاه بزرگ شماره 2 فعالند که کالاهاي عرضه شده در آن ها به هیجان انگیزي نام هایشان است!
- کُره شمالی ها نیاز به خرید لباس ندارند! و مقرر است در سال یکبار براي تابستان و یکبار براي زمستان از حکومت لباس دریافت کنند.
- آژانسی به نام آژانس تسهیلات که دولتی است فقط خدمات آرایشگاه و تعمیر دوچرخه را ارائه میدهد.
- دردهه ي 90 وضعیت کشاورزي چنان مشکل و به دلیل نبود انرژی هاي لازم، غیر قابل انجام شد که افراد به منظور تامین مایحتاج روزانه خود، شروع به کشت و زرع در سراشیبی ها و باغچه هاي خصوصی کردند (منظور از سراشیبی زمینی است که به دلیل شیب زیاد براي کشاورزي چندان مطلوب نیست).
- جیره غذایی خانواده ها هر دو هفته یکبار و از طریق «کوپن هاي تائید انجام وظائف» به اضافه کمی پول از فروشگاه قابل خرید بود. ضمن آنکه در صورت مسافرت یکی از افراد به اندازه روزهاي خروج وی، از جیره غذایی خانواده کسر میگردد.
- در جهت تحمل گرسنگی ناشی از کمبود مواد غذایی، تبلیغاتی با مضمون “بیایید در روز یک وعده غذا بخوریم “هم انجام شده است!
- پوشیدن لباس فرم براي دانشجویان حتی خارج از دانشگاه نیز الزامی است.
- بیشتر مردم از وجود اینترنت بی خبرند.
- در کُره شمالی کالسکه وجود نداشته است (بجاي آن کودك را به پشت خود بسته و حمل میکردند).
- بسیاري از روستاها طبق برنامهي حکومت، به نحوي احداث شده اند که شبیه هم باشند.
- به دلیل شرایط توپوگرافی منطقه یافتن زمین هموار براي کشاورزي از نعمات بزرگ محسوب میشود.
- مردم بیشتر اوقات زندگی خود را درلباس فُرم میگذرانند (که این لباس براي همه یک جور و از یک ماده مخصوص براق کُره اي به نام وینالون که توسط خودشان درسال 1939 اختراع شده است، تهیه میشود).
- زنان گوش هاي خود را سوراخ نمیکنند!
- تا سال 1990 طبق قانون حداقل سن ازدواج براي مردان 30 و براي زنان 28 سالگی بوده است تا به اندازه کافی به کشور خدمت کرده باشند.
- دولت چین ازدواج چینیها با زنان کره شمالی را به رسمیت نشناخته و این به این معناست که بچه هاي آن ها نیز شهروند چین محسوب نشده و از امتیازات شهروندي محروم میشوند.
- زنان بارداري که از چین بازگشته و بازداشت میشدند، در صورت بارداري حتی در ماه هاي آخر سقط جنین میشوند.
- درطلاق زن و مرد، خانه به مرد تعلق گرفته و حضانت فرزندان نیز با مرد خواهد بود؛ طلاق به هر علتی هم که بوده باشد.
- زنان میانسال و ازدواج کرده باید موهاي خود را کوتاه و فِرکنند ولی زنان ازدواج نکرده به شرط بافتن مو در پشت سر میتوانند موي خود را بلند کنند.
بخشی از عواقب محرومیت ها
طبق پژوهشی که توسط سازمان برنامه ي جهانی غذا (World Food Programm)و یونیسف در سال 2003 انجام شد، مشخص شده است 42% از بچه هاي کره شمالی مبتلا به «سندروم کوتولگی»هستند که آن ها را به آسیب هاي جدي و دائمی دچار نموده است.
کودکان قربانیان اصلی و اولیه شرائط بد اقتصادي، قحطی، تحریم و سوءتغذیه هستند؛ چه در شرایطی که از گرسنگی می میرند، چه در شرائطی که از بیماري می میرند، چه در شرائطی که در زمان فرار از کشور به همراه خانواده هاي خود سختی سفر را تاب نمی آورند و از ناتوانی و گرسنگی و یا سرما و گرما تلف می شوند و یا به دلیل سوء تغذیه دچار رُشد ناکافی شده و به طور دائم العمر تبعات آن را به همراه خواهند داشت. غالب کودکان دهه ي 1980 تا 1990 دچار «سندرم تحلیل رفتگی» و یبوست شدید شده بودند.
در اثر کمبودها و فقر افراد دچار فشار روحی شدید بوده و به تدریج به منظور احساساتی نشدن به عنوان راهی براي بقا، سعی کردند از توجه کردن به یکدیگر خود داري کنند تا دیوانه نشوند. در پی تشدید چنین مشکلاتی افراد بیشتر به نابود کردن خود تمایل پیدا میکنند و در این مضیقه اقتصادی و تنگنا ناچار به انتخاب روش پر درد و کم هزینه پریدن از بالاي ساختمان هستند که این روش خودکشی را به روش محبوب خودکشی در کره شمالی تبدیل کرده است. (آن هم به دلیل نبود قرص خواب آور که بتوانند از آن براي خودکشی استفاده کنند). افراد میوس و درمانده در آخرین امیدواري خود به ایستگاه هاي قطار پناه میبردند!
مشکلات در بخش بهداشت و درمان تا جایی است که به دلیل کمبود دستگاه رادیوگرافی، اکثر پزشکان از ماشین هاي «فلوروسکوپی» زمختی استفاده میکردند که آن ها را در معرض درجه بالایی از اشعه X قرار داده که منجر به افزایش ابتلاي زودرس به آب مروارید در این قشر شده بود. جالب است که بدانیم پزشکان، متعهد به اهداي خون، پیوند بخشی از پوستشان به قربانیان سوختگی وکوهپیمایی به منظور جمع آوري گیاهان داروئی بودند. در سال 1994 وضعیت آب ناسالم و هیچکس صابون نداشت، لذا بیماري تیفوئید شیوع یافت. در پی فقر پروتئین موي کودکان از رنگ مشکی به روشنی و مسی رنگی تبدیل می شد. برآورد می شود درسال 1998 بین 600 هزار تا دو میلیون نفر در اثر قحطی مرده باشند.
بعضی شعارها
- چیزي در دنیا نیست که ما حسرت آن را بخوریم، حتی اگر دریایی از آتش به سوي ما بیاید، بچه هاي کوچک نباید بترسند!
- پدر ما اینجاست!
- چیزي براي افسوس خوردن نداریم.
- اگر هزار کیلومتر رنج را تحمل کنید، ده هزار کیلومتر خوشبختی در انتظارتان است!
- بیایید چند دلار بیشتر نصیب کیم ایل سونگ کنیم.
- بیایید پشت سر رهبر بزرگمان کیم جونگ ایل متحد شویم.
- زندگی ات دراز باد کیم ایل سونگ.
- کیم جونگ ایل خورشید قرن بیست و یکم.
- بگذارید به روش خودمان زندگی کنیم.
- ما طبق آنچه حزب می گوید عمل می کنیم.
- چیزي در دنیا نیست که افسوسش را بخوریم.
- بگذارید سوسیالیسم از ما مراقبت کند.
بعضی از قوانین
بایدها و نبایدها (نوشته یا نانوشته!)
- افراد ذیل به مرگ با جوخه اعدام محکوم میشوند:
- کسانی که از قوانین رفت و آمد سرپیچی کنند.
- احتکار کنندگان غذا.
- اسراف کنندگان برق.
- کسانی که خطوط ارتباطی نظامی را قطع کنند.
- کسانی که منابع دولتی را احتکار کنند.
- فرهنگ خارجی را پخش کنند.
- شایعه سازان.
- مطابق با قانون “سونگان” تمام برنج موجود در کشور به ارتش تعلق دارد. لذا اگر تخلفاتی در این مورد صورت پذیرد، به مثابه تخلفی نظامی در دادگاهی نظامی به آن رسیدگی می شود.
- طبق قانون کره شمالی، ارتباط با مُجرم نیز جُرم و هر آنچه حُکم مجرم باشد، حکم مرتبطین با او خواهد بود.
- ذکر هرگونه احوالات و اطلاعاتی از رهبر که در تبلیغات رسمی حزب کارگر نباشد ممنوع است.
- هر شهروندي از جمهوري کُره که به یک کشور خارجی فرار و یا از دشمن طرفداري کند که این موضوع شامل پیگیري از یک سفارت خارجی یا همکاري با یک سازمان یا شهروند کشور دشمن از طریق راهنماي سفر یا مترجم و حتی حمایت مادي و معنوي… شود به مرگ محکوم خواهد شد.
- دستفروشی به غیر از زنان بالاي 40 سال ممنوع میباشد.
- همهي افراد باید همیشه «گواهینامه شهروندي» که کتابچه اي 12 صفحه اي شامل اطلاعات آن فرد است را به همراه داشته باشند.
- همهي زنان و مردان جوان تر از 40 سال باید براي کار، خود را به کارخانه هاي دولتی معرفی کنند.
- عرضه ي برنج، ذرت و سویا در بازار توسط مردم به بهانه ای که ممکن است به چین برده شده و به دشمن (کُره جنوبی) فروخته شود ممنوع میباشد.
- عرضه ي لوازم آرایشی چینی به دلیل آنکه ممکن است باعث تاول زدن شود، ممنوع میباشد.
- عرضه ي غذاهاي حاضري چینی به دلیل آنکه ممکن است موجب درد معده شود، ممنوع میباشد.
- در سیستم اداري کره شمالی، رشوه بسیار کارگشاست.
- کالاهاي ساخت کره جنوبی ممنوع الورود هستند.
- از کالاهاي وارداتی عوارض دریافت نمیشود ولی از کالاهاي صادراتی عوارض گرفته میشود.
- 30 درصد سهمیه ورود به دانشگاه ها، مختص ارتشی هاست.
- لباس هاي ُمُد روز هم که از مرز چین وارد می شود به دلیل اینکه پرزرق و برق و ضد تفکرات سوسیالیسم است ممنوع میباشد.
- استفاده از تقویم هاي تبلیغاتی، یا داراي عکس مُدل هاي غربی نشانگر تعلق خاطر به ماتریالیسم و گناه تلقی شده و داراي مجازات است.
- در کره شمالی هرکسی باید شغل پدر خود را ادامه دهد؛ کارگر زاده کارگر شود، دهقان زاده دهقان شود و غیره، مگر آنکه به ارتش ملحق شوند یا با استفاده از رابطه و رشوه این رسم طبقاتی را دور بزنند.
- تا قبل از سال 1988 هر فرد روستایی که با فردي شهري ازدواج میکرد می توانست از طبقه موروثی خود جدا شود و به شهر برود ولی از سال 1988 به بعد این موضوع برعکس شده و هر فرد شهري که با روستایی ازدواج کند باید براي ادامه زندگی به روستا برود.
- دعوا راه انداختن در روزهاي حساس و مهم مانند روز تولد رهبران، جرم سیاسی سنگین تلقی و حداقل مجازات آن زندان با اعمال شاقه است!
- خدمت سربازي در ارتش کُرهشمالی 10 سال است.
- در مزارع اشتراکی کشت «خشخاش» مجاز است.
- دُزدي، احتکار و حتی فروش غلات (درسال 1997) حکم اعدام داشته است.
- دیوار اطراف خانهها باید حداکثر 1.5متر ارتفاع داشته باشند تا پلیس هر وقت که بخواهد، بتواند به داخل سَرَك بکشد.
- جهت خرید و استفاده از تلویزیون وارداتی باید به منظور از کارانداختن دستگاه میزان کننده کانال هاي آن که موجب تعویض کانال ها و دریافت کانال هاي جدید میشود، آن را در ادارهاي به نام بازرسی امواج الکترونیکی ثبت کنند.
- براساس قانون وقتی خون ناخالص ضعیف میشود که 3 نسل از آن بگذرد.
- حتی صلیب سرخ هم اجازه رد و بدل کردن پیام بین دو کُره را ندارد.
- به منظور پیشگیري از فرار کُره شمالی ها، کسانی که براي کسب و کار به خارج می رفتند، امکان اینکه زن و بچه هایشان را به همراه ببرند وجود ندارد.
- به منظور جلوگیري از آگاهی مردم از اخبار، ثروت، پیشرفت و هر گونه تمایزات مثبت دیگر کشورها در بعضی موارد محکومیت اعدام در انتظار فروشندگان دي وي دي است.
- مقالات حزب کارگر هشدار می دهد که برنامه هاي تلویزیونی خارجی طوري طراحی شده اند که آموزه هاي کیم ایل سونگ و کیم جونگ ایل را تخریب کنند. این کار با هدف توجیه سانسور برنامه هاي تلویزیون ار طریق دستکاري در سیستم آن و همچنین به منظور تخطئه برداشت هاي احتمالی افرادی که احیاناً تصاویر تلویزیون هاي را دیدهاند انجام می شود.
فرار، مهاجرت و پناهندگی
- غالباً فرار از کره، از طریق گذر از رودخانه هاي “یالو” در مرز چین و “تومن” در مرز چین و روسیه انجام می شود.
- بر اساس ماده 3 قانون اساسی:
“کره جنوبی خود را دولت برحق جزیره کُره میداند، از این رو تمام کرهشمالی ها به صورت خودکار شهروند کرهجنوبی محسوب میشوند.”
- حقوق شهروندي براي کُرهشمالی ها در دادگاه عالی 1996 تائید شده است.
- چینیها به عنوان ته ماندهي وفاداریشان به متحد کمونیستیشان، از سرازیر شدن میلیون ها مهاجر کره شمالی از مرز جلوگیري میکند. بدین معنا که روند فرار و پناهجویی کره شمالی ها با سختی فراوان همراه بوده و هست که منجر به سخت تر شدن شرایط فرار از کره زیاد گاهاً تلفات انسانی است.
- دولت کره جنوبی پس از آموزش هاي اولیه اي که با هدف هماهنگ سازي زندگی شمالی ها با جنوبی ها به پناهندگان شمالی ارائه میدهد، مبلغ 20 هزار دلار براي شروع زندگی مستقل به آن ها اهدا میکند.
- برخلاف چین که پس از دستگیري پناهجویان کُرهشمالی، آن ها را به کشورشان باز میگرداند، پناهجویان عبورکرده از مرز مغولستان پس از دستگیري مستقیماً به کُرهجنوبی فرستاده می شوند.
- پس از انعقاد توافق نامه بین کره شمالی و چین مبنی بر بازگرداندن فراریان کره اي و سخت شدن شرایط پناهندگان در بدو ورود به چین، کره جنوبی از چین درخواست کرد نسبت به احداث پناهگاه هایی در مناطق مرزي اقدام کند ولی چین تاکنون از اجراي این اقدام سرباز زده است.
- شرایط فراریان دستگیر شده در اردوگاه ها بسیار سخت و بگونه اي است که تمام افراد چه زن چه مرد و حتی کودك بدون در نظر گرفتن سن و سال در اردوگاه ها به کار گرفته میشوند. پس از آن کار باید در جلسات که به منظور باز آموزي و تربیت مجدد انقلابی تشکیل می شود شرکت کرده و به مرور سخنان کیم ایل سونگ و کیم جونگ ایل بپردازند تا از حفظ شود. همچنین به ندرت غذا خورده و از جاي مناسب و زمان کافی براي خواب بهره مند نبوده اند.
- مبلغان پروتستان آمریکایی و کره جنوبی با تامین پول مورد نیاز قاچاقچیان، به پناهجویان شمالی براي فرار به کره جنوبی کمک می کنند.
- اگر چه فرار از طریق مغولستان براي شمالی ها به منزلهي بلیطی مجانی به سوي سئول محسوب میشود ولی مسیر این فرار از طریق بیابان هاي خشن مرز مغولستان (بیابان گُوبی) می تواند تاحد مرگ سخت و دشوار باشد.
- یک از اهداف این اقدام ترویج مذهب و افزایش پیروان مذهب پروتستان است.
وضعیت مهاجران در کره جنوبی
- از لحاظ تحصیلی: جهت ادامه تحصیل معتبرترین دانشگاه هاي کره جنوبی بدون آزمون و شهریه به پناه یافتگان، اجازه تحصیل در دانشگاه میدهند.
- از لحاظ اجتماعی: می توان گفت نیمی از افراد دید مثبتی به پناهندگان شمالی ندارند و ضمن توجه به جنگ بین دو کره فاصله خود را با این افراد حفظ کرده و با ایشان به مثابه مهاجران جنوب شرق آسیایی، فیلیپینی و کامبوجی نگاه میکنند. برخلاف این عده، رفتارهاي مساعدتی و مهمان نوازانه نیز از جانب دیگر اقشار در جهت ارتقاء وضعیت اجتماعی ایشان هم صورت می پذیرد.
- علی ایحال شمالی ها پس از مهاجرت، کره جنوبی را آنچنان بهشت موعودي که تصور میکردند، نیافتهاند و از دلتنگی هایشان نسبت به میهن اصلی خود میگویند.
وضعیت ادبیات، فرهنگ و هنر (دستور ادبیات یا ادبیات دستوري؟!)
تا زمان مرگ کیم ایل سونگ، رُمان نویسی رواج داشت و از علائق ویژهي وی محسوب میشد. همچنین گروهی موسوم به «تولید ادبی 15 آوریل» صرفاً رمان هاي مورد علاقه وي را مینوشتند. پس از مرگ کیم ایل سونگ و در زمان حکومت کیم جونگ ایل ودر پی کمبود کاغذ رُمان نویسی به شعرگویی متمایل گردید.
در این خصوص جنگ جین سونگ شاعر فراري که کتاب «رهبر عزیز» بر اساس نقل قول هاي او نوشته شده است می گوید: وظیفه یافتم شعري حماسی در وصف کیم جونگ ایل بگویم که در آن وي ارباب سلاح ها و مجري عدالت جلوه کند؛ همچنین نیروي نظامی کره شمالی چنان جلوه کند که فقط در فکر دفاع از مردم ولی نیروي نظامی کرهجنوبی در تلاش براي تخاصم است. وي پس از سرودن این شعر به حلقه ي پذیرفته شدگان رهبر راه یافت؛ جمعی که پذیرفته شدگان در آن از مصونیت بالایی برخوردار بودند.
سَبک شعرگویی شاعران، توسط حزب کارگر دیکته میشود و مورد تائید ترین مجمع شاعران گروهی است به نام گروه «نُخبگان» که فقط از 6 نفر شاعر تشکیل میشود.
کیم جونگ ایل تاکید داشت که وي به پشتوانه ي موسیقی و ادبیات حکومت میکند و در زمان او سرودي طراحی و از تلویزیون پخش میشد با این مضمون که رهبر عزیز (کیم جونگ ایل) روزانه صدها کیلومتر براي حمایت از مردم در کشور سفر میکند، درحالی که روز را فقط با یک کوفته برنجی به سر می برد.
تمام نویسندگان باید منطبق بر سلسله مراتب کمیته ي مرکزي اتحادیهي نویسندگان سازمان تبلیغات و تحریک افکار عمومی (PAD)، بنویسند. در حقیقت نویسندگان باید آنچه دلخواه حزب و در راستاي ایدئولوژی هاي حکومت است بنویسند و اقدامات رهبر را آب و تاب بیشتري دهند.
آثار هنري و بخصوص شعر باید در چارچوب خاص تعریف شده و مورد تائید حکومت تولید و منتشر شوند. این چارچوب چنان تنگ و مستحکم تعریف شده است که مردم حتی القاب رهبران را جزئی از نام آن ها و مختص به ریشه ي اصیل کُرهاي میدانستند نه واژه و صفتی جهانی، از جمله عزیز، محترم و کبیر!
این چارچوب برگرفته از قانون «جوچه» و در زیر مجموعهي آن «نظریه هنري جوچه» است و همچنین عواقب سختی در انتظار تولید کننده آثاري است که پس از بازبینی در دایرهي این نظریه هنري قرار نگرفته باشند.
از نکات جالب اینکه از مجموعهي اشعار «لُرد بایرون» فقط یکصد نسخه چاپ شده که به مجموعه «یکصد نسخهي کره شمالی» معروف است و در خصوص این مجموعه هم باید گفت که روي هر نسخه از یک تا صد شماره گذاري شده و شماره یک آن به خانواده کیم تعلق دارد و نسخه هاي دیگر و با افزایش شماره به افراد به رده پائین تر تعلق میگیرد.
تمام مردم، باید سه شعر را از حفظ باشند:
- شعر «براي تنها و یگانه وطنم».
- شعر «مادر».
- شعر «وطنم».
در خصوص نشریات نیز باید گفت اساساً مجلات پر زرق و برق و عامه پسند چاپ نمیشوند و هیچ تفاوت نظري در روزنامه هاي مختلف نمیتوان پیدا کرد.
اردوگاه هاي کار
اردوگاه هاي کار اجباري در کره شمالی به تقلید از اردوگاه هاي کار شوروي سابق موسوم به «گولاگ» شکل گرفت. گولاگ ها در حقیقت روش مجازات بود برای افراد در زمان لنین و استالین. این اردوگاه ها در مناطق یخبندان سیبري و استپ هاي قزاقستان و بیابان هاي ترکمنستان ساخته شده بودند. اگرچه مدت هاست سیستم اردوگاه هاي گولاگ منسوخ شده اما کره با سوء استفاده از شرایط عزلت و پرده نشینی و حصارکشی دور خود، هنوز اردوگاه هاي کار اجباري خود را پا برجا نگاه داشته است. شواهد و مستندات و حتی تصاویر ماهواره اي صحت این موضوع را تایید مینماید. تفاوت شدت مجازات ها در کره شمالی نسبت به پدر خوانده خود شوروي، بسیار سختگیرانه تر و تا حدي است که گناه یک متهم را به خانواده او نیز تسرّي میدهند و کل خانواده و بستگان او را به اردوگاه هاي کار اجباري میفرستند حتی کودکان! مثلاً در صورت تخطی مدیران بلند پایهی حزب این امکان وجود دارد که خانواده و اطرافیان وي به حبس و کار اجباري در اردوگاه ها محکوم شوند به نحوی که کودکانشان نیز از این مجازات مصون نیستند.
اقداماتی که حکومت در پاسخ به خود گذشتگی افرادي که تمام فامیل، شغل و رفاه خود را رها کرده و به کرهشمالی بازگشته بودند و تمام زندگی و ثروت خود را به حزب هدیه کرده بودند شکاکی، اتهام زنی و روانه ساختن آن ها به اردوگاه های کار بوده است.
درکره شمالی علیرغم اینکه اردوگاه هاي کار در داخل کشور هستند به منظور گمراه کردن افکار، تحت پوشش تابلوي پادگان فعالیت میکنند.
فعالان حقوق بشر مدعی هستند که 40 درصد زندانیان در این اردوگاه ها بر اثر سوءتغذیه جان خود را از دست میدهند و مابقی با بیماري، خشونت جنسی، شکنجه و سوء استفاده از سوي نگهبانان دست و پنجه نرم کرده یا تا سرحد مرگ به کار گماشته میشوند.
کمیته حقوق بشر که با دیجیتال گلوب، از شرکت هاي پیشرو در عکسبرداري از زمین همکاري دارد، در سال 2012 با استفاده از تصاویر ماهواره اي گزارشی از اردوگاه های کارکرهشمالی، با «گولاگ پنهان» منتشر کرد (گولاگ نام یکی از مخوفترین اردوگاه هاي کار اجباري شوروي سابق بوده است). گفته میشود تاکنون حدود 200 هزارنفر در اردوگاه هاي کار زندانی بوده اند.
اما چه کسانی در کره شمالی خطر گرفتار شدن در اردوگاه های کار را بیشتر احساس میکنند؟ بعضی از جُرم هایی که اتهام خیانت و جنایت را به افراد میچسباند و به تبع آن افراد به اردوگاه هاي کار گرفتار میشوند عدم شرکت در تظاهرات حکومتی، تشویق نکردن به اندازه کافی رهبر و نشان ندادن نفرت لازم در برخورد با وطن فروشان است.
از زندانیان بارز اردوگاه کار میتوان به بازیکنان تیم ملی فوتبال آن کشور اشاره کرد.همچنین وزیر سابق آموزش و پرورش که معلم تاریخ کیم ایل سونگ هم بوده است!
افراد در اردوگاه هاي کار به دو دسته کلی اصلاح پذیرها و اصلاح ناپذیرها دسته بندي میشوند و در این بین حکومت به اصلاح ناپذیرها چنان سخت میگیرد تا از رنج و سختی بمیرند و در این اقدام به مثابه عقیم سازي اینگونه مجرمین عمل میکند.
در اردوگاه، پوستر رهبران از حقوق انسانی بیشتری برخوردارند به نحویکه اتاقی که در اردوگاه به مثابه معبد و شامل پوسترهاي رهبران است باید گرم نگه داشته شود در حالیکه خانواده ها از سرما در حال مردن هستند!
حقوق بشر به معناي واقعی در اردوگاه ها جایگاهی ندارد؛ این تفاوت و خوي غیر انسانی تا حدي است که به بیماران کمترین اهمیت داده نمی شود. اگر بیماري بیش از یک عمل جراحی نیاز داشته باشد او را رها میکنند تا بمیرد. اگر دراردوگاه، معدن دچار ریزش شود به افراد زیر آوار اهمیت داده نمیشود. به افراد اجازه سوگواري و تسلی و آرامش داده نمیشود و این تا جایی است که کارگران باید در کنار اجساد قربانیان دیگر اردوگاه به کار خود ادامه دهند. بر این منوال انسان به یاد «آشویتش» نازی ها میافتد!
درمان بیماران در اردوگاه، رها کردن آن ها تا بهبود یا مُردن آن هاست و سهمیه غذایی بیماران بجاي تقویت، کاهش هم داده میشود چون از نظر مسئولین اردوگاه کسی باید غذا بخورد که کار میکند و هرچه کمتر کارکنند باید جیره غذایی کمتر داشته باشند خواه مریض باشند خواه سالم. اوضاع تغذیه تا جایی خراب است که زندانیان را مجبور به همه چیز خواري از جمله سمندر، قورباغه، تخم قورباغه، سوسک، هزار پا، کرم و موش میکند.
بدی اوضاع در این اردوگاه ها تا جایی است که مردگان نیز احساس آرامش نخواهند داشت چون به منظور فراهم کردن زمین کشاورزي گورهاي زندانیان را به منظور فراهم کردن زمین مسطح، قلع و قمع می کنند.
زندانیان در اردوگاه ها تا لحظه آزادشدنشان از درازای محکومیت خود هیچ اطلاعی ندارند و همچنین مشخص شده است که تا فرد اصلی که خانواده وي به جرم گناه او در حبس و اردوگاه گرفتار شده اند، نمیرد، بستگان وي هم آزاد نمیشوند یعنی آزاد شدن خانواده برابر با مرگ آن فرد (زندانی سیاسی) اصلی است.
حتی خودکشی افراد درمانده از شرایط زندگی در اردوگاه، پایان دردسر هایش نخواهد بود و گرفتاری هاي جدیدی براي بازماندهگان وی بجاي میگذارد به دلیل آنکه خودکشی نوعی نافرمانی و بی توجهی به دستورات و ناسپاسی از بابت آن همه آموزش هاي اردوگاهی تلقی میشود و از آنجا که دیگر مُجرم یا مقصر زنده نیست تا تقاص گناه خود را پس دهد لذا خانواده او باید تاوان گناه مقصر را پس دهند!
اگرچه گفته میشود سالیانه درحدود 100 هزار نفر در اردوگاه هاي کار در اثر شرایط سخت می میرند ولی با توجه به اینکه تخمین زده میشود که کلاً در حدود 200 هزار نفر در اردوگاه ها گرفتار باشند این عدد مرگ و میر کمی باور ناپذیر است.
از سنگ هوري و یودوك و یانگ پیونگ میتوان به عنوان بعضی اردوگاه هاي کار مخوف در کرهشمالی نام برد (لازم به ذکر است اردوگاه سنگ هوري در اثر افشاگري سازمان عفو بین الملل تعطیل شد).
گفتار پایانی
در عصر حاضر با توجه به سرانجامی که دیکتاتورهاي بزرگ قرن از جمله هیتلر، چائومسکو و قذافی و امثال هم دچار آن شدهاند رفتار دیکتاتور منشی عجیب به نظر میرسد. نقض حقوق بشر در هر گوشه اي از دنیا قابل مثال زدن است حتی کشورهایی که خود را مهد دموکراسی و آزادی بیان و حقوق بشر می دانند؛ اما اگر بخواهیم کلکسیونی از مصادیق نقض حقوق افراد را مثال بزنیم کافیست کمی بر رفتار این حکومت با مردمانش توجه کنیم.
کانگ چون هوان یکی از فراریان از کره شمالی میگوید: “آنچه باعث نجات زندگی ام (با شرایط سخت اردوگاه) شد، کار سخت و پایان ناپذیري بود که هر روز انجام میدادم، زیرا هیچگاه فرصتی هم برای فکر کردن به دشواری هاي زندگی ام فراهم نمی شد، تقدیر خود را قبول کرده و با آن کنار آمده بودم.“
او میگوید:”در یودوك پی بردم که تمایزهاي اجتماعی و تحصیلی در چنین مکانی به سرعت محو میشود. بچه که بودم فکر میکردم آدم با حیوان فرق میکند اما در یودوك فهمیدم واقعیت خلاف این را میگوید. در یودوك هیچ تفاوتی بین انسان و حیوان نبود، بجز یک تفاوت: یک آدم خیلی گرسنه حاضر است براي سیر کردن شکم خود از غذاي بچه اش بدزدد اما یک حیوان گرسنه هرگز چنین کاري انجام نمیدهد و من شاهد مرگ آدم هاي بسیاري در اردوگاه بودم که نحوه مردنشان هیچ تفاوتی با حیوانات نداشت!
اینجاست که حتی حرف یک کودک هم میتواند رسیدن به درک تبعات ظلم و تجاوز به حقوق فردی را تسهیل کند، جمله اي که یکی از کودکان اردوگاه بی آنکه بداند و بفهمد چرا باید در اسارت به سر ببرد بیان میکند: “اردوگاه جاي مناسبی براي بزرگ شدن نیست، اینجا هیچ وقت آدم قوي و پر زور نمی شود، اکثر بچه هاي اردوگاه هیچوقت رشد نمی کنند.”