عنوان کتاب : غم و شادی در اشعار انوری – نقد اشعار انوری
نویسنده: الهه شارقی
کتاب غم و شادی در اشعار انوری اثری پژوهشی از الهه شارقی است. او در این کتاب تلاش کرده تا نگاهی به اشعار این شاعر نامدار بیندازد و زندگی نامه این شاعر و همچنین مفاهیم و تعابیر شاد و غمناک را از شعرهای او استخراج کند و در این کتاب به نقد اشعار انوری میپردازد.
خلاصه ای از کتاب را باهم میخوانیم:
سال تولد و وفات و آرامگاه انوری
سال تولد و وفات انوری به طور قطعی معلوم نیست. قدر مسلّم این است که او در ربع اول قرن ششم متولد شده است و در ربع آخر قرن در گذشته است.
استاد مدرّس رضوی پس از سنجیدن تمام روایات، سال 583 را که روایت امین احمد رازی مؤلف (هفت اقلیم) است سال وفات انوری دانسته است. (شفیعی کدکنی، 1384: 29)
در مورد محل فوت یا آرامگاه او نیز اختلاف نظر وجود دارد. وی به احتمال قوی در بلخ در گذشته و همانجا به خاک سپرده شده است. (سمرقندی، 1382: 84)
نقد اشعار انوری در اعتقاد و مذهب انوری
بنا بر نظر سیّد نورالله شوشتری در کتاب مجالس المومنین، انوری شاعری شیعه مذهب به حساب آمده است حال آنکه بنابر دیوان و اشعار او چنین معنی بسیار دور و بعید می نماید؛ زیرا شاعری شیعه در عهدی چنان سخت که نسبت به تشیع در خراسان نظر مساعدی نداشته اند و در دوره ای که رافضیان در شمار «بد دینان» بوده اند بعید می باشد خصوصاً آنکه انوری در اشعارش چند بار به عدل و عدالت و صلابت عمر اشاره کرده و ظهور شریعت محمّدی را به وسیله او دانسته است. (صفا، 1369: 656)
انوری به علّت فقدان پایگاه روحی استوار، هرگز نتوانسته است به چیزی « ایمان» داشته باشد تا همان ایمان او را از دغدغه های روحی و تناقض های شخصی باز دارد. در مجموع، انوری، شاعری است که به گونه ای اهل الحاد است و الحاد او نه به معنی کفر بلکه به معنی غفلت و تغافل داشتن نسبت به زندگی آن جهانی است. انوری التذاذ از لحظه و دم را غنیمت شمردن تلقی می کرده است و برای رسیدن به این «دم مغتنم» از هیچ کاری امتناع نداشته است و به همین دلیل پیوسته در طلب شراب و گذران لحظه است و در آن سوی مستی، هیچ غایت فلسفی و اجتماعی را جست و جو نمی کند. (شفیعی کدکنی،1384: 114)
نقد اشعار انوری در روان شناسی شعر انوری
انوری آنچنان که پیش از این گفته شد به علّت فقدان پایگاه روحی استوار، دچار ضعف ایمان است و همین موضوع نتوانسته است او را از دغدغه های زندگی رها کند بلکه روحیۀ او درست همچون خاشاکی است بر سر امواج نیاز های روزمرۀ او که گویا حرص و آزمندی به سرعت آن می افزوده است. انوری همواره میان «زهد» و «حرص» و «خردگرایی» و «خردستیزی» و «مفاخره به شعر» و «نفرت از شعر» در نوسان است و تناقض مرکزی وجود او را این نکات تشکیل می دهد. از یک سو دم از حکمت بوعلی سینا می زند و خرد را می ستاید و از سوی دیگر دم از شعر های «قلندری» و صوفیانه می زند و «مذهب قلندر» را می ستاید که دراو کفر و دین یکسان است و این تناقض ها، در شعر کمتر شاعری تا بدین حد خود را آشکار کرده اند.(شفیعی کدکنی، 1384: 112)
«مدایح انوری» در بین اشعار او نقش برجسته ای در ترسیم جامعۀ او علی الخصوص جامعۀ درباری و خلق ادبیات درباری داشته است. در حقیقت «مدایح انوری» از مظاهراصلی کمال هنر او تلقّی می شده است و از خلال بعضی از این مدایح درباری می توان به بسیاری از خوی و خصلت های حاکم بر این دربار ها به گونه ای غیر مستقیم، پی برد و دریافت که تا چه اندازه انحطاط اخلاقی در درون این جامعه رواج داشته و چه بسیار «منکر ها» که در آنجا «معروف» بوده است و صاحبان آن گونه خوی و خصلت ها بدان «فضایل» خویش میبالیده اند.
نقد اشعار انوری در زمینه فرهنگی شعر انوری
از مطالعه دیوان انوری و داستان های زندگی او بر می آید که وی برای نقد اشعار انوری از علوم منطق، موسیقی، هیأت، حکمت الهی، ریاضی و اعمال و احکام نجوم آگاه بوده است و حتّی از درون تصاویر شعری او احاطه بر دانش های عصر را می توان به روشنی دریافت. (همان:126)
نقد اشعار انوری در زبان و سبک انوری در اشعارش
زبان شعر انوری، ساده ترین و بی پیرایه ترین زبان شعر تا عصر اوست. تنها کسی که در این میان با او قابل مقایسه است، سعدی است که یک قرن بعد از او می زیسته و گرنه در میان معاصران او و اسلافش، هیچ کسی بدین حدّ طبیعی و ساده سخن نگفته است که او.زبان انوری درست به مانندگفتار عادی و نثر، طبیعی است؛ یعنی هیچ پیچ و خمی در آن راه ندارد.(همان:45)
درحقیقت در نقد اشعار انوری، دو نوع روحیه، حکومت می کند یکی وضع و حالت رسمی که در قصایدش آشکار است و دیگر روحیۀ خصوصی و صمیمی که در قطعات و غزل های او می توان دید. در نتیجۀ این تفاوت روحیه، می توان زبان شعر او را نیز به دو صورت متمایز دید: زبان رسمی و تشریفاتی که در قصاید او دیده میشود و زبان طبیعی محاوره که در قطعات و غزل های او آشکار است. (همان :69)
از منظر سبک و شیوه ای که انوری در شعر ارائه می دهد، شعر انوری به لحاظ جانب تصویری، نمودار طبیعی و معتدل شعر عصر اوست. در حقیقت مادامی که تحوّلی در جامعه یا محیط جغرافیایی زندگی شاعر روی ندهد بسیار بعید است که بتواند مجموعۀ قابل ملاحظه ای از عناصر تازه را وارد حوزۀ تصاویر شعری خویش کند. بنابراین تمام کوشش انوری آن است که به یک «بیان» تازه دست یابد و در اغلب موارد با انتخاب عینکی از دانش های عصر، همان عناصر تصویری شاعران پیشین را به رنگی دیگر در آورد.(شفیعی کدکنی، 1386: 62- 59)
از مشخصات بارز شعر انوری، مضمون آفرینی و استخراج معانی نوین از آیات و احادیث و تلمیحات و حتی مطالب عادی است که یادآور شیوۀ متنّبی (خلّاق المعانی) است؛ از این روست که می گوید در ساختن هر شعر رنج بسیار می برم. (شمیسا، 1376: 120)
نقد اشعار انوری در تعریف غم و شادی
نقد اشعار انوری در قرآن واژه «غم»:( وَ قَتَلَت نَفساً فَنَجَّیناکَ مِنَ الغم): به این معنی که «چون نفس فرمان دهندۀ به بدی ها را کشتی از غم رها شدی. (20/42)
واژه «شادی»: تعبیر شادی در قرآن با واژه «فرح» (81/9) و صیغه های متعدد آن در سوره های مختلف همچون انعام (64/6)، قصص (76/28)، الحدید (23/57)، روم (4/30) … آمده است.
نقد اشعار انوری در فرهنگ لغت
نقد اشعار انوری در فرهنگ لغت «غم» به معنی اندوهگین کردن، حزن، اندیشه، کرب و اندوه، تیمار و غصّه است و غم حالتی است نفس را که هرگاه مردم را چیزی در بایست از دست بشود یا از آن بازماند و بدان نرسد یا کاری بیند از کسی که او را ناخوش آید و آن کسی را از آن باز نتوانست داشت و مکافات نتواند کرد غمگین شود.
«شادی» به معنی خوشحال شدن، بهجت، بهج، فرح و ابتهاج (دهخدا،1330، ذیل واژه غم و شادی:360: 85)
نقد اشعار انوری در عرفان
«غم و شادی» همان «قبض و بسط» است که در دو مرتبۀ سلوکند و پس از عبور بنده از حالت خوف و رجا پدید می آید؛ «قبض برای عارف به منزلۀ «خوف» است برای مبتدی و «بسط» برای عارف به منزلۀ «رجا» است برای مبتدی. (سجادی،1370: 634)
نقد اشعار انوری در روانشناسی
«غم» منفی ترین و آزارنده ترین هیجان است. غم اصولاً از تجارب جدایی یا شکست ناشی می شود. یکی از جنبه های مثبت غم این است که به صورت غیر مستقیم به انسجام گروه های اجتماعی کمک می کند. اگر افراد دلشان برای دیگران تنگ نمی شد، انگیزۀ چندانی نداشتند تا برای حفظ کردن انسجام اجتماعی هر کاری از دستشان برآید انجام دهند. بنابراین در حالیکه غم ناخوشایند احساس می شود، می تواند رفتار های ثمر بخش را با انگیزه و حفظ کند.
«شادی»: شادی نمونه ای از هیجان مثبت است. بر اساس اصول لذّت گرایی، احساس ها را می توان به صورت پیوستاری نمایش داد. که عاطفۀ مثبت در یک انتها و عاطفۀ منفی در انتهای دیگر آن قرار دارد. شادی بالاترین سطح عاطفۀ مثبت است. رویداد های شادی آور، پیامد های خوشایند را شامل می شوند، مانند موفقیّت در یک کار یا مورد محبت قرار گرفتن. علّت های شادی اصولاً ضدّ علت های غم هستند؛ یعنی پیامد های ناخوشایند مرتبط با شکستن شخصی، جدایی یا باخت و … هستند. تاثیر شادی بر ما نیز بر خلاف تأثیر غم است.
نقد اشعار انوری غم و شادی در مقولۀ فرد و اجتماع
مبحث شادی در حوزۀ جامعه شناسی اوقات فراغت جای می گیرد. با توجه به اینکه شادی حالتی است که در فرد بروز و ظهور می یابد، روانشناسی اجتماعی نیز به آن می پردازد. شادی و غم در دو مقوله فرد و اجتماع قرار می گیرد. به طور کلی، شادی را نوعی احساس سعادت می دانند. در بعضی موارد، شادی های جمعی در مقابل سوگواری ها و غم های جمعی نیز قرار می گیرند. سر خوشی ای که یک مراسم شاد ملی و مذهبی به ما می دهد شاید همان سرخوشی را می توان از طریق شرکت در سوگواری های مذهبی نیز دریافت. یعنی شادی و غم هر دو زندگی بخش هستند. شادی ها و غم های اجتماعی چون ویژگی های خاص جمعی بودن را دارند موثرترند و بر هم زنندۀ نظم جامعه نیستند درحالیکه شادی و غم های فردی ممکن است بر هم زنندۀ نظم اجتماعی باشند. (همان)
نقد اشعار انوری شادی و غم انوری در مقولۀ فرد و اجتماع
شرایط محیطی از یک طرف و عوامل ژنتیکی از طرف دیگر در شناخت شخصیّت افراد نقش مهمی را ایفا می کند. که هر کدام از این عوامل در حریم فردی و اجتماعی، نمایشگر شخصیت و بعد فردی و اجتماعی اشخاص است. انوری نیز از جمله اشخاصی است که از یک سو درگیر عوامل خوشایند و ناخوشایند بیرونی بوده و از طرف دیگر از نظر بُعد شخصیتی غالباً به گونه ای دچار تزلزل شخصیتی است به طوریکه خود را تابع هیچ شیوه و منش خاصی ندانسته و از سوی دیگر به شکل جبری اسیر شرایط و محیط پیرامون خود می گردد.