عنوان کتاب: هویت شناسی صنایع دستی ایران
نویسنده: سهراب آل یاسین
هنرهای سنتی، مجموعه هنرهای اصیل، بومی و مردمی هر کشور است که ریشههای عمیق و استوار در اعتقادات و باور داشتها، آداب، عادات، رسوم، سنن و درمجموع فرهنگ معنوی جامعه دارد.
هنرهای سنتی ایران گروهی از هنرهای پر پیشینه کشورمان نظیر صنایعدستی، خط و خوشنویسی، معماری سنتی، موسیقی سنتی، نمایشهای سنتی (منجمله تعزیه)، لباسهای سنتی و … را شامل میشود که هریک برای خود جایگاه خاص و ویژهای داشته و دارد و در طول تاریخ با تحولات و فرازوفرودهای متعددی روبهرو بوده و در حال حاضر هم تبلور عینی فرهنگ و هنر اصیل و پرمایه ایران اسلامی است. دراین کتاب نویسنده سعی دارد که شما را با انواع صنایع دستی ایران آشنا سازد.
معرفی کتاب:
صنایعدستی ایران
صنایعدستی بهعنوان یک نشانه از شیوه و سنت زندگی در ایران و هنر سنتی ایران همواره عنصری مؤثر در فرهنگ ما بوده است و بهعنوان یک هویت ملی و بومی تبلور عینی فرهنگ این سرزمین میباشد، ازاینرو صنایعدستی ایران از دیرباز موردتوجه کارشناسان و محقّقین مطرح جهان بوده است. آثار باقیمانده از قرنها پیش، خبر از قدمت و اصالت این هنر- صنعت در ایرانزمین میدهد. سفالینههای باارزش، بافتههای پشمی و ابریشمی، قالی و گلیم و سایر آثار صنایعدستی از اسمورسم والایی در جهان هنر برخوردارند.
«ایرانیان، تقریباً در تمام ادوار، عشق به تزیین را حفظ کردهاند و بامهارت کامل و ابداع فراوان، هنر خود را جلوه بخشیدهاند. قدیمیترین سفالهای رنگی ایران بااینکه وسایل
و ابزارهای کار، در طی قرنها؛ تکامل یافت، هرگز در برابر خود رقیبی ندید. سفالهای بسیار قدیمی ایران تا حدی زیادی شکننده، نازک، ظریف و یکدست است، که روی آنها را نقوشی بینهایت بدیع و مناسب پوشانده است. قدیمیترین کاشیهای جهان- ساخته شده در ایران- هنوز هم زیباترین نمونهی کاشی است، گر چه پس از هخامنشیان و دورهی ساسانیان در هنر سفالگری وقفهای ایجاد شد؛ اما در سدهی بعد، باز شکفت. در قرون وسطای ایران کاشی سازی ازنظر گویایی شکل، زیبایی و تنوع رنگ، جذابیت و تناسب تزیینات، از نو به حد کمال رسید.
انواع دیگری از صنایعدستی نیز از همین ویژگیها برخوردار بوده است؛ چنانکه هنر قالیبافی تا حد امکان پیشرفت کرد و ریسندگی صنایع دستی و پارچهبافی به حدّی از مرغوبیت رسید که کالای ایرانی، با بافتههای هر کشور دیگر رقابت میکرد. بهعلاوه، ایرانیان این استعداد را در هنرهای دیگر- حتی صنایعدستی- نشان دادهاند. خلاصه اینکه هر جا چیزی یافت میشد که میتوانست زیبا شود و یا رنگی بود که کار گرفته شود و یا شیئی که میتوانست نقش پذیرد، ایرانیان تخیل و ذوق خود را در آن به کار میگرفتند.»
«هنرهای سنّتی ایران، بهعنوان یکی از مظاهر تمدّن غنی سرزمین نور، رحمت، تفکّر، علم و تلاش خالصانه و مؤمنانه، همراه با رنج مقدّس هنرمندان و صنعتگران، در طول تاریخ پرفراز و فرود این سرزمین سینهبهسینه به عصر حاضر انتقالیافته است تا یادگاری از مقام رفیع و روح لطیف هنرمند ایرانی را به هنگام گفتگو با حق به ثبت برساند و جاودانه سازد.
در ایران پیش از اسلام نیز، بنیاد هنرها و صنایع، از تفکّر توحیدی برخوردار بوده است و ازاینرو هنرمندان، صنعتگران و دیگر مردم این سرزمین کهن، با حفظ تجربّیات هنری و صیانت از دستاوردهای مقدس آن، قالبی پاک و مطهر برای ظهور تمدّن بزرگ اسلامی بهجای گذاشتند. روح ندای قدسی قرآن در این قالب مطّهر- که هرگز روی شرک به خود ندیده بود- دمیده شد، تا رایحهی بس دلانگیز فرهنگ و هنر و تمدن اسلامی ایران را به شامهی دلباختگان معرفت قدسی برساند و آنان را مست و سیراب سازد.»
«جذابیت هنر ایرانی در نزد سایر ملل غیرقابلانکار است. برای درک این جذّابیت کافی است تا نگاهی به نفوذ ایرانیان در قلمرو سایر ملل داشته باشیم. علاوه بر آن، اهمیت وسعت جغرافیایی تحت حکومت ایرانیان بر کسی پوشیده نیست. این اهمیت تنها مربوط به پس از اسلام نیست و در تمامی سالها و قرون پیش از اسلام نیز هرگز رقیبی جدّی- غیر از یونان- در برابر علم، فنّ و هنر ایران وجود نداشته است. پس از اسلام نیز نهتنها هنر ایران وجود نداشته است. پس از اسلام نیز نهتنها هنر ایران جایگاه بلند خود را از دست نداد، بلکه در اکثر شاخههای علم و هنر، سرآمد سایر کشورهای اسلامی شد.
درواقع، رسیدن به شناخت صحیح از صنایع دستی تکامل هنری دیگر کشورهای اسلامی بهجز از طریق مطالعهی هنر ایران غیرممکن است، اسلام شناسان و بهویژه شرق شناسان از این موضوع تعجّب نمیکنند، زیرا بهخوبی از نقش ایرانیان در ادب و هنر و علم و تاریخ غرب مطلّع هستند.
تمدّن ایرانی همواره به دلیل موقعیت ممتاز جغرافیایی و دیگر برتریهای فرهنگی، تأثیرپذیری اندکی از تمدّنهای دیگر داشته و فقط برخی از عناصر هنری بیگانه را با داشتههای خود ترکیب کرده است. اگرچه تمدّن ایران در تمامی دورههای حضور عوامل غیر ملّی حتی در دورههایی کوتاه میتوان دنبال کرد یا حتی بعد از حملهی مغول، گروهی از صنعتگران موصلی به ایران گریختند که پسازآن، میتوان سنّتهایشان را در وجود اشیای برنجی قرن 14 م. دید. یا مثلاً تحسین هنر چینیان امری است که همواره در ایران وجود داشته که در آغاز حملهی مغول، نقّاشی ایرانی تا حدودی تحت نفوذ شرق دور درآمد و از عناصر بصری چینی مانند ابر و اژدها مکرراً استفاده شد. درهرحال، آن چه که در این میان از اهمیت بسیار برخوردار است، این است که باوجود برخوردهای شدید سیاسی در دوران قرونوسطای غرب، بین تمام کشورهای اسلامی روابطی وجود داشت که نهتنها مناسبات تجاری را رونق میبخشید، بلکه امکان توسعه و تبادل پیشرفتهای فرهنگی را نیز میسّر میساخت.».
تنوّع صنایعدستی در ایران
صنایعدستی ایران، یکی از متنوّع ترین هنرها در میان کشورهای دیگر به شمار میرود، ایران به دلیل برخورداری از خاک حاصل خیز، طبیعت، شرایط اقلیمی و جغرافیایی متنوع محصولات و مواد اولیهی متنوّعی در زمینههای مختلف صنایعدستی دارا میباشد این تنوّع در میان استانهای مختلف ایران علاوه بر شرایط جغرافیایی و اقلیمی، با برخورداری از طبع هنری بسیار بالا، تنوّع چشمگیری دارد: سنگتراشی، سفالگری، شیشه- فلزکاری: جواهرآلات، میناکاری، ملیله، قلمزنی- بافت: قلمکار سازی، کلاقه ای (باتیک) دندانی، ایکات، مخمل، زریبافی، ترمه، سوزندوزی، سبدبافی، کفپوش های روستایی، نمد، گلیم، قالیبافی- چوب کاری: خاتم، منبت، معرق آلات موسیقی- نقاشی- معماری: آجرکاری، کاشیکاری، گچبری، خطاطی، موزاییک، موزاییک شیشهای، آینهکاری، گره چینی، نقوش هندسی (مشبّکهای هندسی)، برجستهکاری، خاتم و فلز …