به فروشگاه عطران خوش آمدید
فروشگاه عطران
فروشگاه عطران
مرور دسته بندی ها
  • علمی
    • کتاب
      • کتب خارجی
      • تاریخ
      • رمان و داستان
      • زبان خارجه
      • شعر
      • فنی مهندسی
        • مهندسی عمران
          • مهندسی آب
          • محیط زیست
        • مهندسی مکانیک
      • کتب صوتی
      • کودک و نوجوان
      • مدیریت و اقتصاد
      • عکاسی
      • مد و طراحی دوخت
      • روانشناسی
      • هنر و نقاشی
    • دوره های مجازی
    • مجله
      • مجله همزیستی با حیات
      • ژورنال تخصصی زیستبان
  • محصولات ارگانیک
    • عسل
ورود / ثبت نام

ورودایجاد حساب کاربری

رمزعبورتان را فراموش کرده‌اید؟
لیست علاقه مندی ها
0 موارد / 0 تومان
منو
0 موارد / 0 تومان
پیشانی-ماه-شکسته-بود-نوسینده-زهرا-خوشاوی
برای بزرگنمایی کلیک کنید
خانهعلمیکتابرمان و داستان کتاب پیشانی ماه شکسته بود
محصول قبلی
از-اراستگی-تا-همسر-یابی-نویسنده-عباس-علاف-صالحی
کتاب از آراستگی تا همسر یابی 40,000 تومان
بازگشت به محصولات
محصول بعدی
فرمول-های-جذب-همسر-نویسنده-عباس-علاف-صالحی
کتاب فرمول های جذب همسر 40,000 تومان

کتاب پیشانی ماه شکسته بود

50,000 تومان

فقط 3 عدد در انبار موجود است

مقایسه
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
  • توضیحات
  • پیشنهادات بیشتر
توضیحات

عنوان کتاب: پیشانی ماه شکسته بود

نویسنده: زهرا خوشاوی

 

کتاب پیشانی ماه شکسته بود نوشته زهرا خوشاوی میباشد. نمی‌دانم این کلمات را می‌خوانید یا نه اما می‌خواهم بگویم تک تک این واژگان برای شماست برای ردای سبز علوی پر شکوهتان.

چه می‌شود اگر نگاه پر مهرتان بر کلمات بی جان من بلغزد… من، تنها یک ستاره کوچکم اما این منظومه را برای شما نوشتم. باشد تا مرهمی باشد بر اندوه نشسته بر قلب مبارکتان. از طرف کنیز بی‌معرفتتان.

 

خلاصه ای از کتاب:

نگهبـان

ماه سوسوکنان خود را بالا و پایین می کشید. باغ امشب متفاوت بود. این را شاپرک ها می دانستند.

نگهبان همه لاله را بوسید گل ها را نوازش کرد برایشان قصه درد و عشق گفت. همه که خوابیدند، نگهبان پیش غنچه رفت غنچه بغض کرده بود، گلبرگ های لطیف و نازکش زخمی بودند مانند بقیه لاله ها و گل ها. نگهبان غنچه کوچک را هم آرام کرد و او را روی پاهایش خواباند.

شب پره ها آرام آرام اشک می ریختند مبادا کسی بیدار شود. نگهبان بلند شد و به گوشه ای از باغ رفت. روی خاک ها نشست و راز گفت، راز گفت و سبزه ها انگشت به دهان ماندند، راز گفت و ستاره ها تعظیم کردند.

هر چه بود او نگهبان بود درست از زمانی که باغبان به سفر رفته، نگهبان مراقب لاله ها و گل ها و سرو تب دار بود.

نگهبان خاک را بو می کشید و اشک می ریخت که ناگهان صدای ناله ای او را از جا پراند. در تاریکی همه جا را نگاه کرد خودش بود غنچه کوچک گریه می کرد و بهانه می گرفت. نگهبان به این سو و آن سو می دوید کرم های شب تاب با سخاوتمندی راه را برایش روشن می کردند.

تا رسید غنچه را در آغوش کشید سعی کرد آرامش کند اما غنچه این بار آرام نمی گرفت. نگهبان هم اشک هایش روان شد آخر،  او طاقت اشک های غنچه را نداشت.

کم کم لاله ها و  گل ها بیدار شدند و اشک می ریختند حتی سرو تب دار هم اشک می ریخت. سرو هم نگران بود نگران بادهای سیاه درست است که بیمار بود و تب دار اما همچنان سرو بود؛ محکم و پرصلابت.

همه نگران غنچه بودند ماه رویش را گرفته بود تا نبیند. ابرها بغض کرده بودند و آسمان از درد به خود می پیچید.

لحظه ای بعد همه جا را سیاهی فرا گرفت. بادهای سیاه بودند. نگهبان خود را روی غنچه انداخته بود مبادا غنچه اش آسیب ببیند. اما بادهای سیاه فهمیدند آنچه را که نباید میفهمیدند، لحظه ای بعد بادهای سیاه برگشتند. همه می ترسیدند نفس ها بود که بالا نمی آمد و خون بود که در شریان ها یخ زده بود.

غنچه آغوش نگهبان را کنار زد خاک محکم ریشه ها ی ظریف غنچه را نگه داشته بود، اما غنچه از همه گذشت. جلو آمد خودش بود “باغبان”؛

اما ابرویش چرا زخمی شده بود؟

دندان هایش چرا شکسته بودند؟

این موهای پریشان،  همان موهایی بودند که غنچه آن ها را شانه می زند؟

اصلا، اصلا، بدنش کجا رفته بود؟ آن را کجا جا گذاشته بود؟

غنچه باغبان را در آغوش گرفت و آرام گرفت. این چه آرامشی بود که زمین و زمان را در هم تنیده بود؟

بی شک آخر دنیا بود. …

نگهبان کمی خود را جلو کشید کنار غنچه قرار گرفت، ریشه های بی جان و تن سردش را بوسید، چشمان بسته اش را هم.

غنچه خوابیده بود.

باغبان غنچه را هم با خود همراه کرده بود…

غنچه هم

مسافر شده بود…

مـن کـه شاعـر نیستـم

راستش نمی دانم از کجا شروع کنم

آخر این یک عاشقانه عادی نیست!!

این را خودت گفتی مگر نه؟!

من میدانم، تو از خیلی وقت ها پیش تر مرا دوست داشته ای.

یک جور خاص، آنقدر که تمام دنیا به من و تو حسودی می کنند.

بین خودمان باشد، تو که بهتر از من میدانی؛ ولی من درست نمی دانم عشق من به تو از کجا شروع شد؛

یا حتی چگونه شروع شد!!

کاش می توانستم با همین کلمات معمولی، با همین واژگان کم جان برایت دلبری کنم اما نمی شود.

من که شاعر نیستم!

من فقط تو را خیلی زیاد دوست دارم، اصلا من همین کار را بلدم؛ دوست داشتنت تنها چیزی است که در آن مهارت دارم. کاش حافظ بودم تا برایت از دیوانگیم، دیوان ها بسرایم،

اما من که شاعر نیستم!

راستی! تو می دانی از کجا شروع شد؟! همین دیوانگی را می گویم همین عاشقی را.

شاید از آن روز شروع شد،همان روز که من دخترک کم سالی بودم، یک دخترک دبستانی! همان روز که روضه ی  دخترک سه ساله ات آتش به جانم کشید.

یا شاید آن شبی که طفلی بودم و بابا غذای نذریت را در دهانم گذاشت.

من که بلد نیستم با ثانیه ها و دقایق حرف بزنم، تو بلدی؟

شاید بگویند آن لحظه ای که مادرم در حسینیه، هنگام روضه شش ماهه ات مرا شیر می داد، دل به تو باختم.

کسی چه می داند شاید هم تربتت مرا شیدا کرد، آخر عزیز کامم را با تربت پاکت باز کرد!

من که شاعر نیستم اما شاعرها زیبا شاعری می کنند، عشقشان را در لابه لای واژگان معصوم می گذارند عشقشان بوی غزل و قصیده می دهد، مانند شاعری که شعر زیبایی داشت نامش را نمی دانم، آخر من فقط و فقط نام تو را می دانم!

می گفت: پیشانی ماه شکسته بود

همه عمر برندارم سر از این خمار مستی

که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

من که نمی دانم کی شیدایت شدم اما بگذار رازی را با تو بگویم؛ آن لحظه، همان روزی که در لابه لای هزاران نفر، با کفش های پاره با پاهای تاول زده بعد از چند روز چشم انتظاری، مردمک چشمانم آن قبه ی طلایی را دید؛ آه از آن لحظه…

به خدایت قسم دیوانه ات گشتم!

اینکه دلت بخواهد در آغوش معشوق جان دهی، دیوانگی است دیگر؟!

اینکه بی خیال همه فقط از شوق دیدن محبوبت قطره قطره اشک شوی دیوانگی است دیگر؟!

من که شاعر نیستم اما اگر شاعر بودم برایت از دیوانگیم، دیوان ها می­سرایدم….

پیشانـی مـاه شکستـه بـود

بانگ عجیبی در گوشم می پیچد از خواب می پرم. پیشانی ماه شکسته بود

زمین و زمان می لرزد از ترس دستایم را روی سرم می گذارم. منادی با آن صدای محزونش با آن سرزنش در اصواتش، تمام دنیا را درهم می ریزد.

با همان لباس نامرتب با همان دشداشه عربی به بیرون از خانه می روم. آسمان غضب کرده بر مردمان زیردستش،  تازیانه اشک بر سرشان می زند.

به کوچه می روم پیر و جوان، زن و مرد، بزرگ و کوچک همه به سمتی می روند.  انتهای آن مسیر را می شناسم، انتهایش به مسجد می رسد.

با همان پاهای برهنه به سمت واقعه می روم.

آن بانگ چه بود، آن منادی چه می گفت!!

کاش عربی می دانستم.

کودکی با چشمان گریان و قدم های کوچک به سمت مسجد میدود. خود را به او می رسانم دستش را می گیرم: “تو می دانی چه شده؟ من عربی نمی دانم. تو را با خدا با من حرف بزن آن بانگ چه بود؟ چه می گفت؟”

کودک با هق هق چشمانش را می­مالد و چیزهایی می­گوید. بر بی­حواسی خودم لعنتی می­فرستم، اینجا کوفه است کودکانش به عربی صحبت می­کنند.

دست کوچکش را که رها می کنم دوباره به سمت مسجد می­دود.

کودک که دور می­شود صدای حضوری توجهم را به سمت مغرب جلب می­کند.

بر می گردم؛

ماه است!

از تعجب صحنه­ای که می بینم پاهایم می لرزد. به آرامی از پله های آسمان پایین می­آید. حالش خوب نیست دو ستاره کوچک زیر شانه هایش را گرفته­اند.

هر چه کردم نتوانستم آنچه را که می بینم بر زبان آورم.

دوان دوان به سمت ماه می روم جلویش می ایستم. می خوام زبان باز کنم و با او چند کلمه ای صحبت کنم اما ستاره مرا کنار می زند و گریان می گوید: ” مگر نمی بینی حالش خوب نیست؟!”

از کنارم که رد می شود زمزمه ی آرامش را می شنوم که با خود نجوا می­کند: ” اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ ﴿۱﴾”

باز حسرت، باز حسرت، باز حسرت

کاش کمی، فقط کمی عربی می دانستم…

وقتی ماه از کنارم رد شد، وقتی باد بوی اندوه نهفته در جانش را با خود برد ذهن کم جانم توانست آنچه را که دیده بودم تفسیر کند.

پیشانی ماه شکسته بود…

به گوشه ای رفتم جایی دور از چشم دیگران نشستم و زانوانم را در آغوش کشیدم جایی که کسی نباشد تا درماندگیم را ببیند.

صدای شیهه نالان اسبی مرا به سمتی می کشاند. در پی صدا کوچه ای را طی می کنم تا به اسبی می رسم، اسب سم بر زمین می کوبد به سمتش می روم صاحبش که همچون پهلوانی تنومند است بر گردن اسب افتاده. آه چه چیز این کوه را این چنان از پا درآورده؟

دست بر گردن اسب می کشم تا آرام شود. شانه های مرد را تکان می دهم: “هی آقا صدای مرا می شنوی؟”

مرد سرش را بالا می آورد چشمان نافذی دارد اما غمگین، انگار هزار سال است داغ جوان دیده.

آرام لب می زند: “راه مسجد را نشانم بده.”

با دست مسیر را پیش چشمانش به تصویر می کشم. به سختی از اسبش پایین می آید می خواهم به یاریش بروم اما نمی گذارد دست بر دیوار می گذارد تا پاهای لرزانش در بین راه از همراهیش سر باز نزند.

شانه اش را می گیرم: “تو کیستی غریبه؟ با این لباس ها که عطر سرزمین پارس را دارد اینجا چه می کنی؟”

چشم می دوزد به چشمان کنجکاوم: “من رستمم، رستم دستان.”

اشک در چشمان غمگینش می رقصد: “مگر نمی دانی اربابم را کشتند؟ آه جوان تو چه می دانی از داغ فراقی که من در سینه ام می کشم…”

صورتش خیس می شود. افسار اسبش را می گیرد و بی توجه به من که مبهوت او را نظاره می کنم، مسیری را که نشانش داده ام را پیش می گیرد.

پیشنهادات بیشتر
پیشنهادات بیشتر در دسترس نیست
گزارش سوءاستفاده

گزارش سوء استفاده برای محصولکتاب پیشانی ماه شکسته بود

دسته: رمان و داستان برچسب: باغبان, پیشانی ماه شکسته بود, چاپ ارزان جزیره قشم, چاپ کتاب در کیش و قشم, حمایت از نویسندگان, حمایت از نویسنده, زهرا خوشاوی, زهرا_خوشاوی, ستاره کوچک, علوی پر شکوهتان, کتاب پیشانی ماه شکسته بود, لابه لای هزاران نفر, مـن کـه شاعـر نیستـم, مـن کـه نویسنده نیستـم, نگهبـان, هزینه چاپ کتاب در قشم و کیش
اشتراک گذاری
فیس بوک Twitter پینترست لینکدین تلگرام

محصولات مرتبط

تو-معلم-،-من-شاگرد-عاشق-نویسنده-ندا-سلطانی
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب تو معلم، من شاگرد عاشق

60,000 تومان
دخترک-عاشق-نویسندگان-سایه-مهری‌چمبلی،-بهناز-ترابی‌مره‌جین،-عادل-علاف‌صالحی؛-ویراستار-عباس-علاف‌صالحی.
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب دخترک عاشق

50,000 تومان
نامه-هایی-که-لیلا-نخواند-نویسنده-مطهره-میرزایی-؛
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب نامه هایی که لیلا نخواند

50,000 تومان
زندانی بیگناه/ نويسنده منیژه صالحی شهرستانی.
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب زندانی بیگناه

50,000 تومان
خواب‌های-مسخره-من‏‫-نویسنده-علی-تصویری‌قمصری.‬
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب خواب‌های مسخره من

50,000 تومان
سوری-بانو-مجموعه-آثار-منتخب-پنجمین-جشنواره-ی-ملی-داستان
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب سوری بانو (مجموعه آثار منتخب پنجمین جشنواره ی ملی داستان کوتاه)

70,000 تومان
چهرزاد-مجموعه-آثار-منتخبین-جشنواره-اول-فاخته
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

چهرزاد (مجموعه آثار منتخبین جشنواره اول فاخته)

99,000 تومان
برایم-از-عشق-بگو-نویسنده-پریسا-سلطانی-؛-ویراستار-سایه-مهری.
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب برایم از عشق بگو

50,000 تومان
سوز-باران-نویسنده-فرانگیز-عزتی؛‌-ویراستار-سایه-مهری‌چمبلی
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب سوز باران

50,000 تومان
مشق-عشق-مجموعه-آثار-منتخبین-اولین-جشنواره-شعر-و-داستان-کوتاه
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب مشق عشق (مجموعه آثار منتخبین اولین جشنواره شعر و داستان کوتاه شهنواز)

80,000 تومان
تو-بهترینی-نویسنده-پریسا-سلطانی-؛-ویراستار-سایه-مهری.
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب تو بهترینی

60,000 تومان
غريبه-های-قريب--نويسنده-حوری-سیدابوالقاسم-.
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب غريبه های قريب

50,000 تومان
مهدخت-(مجموعه-آثار-منتخبین-سومین-فستیوال-شعر-و-داستان-فاخته)-مجموعه-نویسندگان--گردآوری-سایه-مهری‌چمبلی--‏‫ویراستار-آیگین-امیدی.‬‬‬
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب مهدخت (مجموعه آثار منتخبین سومین فستیوال شعر و داستان فاخته)

100,000 تومان
رخسار خاک (مجموعه آثار منتخب دومین جشنواره‌ی بزرگ داستان کوتاه)
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب رخسار خاک (مجموعه آثار منتخب دومین جشنواره‌ی بزرگ داستان کوتاه)

90,000 تومان
مثل-کشمش-مجید-محمدی-فر
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب مثل کشمش

50,000 تومان
نوازش-پروانه-های-ساکت-فریدون-صمدی
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب نوازش پروانه های ساکت

60,000 تومان
جهان سوم بفرمایید عادل علاف صالحی
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب جهان سوم بفرمایید!!!

50,000 تومان
آخرین-پاراگراف-نویسنده-فریده-ترقی.
مقایسه
Quick view
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
افزودن به سبد خرید
بستن

کتاب آخرین پاراگراف

60,000 تومان
فروشگاه
لیست علاقه مندی ها
0 موارد سبد خرید
حساب کاربری من

سبد خرید

خروج
  • منو
  • دسته بندی
  • علمی
    • کتاب
      • کتب خارجی
      • تاریخ
      • رمان و داستان
      • زبان خارجه
      • شعر
      • فنی مهندسی
        • مهندسی عمران
          • مهندسی آب
          • محیط زیست
        • مهندسی مکانیک
      • کتب صوتی
      • کودک و نوجوان
      • مدیریت و اقتصاد
      • عکاسی
      • مد و طراحی دوخت
      • روانشناسی
      • هنر و نقاشی
    • دوره های مجازی
    • مجله
      • مجله همزیستی با حیات
      • ژورنال تخصصی زیستبان
  • محصولات ارگانیک
    • عسل
  • علمی
    • کتاب
      • کتب خارجی
      • تاریخ
      • رمان و داستان
      • زبان خارجه
      • شعر
      • فنی مهندسی
        • مهندسی عمران
          • مهندسی آب
          • محیط زیست
        • مهندسی مکانیک
      • کتب صوتی
      • کودک و نوجوان
      • مدیریت و اقتصاد
      • عکاسی
      • مد و طراحی دوخت
      • روانشناسی
      • هنر و نقاشی
    • دوره های مجازی
    • مجله
      • مجله همزیستی با حیات
      • ژورنال تخصصی زیستبان
  • محصولات ارگانیک
    • عسل
  • لیست علاقه مندی ها
  • ورود / ثبت نام
کلید اسکرول خودکار به بالا