عنوان کتاب: گرامافون خاموش
نويسنده: مهتا نعیمی
مجموعه اشعار
در بخشی از کتاب می خوانیم:
تصور کن
یک فنجان چای داغ
بوی نارنج و عطر گل محمدی
کاهگلی خیس خورده زیر نم باران صبحگاهی
سوسوی شمعی که
به روی طاقچه ای سفالین می سوزد
همینقدر ساده
همین اندازه بی ریا
دوستت دارم
در قسمتی دیگر آمده:
دنیا را کاری ندارم
خیر نفت به من نرسید
کیهان باشد یا همشهری، صدای صبح باشد یا حتی نیویورک تایمز!
روزنامه ها سیاه اند نه زرد!
بی بی سی باشد یا صدای امریکا؛ شبکه ی یک باشد یا ۲۰:۳۰
اخبار خاکستری تر از دروغ است!
دروغ را هجا می کنند لا به لای سر خوشی هایشان و
مردم را می سوزانند لابه لای درد هایشان
افسوس که نمی دانند،
نمی دانند
نمی دانند
زمین صاف نیست
گرد است
می چرخد و می چرخد و می چرخد
تا طنابی بپیچد دور گردن دروغگوها
و این “کارما”ست!
نفت گران شود
لایه ی ازون پاره شود
یخ های قطب آب شود
انسان ها بخاطر عقایدشان در حبس بسوزند
آنکس که زخم نیش گرگ را به یادگار گرفته،
هرگز از زوزه های پنهان در شب نمی هراسد
تصور کن
یک فنجان چای داغ
بوی نارنج و عطر گل محمدی
کاهگلی خیس خورده زیر نم باران صبحگاهی
سوسوی شمعی که
به روی طاقچه ای سفالین می سوزد
همینقدر ساده
همین اندازه بی ریا
دوستت دارم
در قسمتی دیگر آمده:
دنیا را کاری ندارم
خیر نفت به من نرسید
کیهان باشد یا همشهری، صدای صبح باشد یا حتی نیویورک تایمز!
روزنامه ها سیاه اند نه زرد!
بی بی سی باشد یا صدای امریکا؛ شبکه ی یک باشد یا ۲۰:۳۰
اخبار خاکستری تر از دروغ است!
دروغ را هجا می کنند لا به لای سر خوشی هایشان و
مردم را می سوزانند لابه لای درد هایشان
افسوس که نمی دانند،
نمی دانند
نمی دانند
زمین صاف نیست
گرد است
می چرخد و می چرخد و می چرخد
تا طنابی بپیچد دور گردن دروغگوها
و این “کارما”ست!
نفت گران شود
لایه ی ازون پاره شود
یخ های قطب آب شود
انسان ها بخاطر عقایدشان در حبس بسوزند
آنکس که زخم نیش گرگ را به یادگار گرفته،
هرگز از زوزه های پنهان در شب نمی هراسد
(گرامافون خاموش)