عنوان کتاب: چکامه زندگی (زاهد ترانهخوان و جادوگر پیر)
نویسنده: حسن دوستی
ویراستار: بهناز ترابی
آنچه در این کتاب می خوانیم:
کتاب چکامه زندگی به نوشته حسن دوستی، داستان بلندی است که با آنکه در مسیر داستان گام برمی دارد اما بسیار زیبا همدوش می شود با شعر و شعر خوانی. این کتاب بسیار خلاقانه داستانی به سبک و سیاق شعر را با مخاطب درمیان می گذارد و تجربه ای تازه را عرضه می کند. کتاب چکامه زندگی بر لبه شعر و داستان پاورچین پاورچین گام برمی دارد و موفق می شود به خوبی اثر را به مقصد برساند. این کتاب تجربه ای متفاوت را برای مخاطب کتاب خوان است زیرا تلاش کرده تا به شکلی آشنایی زدایی کند از آنچه در ذهن مخاطب از شعر و داستان است و به خوبی موفق به تلفیق این دو شده است. خوانش این کتاب می توان جزو جالبترین تجربه های مطالعه کتاب برای مخاطبش باشد و داستان و گیرای اش این تفاوت را همراه با لذت خواهد کرد.
برشی از کتاب
و اینگونه با خود تنها در دل شب زمزمه میکرد و در جلوی غار خویش قدم میزد و
لحظهای بعد بطرف فانوس آویزان در دهانه غارش رفت تا آن را روشن سازد
(کیست که امشب نوای دل مرا به چنگ میزند؟
باز اینجا فانوسی روشن است!)
با این حرف ناگه دربرابرش شبحی سیاه ظاهر شد! و با چشمانی خیره و روشن که
گویی خواهان بلعیدن اوست! بدو مینگریست تا به تشنگیهای سیری ناپذیر خویش
سیرابی بدهد
چو اورا بدید و سخنش را بشنید بدو گفت:
ای از ستاره تاجی بر سر و ز شعر نعلین به پا، تو در وادی مقدسی هستی دست از اوهام
واهی بردار
آزاری بر من نرسان
و شبح نیز با لبخندی تلخ پاسخش داد که:
از هیاهوی این زندگی خاکی
چه دور است
این درخت گیالس وحشی! – ( یاماموتو چونه تومو )
ای میوه شجره نار اغلب عدم جزم اندیشی کسان ما را به سوی آنان جذب میکند پس
آسوده باش که از من به جانب تو آزاری نخواهد رسید روزگار گاه چنان بر ما سخت
میگیرد و تنگ میآید که آرزومندیم تا فرشته مرگ بیاید و جام دگرگونگی را بر کام ما
بریزد وگاه هم چنان فرشته رحمت بر ما مینوازد که خواهان نوازشهای بسیاریم تا در
طرب و شادی بیشتری باشیم.
پیشنهاد ما برای مطالعه این کتاب
دانشجویان رشته ادبیات، شاعران، داستان نویسان